این شهر، بی‌صدا می‌خشکد

امیرآباد و علی‌آباد و خیلی از روستاهای منطقه فیروزه سیرجان، دیگر آباد نیستند. خیلی وقت است اهالی‌اش کوچ کرده‌اند. از روستاها و آبادی‌ها فقط چند باغ پسته خشکیده و زمین‌های بایر و لم‌یزرع مانده. وقتی آب نباشد، دار و درختی نباشد، ماندن هم بی‌معنی است.

به گزارش ایسکانیوز به نقل از روزنامه «ایران» ؛داستان بی‌آبی منطقه سیرجان از 40 سال پیش آغاز شد؛ زمانی که اخطار دادند نباید هیچ برداشتی از سفره‌‌های زیرزمینی صورت بگیرد و کسی آن را اصلاً جدی نگرفت. حالا نه‌تنها باغ‌های پسته اطراف سیرجان به‌ خاطر شوری و تلخی در حال خشک شدن است، آب شرب شهرنشینان هم دچار مشکل جدی شده‌ تا حدی که مسئولان استان کرمان برای مرتفع کردن بخشی از مشکلات، هشت دستگاه‌ تصفیه آب در نقاط مختلف سیرجان نصب کرده‌اند.

یادمان نرود سیرجان نمونه است و بسیاری از مناطق کشور همان مسیر را در پیش گرفته‌اند. چندی پیش تصاویری از آب شرب سیرجانی‌ها در فضای مجازی منتشر شد. تصاویر نشان می‌داد رنگ آب از بی‌رنگی به خاکی تغییر کرده‌. کاربری در شرح یکی از عکس‌ها نوشته بود: «ما‌هر روز آبی را می‌نوشیم که می‌گویند آرسنیک دارد. مسئولان به ما توصیه می‌کنند از آب معدنی یا آب تصفیه شده استفاده کنیم. شما بگویید ما با این مشکل چه کنیم؟»

آرسنیک در آب سیرجان

سفر‌مان به سیرجان گویای این است که کلیپ‌ها و عکس‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود حقیقت دارد. مزه آب شرب این شهر به تلخی می‌زند و به مذاق خیلی‌ها خوش نمی‌آید حتی محلی‌ها.

«احمد» به پیشوازمان می‌آید. قرار است برای تهیه گزارش کمک‌مان کند. بومی سیرجان است و دستی هم بر قلم دارد. همراه با او گشتی در شهر می‌زنیم. از خیابان «مهیار» شروع می‌کنیم. به ‌نظر اینجا شلوغ‌ترین جای شهر است. آن هم به‌ خاطر بازار لوازم خانگی و بازار خرید عروس و دامادها! از مجتبی که موبایل‌فروشی دارد درباره کیفیت آب می‌پرسم. انگار سؤال عجیبی پرسیده‌ام. سگرمه‌هایش توی هم می‌رود و می‌گوید: «خیلی وقت است مزه آب تغییر کرده و حالا رنگش هم عوض شده. با این آب فقط حمام می‌کنیم و لباس می‌شوییم. آب نوشیدنی را از بقالی می‌خریم. هفته‌ای یک باکس. می‌گویند آب سیرجان آرسنیک‌دار شده و مصرف آن احتمال ابتلا به سرطان را افزایش می‌دهد. نمی‌دانم تا کی باید آب معدنی بخریم؟»

از مهیار تا خیابان امام رضا(ع) راه زیادی نیست. مسئولان آب و فاضلاب شهر با همکاری شرکت پیمانکار دستگاه‌هایی را در پیاده‌روها گذاشته‌اند که آب را تصفیه می‌کند. قیمت هر لیتر آب هم 30 تومان است. چند نفری توی صف آب ایستاده‌اند. دبه‌ها یک به یک پر می‌شود. از مرد جوانی به نام حسن لشگری که اهل بروجرد است و چند سالی است به خاطر شغل‌اش در سیرجان زندگی می‌کند درباره کیفیت آب می‌پرسم. می‌گوید: «من 2 سال است که به این شهر آمده‌ام. کیفیت آب اینجا خوب نبود تا اینکه چند ماهی پیش این دستگاه‌ها را نصب کردند. کیفیت آب تصفیه شده عالی است، دیگر نیازی نیست آب معدنی بخریم.»

