جهانگیر هدایت: کتاب های ممنوع مانند هرویین در خیابان‌های تهران به فروش می‌رسند

جهانگیر هدایت می گوید: متوجه نبودیم با سیاست‌هایمان چاهی می‌کنیم که خودمان در آن گرفتار می‌شویم. کتاب‌های افست مشتری خود را دارند و کسی که آن را منتشر می‌کند دغدغه‌ی ادبیات ندارد بلکه یک کاسب است و می‌خواهد سود ببرد.

چاپ کتاب‌های افست و فروش آن در خیابان انقلاب توسط دستفروش‌ها، این روزها به یک معضل برای جامعه نشر تبدیل شده است. تیراژ کتاب پایین و خواننده‌ی آن بسیار محدود است و در این شرایط کتاب‌های غیر قانونی که دست به دست می‌شوند، می‌تواند بسیار مخرب باشد.

نتیجه‌ی سانسور دولت، انتشار غیرقانونی کتاب است

جهانگیر هدایت در رابطه با این مسئله به ایسکانیوز گفت: به عقیده‌ی من این اتفاق بر اثر سیاستی است که دولت در این سی سال اخیر اتخاذ کرده است. دولت به سلیقه‌ی خود کتاب‌هایی را سانسور یا ممنوع کرده است و نتیجه‌اش هم می‌‌شود همین وضعیتی که کتاب‌ها افست و به صورت غیرقانونی منتشر می‌شوند اما کامل هستند.

او در اشاره به آثار صادق هدایت اظهار کرد: آخرین سری کتاب‌های هدایت را که من اجازه‌ی انتشار آن‌ها را دادم، قبل از انقلاب در تیراژ چهل هزار نسخه منتشر شد. می‌خواهم بگویم که ببینید ما چقدر سقوط کرده‌ایم. در آن زمان نشر جاویدان این کتاب‌ها را منشر کرد. در آن زمان جمعیت ایران نصف امروز بود و کتاب ده برابر حالا منتشر می‌شد. این یعنی ما در حوزه‌ی کتاب یک سقوط وحشتناک کردیم.

هدایت ادامه داد: محتوای کتاب‌ها ضعیف است و خوانندگان به کتاب‌هایی که مجوز می‌گیرد اعتماد ندارند و ترجیح می‌دهند کتاب‌هایی که به صورت آزاد منتشر می‌شود را خریداری کنند. کتاب‌های ممنوع در خارج از ایران موجود است و خوانندگان به راحتی می‌توانند به آن دست پیدا کنند.

وی با اشاره به اینکه مشکلات پیش آمده در حوزه‌ی نشر حاصل سانسور دولت است گفت: سانسور نه تنها نظر دولت را از نقطه نظر اینکه ناهنجاری در جامعه به وجود می‌آید برطرف نکرده است، بلکه مردم آن کتاب‌ها را به راحتی می‌خوانند فقط به جای اینکه از کتابفروشی تهیه کنند، از دستفروش‌های خیابان انقلاب می‌خرند.

مردم به کتاب‌های مجوزدار اعتماد ندارند

جهانگیر هدایت بیان کرد: کتاب ممنوع مثل هرویین در خیابان‌های تهران به فروش می‌رسد و نتیجه‌ی آن این است که تیراژ کتاب به شدت پگایین آمده و ما از این لحاظ با بحران روبه رو هستیم و حتی کار به جایی رسیده است که کتاب‌هایی را با تیراژ دویست نسخه منتشر می‌کنند! معلوم است که نویسنده این تعداد را تنها برای هدیه دادن به دوست و آشنایان خود منتشر کرده است. بعد از اتمام این دویست نسخه کتاب را به چاپ سوم و حتی چهارم می‌رسانند. این هم یک ترفند جدید است.

او با بیان اینکه داریم با همه چیز بازی می‌کنیم اضافه کرد: نقشی که به ظاهر بازی می‌کنیم یک چیز است و کاری که در واقع انجام می‌دهیم چیز دیگری است. مملکتی که از نظر ادبیات یکی از قویترین‌ها در جهان بود، امروز به این وضعیت وحشتناک رسیده است. امروز هشتاد سال از نگارش رمان بوف کور می‌گذرد و هنوز کتابی نتوانسته به پای این رمان برسد، علت آن چیست؟ می‌توان نتیجه گرفت که ادبیات ما مسیری رو به پایین را طی کرده است.

