به گزارش ایسکانیوز به نقل از جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از یکم خرداد سال 91 و به دنبال گزارش قتل مرد جوانی در خیابان فلاح در دستور کار پلیس تهران قرار گرفت.
ماموران با حضور در محل با جسد مرد جوان در حالی که چاقو به سینه‌اش اصابت کرده بود، روبه‌رو شدند. مرد صاحبخانه در تحقیقات گفت: یک هفته طبقه بالای خانه‌ام را به زوج جوانی و دختر 12 ساله‌شان اجاره دادم. امروزکه با مرد مستاجر کار داشتم، به طبقه بالا رفتم و با جسد مرد جوان روبه‌رو شدم. از مستاجرانم هم خبری نبود. تصور می‌کنم آنها بعد از این جنایت فرار کرده‌اند.
پس از تحقیقات مقدماتی جسد به پزشکی قانونی منتقل و تجسس‌‌ها برای دستگیری زوج مستاجر آغاز شد. بعد از جست‌وجوهای بسیار ردپای آنها در شهر سمنان به دست آمد.
در ادامه تیمی از ماموران راهی سمنان شده و آنها را دستگیر و برای تحقیقات به دادگاه کیفری استان تهران منتقل کردند. متهمان در بازجویی منکر قتل شده و اشکان را به عنوان قاتل معرفی کردند.
مرد جوان به نام صابر گفت: چند ماه قبل با مریم که از شوهرش جدا شده بود، آشنا شدم. چون او و دخترش سرپناهی نداشتند، به دروغ خود را شوهر مریم معرفی و طبقه بالای خانه اشکان را اجاره کردم. بعد از چند روز متوجه شدم اشکان به دختر 12 ساله مریم تجاوز کرده است. از شنیدن این موضوع عصبانی شده و تصمیم به انتقام گرفتم. شب جنایت موضوع را به یکی از دوستانم به نام ساسان گفتم. او به خانه‌ام آمد تا اشکان را بترساند اما با هم درگیر شدند و مرد صاحبخانه او را کشت.
او ادامه داد: بعد از قتل به خاطر این که راز ازدواج دروغین ما فاش نشود، تصمیم به فرار گرفتیم. اشکان قاتل است و به دروغ ما را به عنوان قاتل معرفی کرده است.
در ادامه دختر 12 ساله به پزشکی قانونی منتقل شد که موضوع آزار و اذیت تائید نشد. ماموران به بازجویی از اشکان پرداختند که او این بار به قتل اعتراف کرد و گفت: موضوع آزار و اذیت دختر 12 ساله صحت ندارد و من پس از درگیری با مرد جوان،او را کشتم.
با تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور قرار جلب به دادرسی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال و متهم دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران و به ریاست قاضی اصغرزاده محاکمه شد.
با توجه به این که مادر مقتول به عنوان تنها اولیای دم، درخواستی برای مجازات تعیین نکرده بود، دادستان خواستار قصاص متهم شد. اشکان در دفاع از خود گفت: یک هفته قبل از جنایت خانه‌ام را به زوج جوان اجاره دادم اما پسر جوانی همیشه در خانه آنها بود. شب حادثه با پسر جوان روبه‌رو شدم و اعتراض کردم چرا هر شب به آنجا می‌آیی. با هم درگیر شدیم که با چاقو ضربه‌ای به سینه‌اش زدم. بعد از قتل، مستاجرانم از روی ترس فرار کردند. علت قتل، این موضوع بود و من دختربچه را آزار ندادم.
پس از دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات کیفری وارد شور شدند تا حکم مجازات متهم را صادر کنند.
704/700