به مقابل یکی دیگر از دستگاه‌های تصفیه آب در منطقه غربی شهر می‌روم؛ وضعیت یکسان است. چند نفری ایستاده‌اند و دبه‌هایشان را از آب پر می‌کنند. علیرضا نورآبادی که استاد دانشگاه است درباره وضعیت آب سیرجان عنوان می‌کند: «از چند سال پیش کیفیت آب به مرور بد شد تا اینکه مسئولان به زبان آمدند و گفتند آب به دلیل برداشت‌های بی‌رویه و وجود معادن آهن و مس، آرسنیک‌دار شده و بهتر است مردم از این آب برای آشامیدن استفاده نکنند. به همین ‌خاطر این دستگاه‌ها را نصب کردند که به ‌نظرم مشکل آب را برای مدتی برطرف می‌کند.»

باغ‌هایی که از بی‌آبی خشک می‌شوند

احمد، اطلاعات خوبی درباره خشکسالی و کمبود آب در منطقه سیرجان دارد. او همه مناطق حاشیه سیرجان را وجب به وجب می‌شناسد و سابقه همکاری با چند شبکه تلویزیونی بین‌المللی برای ساخت مستند خشکسالی در ایران را هم دارد. احمد می‌گوید: «40 سال پیش تحقیقات پژوهشگران نشان می‌داد به‌ خاطر برداشت‌ آب در این منطقه تا چند سال دیگر سیرجان با مشکل جدی روبه‌رو خواهد شد و کسی توجهی به توصیه‌ و اخطارها نکرد تا اینکه از 10 سال پیش خشکسالی و بی‌آبی روی نامهربانش را نشان داد و کم کم باغ‌های پسته خشک شد و باید منتظر اتفاقات بدتر هم باشیم.

قبل از هر چیزی باید اشاره‌ای کنم به موقعیت جغرافیایی سیرجان. این شهر شیب ملایمی از غرب به شرق دارد؛ یعنی اگر باران ببارد آب به سوی شرق جاری می‌شود و در سفره‌های زیر زمینی منطقه شرق سیرجان قاعدتاً باید آب بیشتری هم باشد ولی در طول دهه‌های گذشته آنقدر از آب‌های زیرزمینی برداشت شده که دیگر کفگیر ته دیگ خورده است.

آمارها نشان می‌دهد در طول 30 سال گذشته مجوز حفر هزار و 400 چاه آب برای توسعه و نگهداری باغ‌های پسته صادر شده و این در حالی است که همین اندازه چاه غیرمجاز نیز در اطراف سیرجان حفر شده‌ است. آنقدر برداشت‌ها زیاد بوده که سفره‌های زیرزمینی پایین و پایین رفته‌اند تا به آرسنیک رسیده؛ به همین خاطر است که آب اینجا شور و تلخ است.»

به منطقه فیروزه می‌رویم؛ جاده‌ای باریک سمت دریاچه «کف نمک». خشکسالی تا اینجا پیش آمده. جز چند باغ پسته‌ای که مالکانش پنجه در پنجه خشکسالی کرده‌اند بیشتر باغ‌ها یا خشک شده‌اند یا در حال تسلیم شدن هستند. میانه راه تابلویی می‌بینم که روی آن نوشته «علی‌آباد». احمد می‌گوید: «این روستا چند سالی است مردمش کوچ کرده‌اند. آب چاه‌هایشان شور شد و مجبور شده‌اند جای دیگری بروند که آب داشته‌ باشد.» کمی جلوتر از آبادی خشک شده، راننده به سوی جاده خاکی می‌پیچد که شواهد نشان می‌دهد قبلاً چند خانواده‌ اینجا زندگی می‌کردند. احمد نشان می‌دهد که این چندتا باغ خشک شده‌ و مالکانش آنها را رها کرده‌ و رفته‌اند.

تا چشم کار می‌کند درخت خشکیده پسته است. باغی که زمانی بهانه‌ای بود برای زندگی در این آبادی که حالا ویرانه‌ای است خالی از سکنه. چیزی از باغ‌ها نمانده جز شاخه‌های خشک و شکسته درخت‌هایی که همراه با شن و رمل‌ها، بیابان را به تسخیر درآورده.

باید از اینجا عبور کنیم. 2 کیلومتر جلوتر تراکتوری که در یکی از باغ‌ها در حال کار است نظرمان را جلب می‌کند. مرد سن و سال‌ داری پشت فرمان تراکتور نشسته و در حال جابه‌جا کردن شاخه‌‌های خشک درختان پسته است. مرد دیگری هم در حال هرس شاخه‌‌ها. تا چشمش به ما می‌افتد که پیش می‌رویم، به‌طرز مرموزی ناپدید می‌شود. بعد متوجه می‌شویم که افغانستانی است.

