دیدیم که چگونه پلاسکوی شهر ما فروریخت...

یکی از اساتید دانشگاه آزاد اسلامی گفت:سازه ساختمان پلاسکو مثل ساختمان های بلند مشابه جهانی اش فلزی و با دقت مهندسی کلاف بندی شده و از نظر استحکام برای مدت زیادی تضمین شده بود و نکته دیگر این سیستم سازه ای نیز در فرم معمارانه آن ظهور می کرد که در نمایش کلاف بندی در نمای ساختمان همراه با به کارگیری شیشه و نمای معماری مدرن خوب و سالم را تداعی می کرد.

داوود شهیدی در گفتگو با خبرنگار ایسکانیوز در زمینه معماری پایتخت گفت: شهر تهران، در عرصه تاریخ شهرسازی ایران، شهری بسیار مهم و حائز اهمیت است زیرا زندگی امروزی و مدنی ایران در آن شکل می گیرد همچنین ساختمان ها در فرم برنامه ریزی شهری و در شکل، قالب، طرح ،ساخت و حضور عینی دارای محتوای معماری شهری مدرن است و انعکاسی از رشد تمدن معاصر است که در آن الگوها و نشانه های معماری معاصر با روح ایرانی تلفیق شده است.

وی ادامه داد: واقعیت این است که فقط در تهران به طور مستقیم تجربه های زندگی در قرن بیستم را احساس می کنیم در تهران نه تنها ما اولین تجربه ساخت فرودگاه ،دانشگاه ،ساختمان های وزارتخانه ها و موزه ها و بانک ها و ... که نماد های شهر و شهرنشینی مدرن و حضور زندگی جمعی اند را داریم بلکه در ساختمان های عمومی مانند ساختمان های تجارتی، آموزشی ،ایستگاه های حمل و نقل درون و برون شهری تجربه خوبی داریم همچنین در زمینه مسیرها و ارتباطات شهری شامل خیابان ها و بزرگراه ها و میادین و پارک های با مقیاس بزرگ، نیر حرف زیادی برای گفتن داریم.

این استاد دانشگاه گفت: زندگی و مدنیت امروزی ما از درون فرم های شهری و معماری کلاسیک تاریخی و سنتی ایران روییده و جوانه زده است که به خاطر ناگزیر بودن کاربرد ساختارهای عملکردی جدید شهری، استفاده از الگوهای کهن کمتر می شد و به نوعی یک طراح خود را محدود به اقتباس به یک سبک تاریخی نمی کرد بلکه هر سبکی از هر دوره ای می توانست منبع الهام معمار باشد( اکلکتیسم و التقاطی گری). بعد از فروکش کردن سیطره معماری مدرن بسیاری دریافتند الهام گرفتن معمار از هر دوره ای نه تنها چیز بدی نبود و نیست بلکه معماری معاصر غرب هم راهی برای رهائی از یک سویه نگری مدرنیته را جست و جو می کرد . این در حالی است که ما معماران مبتلا به عقلانیت‌گرایی را بی انصافانه و بی دلیل مانند معماری قاجار را به غرب زدگی متهم کردیم.

وی افزود: در هر حال این دوگانگی گرایی(دوآلیسم) و اکلکتیسم (التقاطی گری) را ما به طور مستقیم از معماری معاصر غرب وارد تهران کردیم و برای مثال این مورد در ساختمان پلاسکو بود که تحقق یافت.بسیاری از افراد در آن زمان ساختمان پلاسکو را نماد مدرنیته می دانستند لازم است من در توضیح این موضوع اعلام کنم که نماد شهر تهران به ناگریز نماد سرمایه داری مدرن نیز هست زیرا اقتصاد رشد شهر تهران سرمایه داری مدرن بود که از فرم های دیوانسالاری فئودال در حال رهایی یافتن بود. نماد های تجارت سنتی یا فئودال که در بازار تهران حضور داشت آن حرکت رو به جلو را نمی پسندید و رقیب خود می دانست و این گونه تفسیر و تعبیر می کرد که بنا به قوانین تاریخی رشد شهر در محور مدرنیسم غربی، این حرکت تکاملی قدرت سیاسی و اقتصادی آینده را تصاحب خواهد کرد.