مدیر بنیاد صادق هدایت با اشاره به اینکه در سیستم حکومتی به مفهوم توجه نمی‌شود گفت: در این وضعیت به این مسئله توجه نمی‌شود که چه کتابی را بیرون می‌دهند و فایده‌ی آن برای مردم چیست. فقط باید ضوابط را رعایت کنند و هرکتابی که به رعایت کردن این ضوابط بینجامد قابل انتشار است و اگر اینگونه نباشد، منتشر نمی‌شود. ما در حال حاضر با مقدار قابل توجهی کتاب مبتذل و کسانی که خیال می‌کنند شاعر و نویسنده هستند روبه‌رو هستیم. در این بین شاعران و نویسندگان واقعی گم شده‌اند و ادعاهای پوچ سرجای خود باقی مانده است. هرکس یک کتاب منتشر کرده باشد می‌گوید من ارنست همینگوی‌ هستم و از آن هم پایین‌تر نمی‌آید.

وی ادامه داد: متوجه نبودیم با سیاست‌هایمان چاهی می‌کنیم که خودمان در آن گرفتار می‌شویم. کتاب‌های افست مشتری خود را دارند و کسی که آن را منتشر می‌کند دغدغه‌ی ادبیات ندارد بلکه یک کاسب است و می‌خواهد سود ببرد. او مشتری دارد. امروز همه می‌گویند اگر می‌خواهی کتاب‌های اصلی صادق هدایت را بخری باید ازجلو دانشگاه تهران از دستفروش‌ها خریداری کنی! مردم اعتماد خود را به کتاب‌های مجوزدار از دست داده‌اند و به جای آن از دستفروش‌ها کتاب می‌خرند.

ناشران از نام صادق هدایت سوء استفاده می‌کنند

هدایت در پاسخ به این سوال که برای وضعیت پیش آمده چه راهکاری را پیشنهاد می‌کند گفت: باید کتاب را آزاد کرد و این تصحیحات عجیب و غریب را کنار بگذاریم. عشق بازی در کتاب ممنوع است، طرح سیاسی ممنوع است و شوخی بیش از اندازه سانسور می‌شود. پس مردم چه بخوانند؟ باید صبح تا غروب کتاب‌های اخلاقی مطالعه کنند؟! حتی به کتاب‌های فلسفی هم نمی‌توان اعتماد کرد. من اگر بخواهم از نیچه کتابی بخوانم، حتماٌ نسخه‌ی انگلیسی آن را انتخاب می‌کنم چرا که به هیچ وجه به کتاب‌های فارسی اعتماد ندارم.

وی افزود: ناشران سال‌هاست کتاب‌های صادق هدایت را با مشکل منتشر می‌کنند و هرکاری دلشان می‌خواهد با این آثار انجام می‌دهند و از اسم این مرد سوء استفاده می‌کنند. بوف کور اثری است که اگر یک کلمه‌ی آن تغییر کند، کلیت اثر به هم می‌ریزد چرا که نگارش آن به هم پیوسته است وقتی در این کتاب واژه‌ها پس و پیش شوند مفهوم خود را از دست می‌دهد.

جهانگیر هدایت بیان کرد: مردم به دنبال مفهوم واقعی می‌گردند و مفهوم واقعی کف خیابان انقلاب است. یکی از راه‌هایی که شاید بشود این وضعیت را کمی تعدیل کرد این است که اختیارات را به ناشران بدهند. مسئله‌ی بعدی این است که قانون مؤلفین در ایران غلط است. تا وقتی که بازماندگان مؤلف هستند باید از آن‌ها اجازه‌ی انتشار اثر را بگیرند. من کتاب‌های صادق هدایت را با مشکلاتی در بازار دیدم و گزارش این اشکالات و حذفیات آن را به وزارت ارشاد نوشتم اما باز هم می‌بینم که اجازه‌ی انتشار همان‌ها را به ناشر می‌دهد و همین است که مردم ترجیح می‌دهند اصل کتاب را از دستفروشان خیابان انقلاب خریداری کنند.

502500

کد خبر: 720261

وب گردی

وب گردی