حاج حسن که از گفتن فامیلی‌اش معذوریم 64 ساله است و مالک 15 هکتار باغ پسته. به گفته خودش 2 هکتار از باغش در طول چند سال گذشته از بین رفته. از او می‌پرسم در بین این چند باغی که بی‌آبی آنها را خشک کرده چطور توانسته درخت‌هایش را سرپا نگه دارد؟

«با بدبختی! با قرض و بدهی! وقتی 7 - 8 سال پیش آب فیروزه تلخ و شور شد با چند باغدار دیگر رفتیم آن طرف سیرجان که با اینجا 50 کیلومتر فاصله دارد چاه آب خریدیم. مسیر آب را تا زمین‌هایمان لوله‌کشی کردیم و هر چند ماه یکبار زمین‌ها را آبیاری می‌کنیم. ما شانس آوردیم که توانستیم آب بخریم آنهایی که نداشتند باغ‌هایشان از بین رفت. خیلی‌ها هم سکته کردند. الکی نیست یک عمر برای بزرگ شدن درخت پسته زحمت بکشی و هنوز چند سال از ثمره‌اش استفاده نکرده‌ای خشکسالی و بی‌آبی باغت را نیست و نابود کند. درخت پسته از زمان کاشت تا به بار نشستن 6 - 7 سال زمان می‌برد.»

احمد از حاج حسن می‌پرسد که آیا درست است وقتی خشکسالی است از چاه آب بکشند و سر زمین بیاورند، آن هم 50 کیلومتر آن‌طرف‌تر؟ پس آنهایی که سال‌های بعد به‌دنیا می‌آیند باید چه کنند؟ حاجی با خنده جواب می‌دهد: «ان‌شاءالله تا آن وقت مشکل حل می‌شود. فعلاً ما واجب‌تر از آینده‌ها هستیم که هنوز به ‌دنیا نیامده‌اند!»

با حاجی و کارگری که خودش را لا به لای درختان پنهان کرده خداحافظی می‌کنیم و به راهمان ادامه می‌دهیم. درست 3 کیلومتر جلوتر، کنار باغ خشکیده‌ای که مردی داخل آن قدم می‌زند توقف می‌کنیم. اسمش مصطفی است. چهره‌ای آفتاب سوخته دارد مثل بیشتر آدم‌های اینجا. می‌گوید صاحب باغ‌ است. داستان این مرد 56 ساله کاملاً متفاوت است. با لهجه شیرین سیرجانی‌اش از بدبختی‌هایش می‌گوید: «از دار دنیا 2 هکتار باغ پسته داشتم که آن هم از پدر خدا بیامرزم ارث رسیده بود که از بین رفت. زمینم سه سال است خشک شده. هر کاری از دستم بر می‌آمد کردم تا نگذارم این اتفاق بیفتد اما نشد که نشد. چند تا چاه زدم ولی همگی شور و تلخ بودند. می‌خواستم آب بخرم، کسی سهمیه‌اش را نفروخت. آنهایی که این‌ور و آن‌ور آشنا داشتند آب را به سر زمینشان آوردند ولی آنهایی که مثل من آشنایی نداشتند و دستشان تنگ بود، باغ‌شان خشکید. حالا هرازگاهی می‌آیم اینجا و یاد گذشته می‌کنم. خشک شدن باغ، زندگی‌ام را از بین برد.»‌

آدم‌های اینجا حکایت‌های عجیب و غریبی دارند ولی مشکل همگی‌شان یک چیز است؛ آب. برای به‌دست آوردن آب با خشکسالی می‌جنگند اما گویی چاره‌ای جز تسلیم شدن ندارند! وقتی ناسا اعلام کرد منطقه خاورمیانه تا سال 2040 دچار خشکسالی شدید می‌شود و نیمی از ایران به بیابان و شوره‌زار لم یزرعی تبدیل خواهد شد شاید برای خیلی‌ها یک فانتزی بود. یک شوخی بی‌مزه اما...

فرونشست زمین و پدیدار شدن فروچاله‌ها

سیرجان نزدیک به 58 هزار هکتار باغ پسته دارد که بیش از 6 هزار هکتار آن در طول 8 سال گذشته خشک شده‌ و این درحالی است که خشک شدن باغ‌های پسته از 3 سال پیش، شدت گرفته است. خشک شدن باغ‌ها فقط یک روی خشکسالی است اما چیزی که به آن زیاد توجه نمی‌شود زیر زمین است. به گفته مصطفی، 15 سال پیش اگر 30 یا 40 متر زمین را می‌کندند به آب می‌رسیدند ولی حالا باید 200 تا 300 متر بکنند تا به آب برسند و معلوم نیست آب شیرین باشد یا شور یا تلخ!

