به گزارش ایسکانیوز و به نقل از شهروند همسفرانی که چشم برهم گذاشتهاند شاید مسیر کوتاهتر به نظر برسد؛ سکوت گوشم را کر میکند و این رادیو است که نجاتم میدهد. «صدای اتوبانها و آزادراهها بخشی از زندگی من و تو هستند؛ زندگیای که نسل جدید ایمنی را اواخر دهه ٨٠ به خود دید» موج را عوض میکنم و نیمنگاهی به همسفران میاندازم، مسافر کناریام چشم باز میکند و میگوید «آقا بزارید رو همون موج. چیزای خوبی داشت میگفت»...
لیلا مهداد در این گزارش می نویسد: «اوایل سالهای ١٢٨٨ بود که ردپای ایمنی در ایران دیده شد و با رسیدن به سال ١٣٠٢ بود که والی کرمان و بلوچستان دستوری را در حمایت از کارگران بافنده صادر کرد و احداث نخستین ایستگاه آتشنشانی نیز به حدود یکصدوپنجاه سال پیش برمیگردد در شهر تبریز، البته بعد از تبریز شهرستان مسجدسلیمان و بعد از آن آبادان به واسطه ورود صنعت نفت به ایستگاه آتشنشانی مجهز شدند تا تحولی در ایمنی صنعتی در ایران داشته باشند. ایستگاه بعدی در سال ١٣٠٣ توسط روسها تشکیل شد و در سال ١٣٠٧ بود که نخستین ایرانی در میدان حسنآباد نخستین ایستگاه آتشنشانی تهران را احداث کرد.» «بعد از این هربار صحبت از ایستگاه آتشنشانی بشه ملت یاد پلاسکو وماجراهایش میافتن.»
مسافر عقبی این را میگوید و کمی خود را جابهجا میکند «نه بابا مگه خیابون جمهوری نبود کی یادش موند؟ ما کلا ملت فراموشکاری هستیم چون یه اتفاقی که میافته متاثر هستیم و هر کاری از دستمون بربیاد انجام میدیم بعد یادمون میره که اصلا چرا اون اتفاق افتاد. اگه فراموشکار نبودیم که نباید پلاسکو میسوخت.»
مسافر کناری به عقب برگشته و با لحنی که در کلامش دارد میخواهد گوینده را متقاعد کند. خوشحالم! ما رانندهها همین را میخواهیم؛ سکوت برای ما زجرآور است. «برادر من راست میگه خب، فراموشکاریم. برادر من اون لنگه دنیا زندگی میکنه. لندن! میگه با آتیش گرفتن یه مرکز اداری تو لندن تغییراتی تو تکنیک و قوانین آتشنشانی به وجود اومد اونوقت ما از حوادثی مثل خیابون جمهوری متاثر شدیم و مدتی هم دنبال مقصر بودیم و بعد یادمون رفت. اونجا هر حادثهای یه درسه تا بیشتر به پیشگیری فکر کنن اونوقت ما.»
حالا بحث بالا گرفته و همسفرها اسم کوچک همدیگر را یاد گرفتهاند و همدیگر را صدا میزنند. «چککردن سایتهای خبری یکی از کارهای روزمره منه چند روز پیش تو سایت تابناک میخوندم که سال گذشته ١٦هزار و ٥٠٠کشته و ٣١٣هزار مصدوم، معلول و ازکارافتاده آمار تصادفات بوده؛ آمارهایی که بیشترین درصد را در بروز و شدت تصادفات جادهای به عوامل انسانی اختصاص میدن. نوشته بود ٦٤,٥درصد مربوط به بیتوجهی به مقررات و ٢٤.٣درصد هم مربوط میشه به مصرف مشروبات الکلی و استعمال موادمخدر البته ٩.٣درصد نیز سهم خوابآلودگی و خستگی راننده است.
خیلی وحشتناکه تو دنیا بهازای هر ١٠هزار خودرو حدود ٩نفر کشته میشن اما تو ایران این تعداد به ٣٧نفر کشته میرسه. شاید ما فکر میکنیم یادگرفتن قوانین فقط به درد گواهینامه گرفتن میخوره بعد خیابون میشه برامون پیست سرعت.»
آقا رضا که با علاقه نشاندادن به بحث رادیو آغازگر بحث بود، میگوید: «مشکل فقط تصادفات و آتشسوزی نیست مگه زلزله بم و رودبار نبود. چقدر ما تلفات جانی و مالی داشتیم. چی شد. من خودم مهندسم. ٢٠میلیون شهروند تو بافت فرسوده زندگی میکنن؛ زلزله بم چند تاشون را به فکر انداخت خونههاشونرو ایمن کنن؟ کدوم ما کیف زلزله داریم؟ چند نفر بعد این دوتا زلزله رفتن دورههای امدادونجاترو گذروندن؟ تو همین کار ما میدونید چقدر اتفاق میافته؟ هر روز با استرس میرم سرکار. استرس اینکه نکنه کارگری بیاحتیاطی کنه و اتفاقی بیفته! البته این مال کشور ما نیستها چون سازمان بینالمللی کار اعلام کرده هر سال حدود ٢٥٠میلیون حادثه ناشی از کار در جهان اتفاق میافته یعنی هر ثانیه حداقل ٨نفر در معرض خطر هستن. البته گفتن ٨٠درصد این موارد مربوط به بیاحتیاطی آدمهاست! بهعنوان مثال تو حوادث محیط کار سقوط از بلندی ٦,٤٥درصد علت مرگهاست و اصابت جسم سخت ١.٢٢درصد، برقگرفتگی ١.١٥ درصد.»
مسافر چهارم که تا اینجا فقط شنونده بود، گفت: «خطاهای انسانی با آموزش و ایجاد سیستمهای ایمن قابلکنترل است. اما هم در آموزش دچار چالشهای فراوان هستیم و هم در ایجاد سیستمهای ایمن. شاید این همه کوتاهی و نادیدهگرفتن نکات ایمنی ریشه در یادگیریهای ما دارد، البته معطوف به یادگیری فردی نمیشود و یادگیری گروهی و اجتماعی نیز در آن دخیل است.» «دوستان این هم اصفهان بهتون خوش بگذره و به سلامت.» «ماشین رو پارک میکنم تا کمی استراحت کنم و راه تهرانرو پیش بگیرم با مسافرانی با یه بحث جدید.» یادم باشه قبل راهافتادن یه کپسول واسه ماشین بخرم و نگاهی هم به ماشین بندازم.
700700