گاهی اوقات از افرادی شنیده میشود که ما: «کاری به کار سیاست نداریم و وارد این گونه عرصهها نمیشویم». این گزاره با فرهنگ و اندیشه اسلامی سازگاری ندارد. انسان اسلام چندی بعدی است و بدون افراط و تفریط در امور سیاسی و سرنوشت جامعه خود مشارکت میکند. سیاستستیزی و سیاستگریزی باعث میشود تا زمام امور جامعه از دست صالحان خارج شود و افراد سودجو و ناموجّه میداندار گردند و در نتیجه مصالح ملی به خطر افتد. از این رو باید در نظام تعلیم و تربیت اسلامی به تربیت سیاسی دانشآموزان همت گماشت. البته خیلی از افراد از سیاستمدارشدن خوششان نمیآید و ایرادی هم ندارد ولی همان افراد به اقتضای عقل سلیم باید وظایف و اختیارات سیاسی خود را بشناسند و در جهت صیانت از کیان کشور و انقلاب اسلامی از آنها استفاده کنند و در ساختن فردای سرزمین خویش نقش و رسالت خود را انجام دهند. روشن است که کار سیاسی با سیاسیکاری فرق دارد کار سیاسی انجام وظیفه ملی مثل شرکت در انتخابات و یا انتقاد سازنده در محیط کار و یا اهتمام برای اصلاح امور جامعه از طریق امر به معروف و نهی از منکر است ولی سیاسیکار نوعی فرصتطلبی و مشاجرهآفرینی برای کسب قدرت و ثروت از طرق غیرمتعارف است که نشانه رشدنایافتگی و کوتهبینی است و در شمار آفات جامعه به حساب میآید. بر این اساس وجود احزاب سالم و با عملکرد روشن و قانونمند به مراتب بهتر از باندها و جریانهای تند سیاسی است که عملکرد روشن و سازندهای ندارند و از آب گلآلود ماهی میگیرند. برای تعلیم و تربیت متوازن و رشد سیاسی دانشآموزان در سما باید به موارد ذیل عنایت کرد:
1- مدرسه سما باید یک برنامه جامع متناسب با سند تحول آموزش و پرورش و همسو با قوانین و هنجارهای دینی و اجتماعی بالاخص قانون اساسی به منزله میثاق ملی داشته باشد و این برنامه را در جلسات انجمن اولیاء و مربیان و شورای مدرسه و شورای دانشآموزی به بحث و تبادل نظر بگذارد و ارکان خانه و مدرسه را با همکاری دانشآموزان و معلمان، ترغیب به اجرای آن کند.
2- قرآن و نهجالبلاغه و احادیث متقن زیربنای شکلگیری جهانبینی توحیدی آیندهسازان قلمداد میشوند از اینرو تدوین چارچوب نظری برای پرورش تفکر سیاسی دانشآموزان باید مبتنی بر قرآن و سنت و عترت باشد تا انحراف و اعوجاج روی ندهد.
3- تعالیم و رهنمودهای امام راحل رضوانالله علیه و مقام معظم رهبری مدظلهالعالی و آموزههای قانون اساسی در تکوین مراحل رشد سیاسی نسل نو نقش کلیدی دارند و باید مد نظر برنامهریزان قرار گیرند.
4- تاریخ جهان، تاریخ ایران، تاریخ انقلاب اسلامی، تاریخ دفاع مقدس، تحولات یکصدساله اخیر ایران، تحولات جهان اسلام و حرکت بیداری اسلامی، شناخت زندگی مشاهیر انقلاب اسلامی و چهرههای تاریخساز و انقلابی ایران و جهان از منابع سرشار و آموزنده برای تحقق رشد سیاسی دانشآموزان به شمار میآیند و کاربرد آنها باید در دستور کار برنامهریزان و مربیان قرار گیرد.
5- سه شعار اصولی انقلاب اسلامی یعنی استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی باید برای آیندهسازان با زبان ساده تشریح شود. استقلال در برابر وابستگی است و ایران در دوران ستمشاهی وابسته به قطب استعمار و امیریالیسم جهانی بود و مستشاران بیگانه در همه ابعاد بر سرنوشت ملی ما حاکم بودند. آزادی در برابر استبداد است که در عهد سلطنت و حکومت پادشاهی، عده قلیلی بر امور کشور تسلط داشتند و با بیرحمی و سرکوب، آزادیخواهان و مردم را به ستوه میآوردند و آنان را به بند میکشیدند و جمهوری اسلامی همان مردمسالاری دینی است و نقطه مقابل سلطنت و تفرعن از یکسو و متکی به حاکمیت ارزشهای دینی و رأی آزادانه مردم از سوی دیگر است. این سه اصل باید به منزله ارزشهای بنیادین در نظام آموزشی و تربیتی به دانشآموزان منتقل شوند. گردش کار انتقال این مفاهیم باید استدلالی و عقل پسند باشد بهگونهای که افراد با پذیرش آزادانه آنها خود را مدافع این ارزشها بدانند و در آینده با هوشمندی خطرها را بشناسند و دفع کنند و در برابر تندبادها بایستند.