در طول 40 سال گذشته آب زیادی از سفره‌های زیرزمینی برداشت شده ‌است و همین موضوع بتازگی به معضل دیگری تبدیل شده که نمی‌شود به این راحتی‌ها از کنارش گذشت. به گفته یک منبع آگاه، سیرجان و اطرافش سالانه بین 30 تا 50 سانتیمتر نشست می‌کند و شواهد آن را براحتی می‌توان در گوشه و کنار این شهر دید؛ نمونه‌اش دبیرستان پسرانه «میرزای شیرازی» در شهرک امیرالمؤمنین(ع) که یک طرف حیاط‌ش فرو رفته. سؤالی که ذهن من و هم‌سفرانم را مشغول می‌کند این است که اگر خدای ناکرده زمین فرو برود و دانش‌آموزی توی آن بیفتد...

جاده کویری فیروزه، چاله‌های بزرگ و کوچکی دارد که حتی تا کنار جاده پیشروی کرده‌اند. وقتی روی خاک این منطقه قدم می‌زنیم زمین چند سانتی پایین می‌رود. همراه‌مان که خودش خبرنگار حوزه محیط زیست است فرو چاله‌های بزرگتری را نشانم می‌دهد و می‌گوید: «فروچاله‌ها زمانی به وجود می‌آیند که زیر آن خالی شده‌ باشد. خب زمانی زیر این زمین‌ها آب و سفره‌‌های زیرزمینی جریان داشت ولی حالا چیزی باقی‌نماند و هر روز زمین همین‌طور فرو می‌رود. مثلاً همین یکی-دوسال پیش خیلی کوچک بود ولی حالا قطرش به 20 متر و عمق‌اش به 4 متر رسیده‌. مطمئن باشید سال بعد 2 برابر خواهد شد. نشست و فروچاله‌ها خطری جدی هستند و عملاً دیگر برای مهار آنها دیر شده مگر اینکه چند سال باران و برف بیاید و کسی هم از منابع زیرزمینی برداشت نکند.»

دکتر کریم سلیمانی، استاد دانشگاه و مجری طرح استفاده و بهره‌وری از آب شور در کشاورزی در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره فرونشست زمین در استان کرمان می‌گوید: «رقابت برای وسعت دادن به باغ و مزارع کشاورزی و از طرفی رقابت برای برداشت آب و همچنین کاشت محصولات غیراستراتژیکی که برای تولیدشان هزاران لیتر آب مصرف می‌شود، بیش از پیش به منابع آبی کشورمان ضربه زده است. نتیجه‌ این رقابت به مرور زمان همین پدیده‌ای است که امروز شاهدش هستیم؛ فرونشست.

باید گفت وجود چاه‌های غیرمجاز و استفاده بی‌رویه از قنات‌ها و سفره‌های زیرزمینی در بسیاری از مناطق کشور بویژه استان کرمان، خیلی وقت است که از خط قرمز عبور کرده‌. به‌ طور مثال برداشت بی‌رویه آب در باغ‌های رفسنجان و سیرجان به برخی از جاده‌ها و سازه‌ها آسیب جدی وارد کرده‌. برداشت بی‌رویه منجر به فرونشینی زمین شده و همین موضوع در آینده بسیار نزدیک، گذشته از درگیری بر سر آب، تهدیدات دیگری همچون بروز زلزله و فرونشست‌های وحشتناک زمین را در پی خواهد داشت.

برای حل این مشکل که حاصل چهار دهه بی‌تدبیری و برداشت بی‌رویه آب است دو راهکار پیشنهاد می‌شود؛ یا مدیریت بهینه منابع آب مثل ساز و کار دوران باستان و براساس اقلیم آن منطقه اداره شود یا اینکه با تغذیه مصنوعی، سفره‌های زیرزمینی را که سپر دفاعی و گنجینه ارزشمندی هستند و متأسفانه در بیشتر مناطق کشور آسیب جدی به آنها وارد شده‌ ترمیم کنیم.»

چگونه می‌توانیم با تغذیه مصنوعی منابع زیر پای‌مان را ترمیم کنیم؟ طبیعت، سیر اکولوژیکی خودش را دارد و در بحث منابع آبی وقتی بارانی می‌بارد بخشی از آن به‌ طور طبیعی وارد سفره‌های زیرزمینی می‌شود و بخش دیگری در رودخانه‌ جاری می‌شود. ولی وقتی در منطقه‌ای شاهد بی‌آبی و کاهش بارندگی هستیم، می‌توانیم با ساخت کانال و سدهای زیر زمینی و با کنترل و مدیریت سیلاب‌ها و جمع‌آوری آب باران، آنها را به سفره‌ای زیرزمینی منتقل کنیم. با این کار سطح آب بالا می‌آید و زمین پایدار می‌شود. در این بخش مطالعات خوبی صورت گرفته و فقط منتظر تزریق بودجه و اجرایی شدن آن هستیم.»