شهیدی افزود: برخلاف بازار سنت گرا، ساختمان پلاسکو به سوی تجمع گرائی امروزی و همسایگی امروزی بر مبنای ملاقات در کافه و رستوران ، کافی نت ، در فرهنگ خرید لباس در ویترین های قشنگ ،پله برقی و فضای شهری امروزی تحقق می یافت. نور و رنگ و شفافیت و حرکت و زندگی همراه با شادی و خنده و خوشی در بوتیک ها نماد های زندگی را القاء می کرد.

وی اضافه کرد: به خاطر دارم که دوران نوجوانی من در فضاهای آن شکل می گرفت و در آن زمان ساختمان پلاسکو نه تنها به یک مکان مشهور شهری تبدیل شده بود که شادی جوانانه را با فرهنگ خرید از روی گردش و تفریح وتفنن، را کنار هم می آورد.من به خاطر دارم که آب نماها و فواره های روشن با نورِ نورافکن های رنگی حوض های وسیع آن کاملا تجربه گردش شهری در درون معماری ساختمان را فراهم می آورد و می توان آن را مسیر یابی و حرکت شهر از درون ساختمان نام نهاد.

این استاد دانشگاه با اشاره به استحکام ساختمان پلاسکو گفت: سازه آن مثل ساختمان های بلند مشابه جهانی اش فلزی و با دقت مهندسی کلاف بندی شده بود و از نظر استحکام برای 200 سال تضمین شده بود و نکته دیگر این سیستم سازه ای هم در فرم معمارانه آن ظهور می کرد که در نمایش کلاف بندی در نمای ساختمان همراه با به کارگیری شیشه و نمای معماری مدرن خوب و سالم را طرح آوری می کرد ، به گونه ای که در نمایش بافت هندسی، گلیم و دیگر بافته های بدوی ایرانی را تداعی می کرد.

وی ادامه داد: باید دانست که خیابان ها برخلاف شرایط تحمیل شده فعلی بر آن ها مانند بزرگراه های سریع السیر نیستند که ماشین و سرعت و دود و آلودگی برآن حاکم باشد بلکه محیط انسانی برای گردش شهری و تجربه زیبائی های زندگی مدنی هستند و نشانه های شهری در چهار راه ها و میدان ها نماینده تشخص و هویت اند که به ما می گویند که ما یک جامعه با تمدن و فرهنگ بشری را نمایندگی می کنیم: یک شهر را و تهران را !

شهیدی افزود: باید با اندوه یادآور شد که تمام این ها یعنی آسمان آبی و نگاه به کوه پر از حماسه و افسانه البرز و دیگر نشانه های حیات با تشخص شهر تهران مثل مراکز مشهورگردشی، موزه ها و بافت شهری خیابان ها ، آب نما ها، بلوارها و و چهار راه ها و میدان ها شکل می گیرد که با برج سازی ها در حال نابودی هستند و شهر مثل یک ارگانیسم بیمار در حال از بین رفتن است.

وی تاکید کرد: من در بازگشت خود از ایالات متحده تجارب خوبی در زمینه استاندارد ها ایمنی معماری در زمینه آتش نشانی و زلزله در ساختمان کسب کرده بودم که بخش اجرائی آن در بیلدینگ کود شهرداری بوستون ارائه شده بود در این زمینه هشدار های لازم به مراکز دانشگاهی که در زمینه معماری و شرایط نگهداری از ساختمان را یادآوری می کردم برای مثال در ساختمان های تاریخی و قدیمی و بازسازی شده ماساچوست به تمامی این موارد اشاره شده بود و من وظیفه داشتم بر موضوع استفاده بهینه از فضاهای با تشخص شهری که بسیار در شهرهای مدرن امروز جهان رایج است اشاره و تأکید کنم. امیدوارم که مدیران شهری ما، با ذهن بیدار و گوش باز عمل کنند تا این فاجعه ها تکرار نشود و ما شهر خود و کودکی هامان یعنی تهران عزیز را بیشتر دریابیم و پاس داریم.

700/701

کد خبر: 725847

وب گردی

وب گردی