6- در اجرای برنامه رشد سیاسی دانشآموزان باید به سه حوزه توجه داشت:
الف- دانش سیاسی: یعنی دانشآموزان باید متناسب با سن و سال و انگیزه و علاقه از مسایل سیاسی مطلع شوند و از جریانها و فعل و انفعالهای سیاسی و نقشههای استکبار جهانی و قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای آگاهی نسبی به دست آورند و چشم و گوش بسته نباشند.
ب- بینش سیاسی: یعنی آیندهسازان باید جاذبه و دافعه مناسب داشته باشند علاوه بر شناخت دوستان و دشمنان ایران اسلامی نسبت به آنان واکنش عاطفی نشان دهند. ضمن احترام به همه انسانها و برخورد سازنده با تمام فرهنگها و ادیان و مذاهب از ظلم ستمگران برائت جویند و با مظلومان همدردی کنند.
ج- کنش سیاسی: یعنی دانشآموزان افزون بر دانش و بینش سیاسی در میدان عمل هم باید فعالیت سیاسی متناسب با سن و سال خود داشته باشند. در انتخابات شورای مدرسه شرکت کنند در راهپیماییها و مراسم گرامیداشت ایامالله حضور داشته باشند. آماده شوند تا در آینده در انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری و غیره شرکت کنند و دیگران را هم به مشارکت در ساختن سرنوشت جامعه خود ترغیب کنند. در محیط مدرسه و در کلاس درس انتقاد سازنده کنند و با امر به معروف و نهی از منکر به راهنمایی دیگران بپردازند. کتاب بخوانند و کتابهایی را که در حوزه سیاسی و اجتماعی مطالعه کردهاند در اختیار دوستان خود بگذارند. اخبار و اطلاعات ایران و جهان را در فضای مجازی کاوش کنند و در حد توان مقاله بنویسند و اوضاع را با آزاداندیشی تحلیل و بررسی کنند اینکه امروزه خانه و مدرسه و معلم و دانشآموز در دبیرستانها همه با هم به حفظکردن کتابهای درسی چسبیدهاند تا جوان منزوی و منعزل از دنیا با ذهنی متراکم از محفوظات فرّار به دانشگاه راه یابد یک اشتباه آموزشی و فرهنگی است. راهیابی به دانشگاه خوب است ولی نه به قیمت قربانیشدن سایر استعدادهای جوانان و انباشتهکردن حافظه آنان تا مرز خستگی و افسردگی! نشاط و رشد عاطفی و عقلی و اجتماعی نسل نو در جای خود اهمیت بسزا دارد و پشتوانهای برای یک زندگی سعادتمندانه به حساب میآید و نباید نادیده گرفته شود. مدارس باید شهروندانی تربیت کنند که هم برای ایران و زادگاه خویش مفید واقع شوند و هم برای جهان اسلام و دیگر ملل منشاء خدمت باشند و بتوانند در فضای ملی و جهانی هوشمندانه زندگی کنند و با تعهد و تخصص در آینده بر مناسبات اجتماعی اثر سازنده بگذارند. آموختن آداب گفتوگو و ایجاد ظرفیت در دانشآموزان برای انتقادپذیری و نقد منصفانه دیگران و ترویج فعالیتهای دستهجمعی و تعاون در امور اجتماعی و ترویج حس میهندوستی و حقطلبی در فعالیت آموزشی و فوق برنامه در ارتقاء توان سیاسی آیندهسازان اثر مثبت و مطلوب دارد.
خوب است با این نگرش کارکرد مدارس سما را بازنگری کنیم و اگر کاستیهایی وجود دارد با استعانت از خداوند توانا و تفکر و تعقل آنها را اصلاح کنیم امام (ره) فرمودند: «ما میتوانیم».
*معاون ریاست دانشگاه آزاد اسلامی و رئیس سازمان سما
801