کارشناسان بسیاری در این زمینه هشدار می‌دهند. در رخدادهای طبیعی مثل زلزله، سفره‌های خالی که بدون آب هستند و حائل بین زیر زمین و زمین‌اند، بدون هیچ مقاومتی فرو می‌ریزند و خانه‌ها و تأسیسات را به درون می‌کشند. این هشدار یعنی احتمال فاجعه. هنوز زلزله بم فراموش نشده ‌است. چه باید کرد؟

منصور مکی‌آبادی، فرماندار ویژه سیرجان در مصاحبه با «ایران» درباره بحران آب در این منطقه می‌گوید: «متأسفانه معضل آب مربوط به امروز و دیروز نیست و مربوط به دهه های گذشته است و باید از آن زمان برای چنین روزهایی برنامه‌ریزی می‌شد. با توجه به اینکه در دولت تدبیر و امید موضوع آب یکی از دغدغه‌های اساسی است سعی کرده‌ایم با اجرای چندین طرح برای رفع این مشکل گامی بزرگ برداریم. به‌عنوان مثال تعداد زیادی از چاه‌های غیرمجاز را که در دهه های گذشته حفر شده‌ بودند پر کرده‌ایم. طرح «همیاران آب» را هم اجرایی کرده‌ایم و با همکاری تشکل‌های مردم نهاد، فرهنگ صرفه‌جویی و ابعاد بحران خشکسالی را برای کشاورزان و باغداران تشریح کرده‌ایم و به آنها آموزش داده‌ایم که چگونه از آبیاری مکانیزه و قطره‌ای می‌توانند بهره‌برداری بیشتر از زمین‌های‌شان داشته ‌باشند.

البته باید یادآوری کنم که تاکنون 30 درصد از اراضی پسته مجهز به آبیاری مکانیزه شده‌ و قصد داریم این عدد را در آینده‌ای بسیار نزدیک به 50 درصد برسانیم. در حال حاضر برداشت پسته از هر هکتار حدود 400 تا 500 کیلوگرم است و اگر باغداران با ما همکاری کنند و به مشاوره‌های کارشناسان‌مان اهمیت بدهند می‌توانند از هر هکتار به‌طور متوسط 12 تن پسته برداشت کنند.

درباره وجود آرسنیک در آب هم باید بگویم استان کرمان دارای معادن بسیار زغال سنگ و آهن و مس است که همین موضوع باعث می‌شود املاح آب بیشتر از حد شود. هم‌اکنون متوسط وجود آرسنیک در آب سیرجان بین 50 تا 60 است که در مقیاس متوسط جهانی که 20 است رقم نسبتاً بالایی است. البته باید اشاره کنم این عدد در چین بیش از 150 است ولی آنها از چنین آبی هم استفاده می‌کنند ولی ما میانگین جهانی را مدنظر قرار می‌دهیم. و اما برای برطرف کردن این مشکل با دستور دکتر رزم حسینی فعالیت‌هایمان را در این حوزه افزایش دادیم و در مرحله نخست با نصب هشت دستگاه تصفیه آب در سطح شهر تا حدودی توانستیم از دغدغه‌های مردم بکاهیم و البته در فازهای بعدی تعداد دستگاه‌ها بیشتر هم خواهد شد. با توجه به اینکه سال‌های گذشته تصفیه‌خانه بزرگی در مسیر سد «تنگویه» نصب شده بود ولی به‌خاطر کاهش شدید مخزن سد این دستگاه بلا استفاده مانده بود، با استفاده از تجربیات کارشناسان اهل فن قرار است آب برخی از چاه‌ها را به سد تنگویه منتقل کنیم و پس از تصفیه شدن، آب را وارد لوله‌های شهری کنیم.»

سیرجان تنها یکی از ده‌ها منطقه‌ای است که دچار خشکسالی و فرونشست زمین شده‌است؛ رفسنجان، همدان، ساری و خیلی از مناطق دیگر هم با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند ولی شواهد گویای این است که اگر با همین سرعت به پیش برویم پیش‌بینی‌ها درست از آب درخواهد آمد و نیمی از کشور تبدیل به شوره‌زار خواهد شد.
704/700

کد خبر: 718268

وب گردی

وب گردی