بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران/کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران

عبدالرسول خسروبیگ*  

حوادث تلخ و دردناک پس از رحلت پیامبر(ص)، غصب کردن حق مسلم علی (ع)از ولایت وامامت، گرفتن اجباری فدک و شهادت دخترش فاطمه (س) بود.

همه واقف وآگاهیم که وقتی پیامبر دل از سرای فانی بر کند و ندای الرحیل را در عالم فرازین ملکوت اعلی افکند طوفان تندی بر مسلمانان وزیدن گرفت و سره را از ناسره جدا کرد و آنهایی که نقاب اسلام را بر چهره زده بودند به همگان شناساند و همانا قرآن در آیه 144 سوره ال عمران اینگونه بیان فرمود: « و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات اوقتل اتقلبتم علی اعقابکم و من تنقلب علی عقبیه فلن یضرالله شیئا و سیجزی الله الشاکرین.»

« آری این آزمایش ها پرده از دشمنی‌های نهفته برخی نسبت به خاندان نبوت (که خدایشان از هر پلیدی به دور داشت وآنان را پاکیزه گردانید)برداشت.»

باز هم سوال:آیا مسلمانان به وصیت پیامبرشان عمل کردند؟آیا توانستند پرچمی که پیامبر (ص)بنام اسلام برافراشته بود نگهدارند؟...وآیا اینان همان مسلمانانی بودند که ندای پیامبر(ص)لبیک گفتند؟(خیر)

اینان افرادی بودند که مسلمانان راستین را در محاصره قرار داده و آنان را به شکست وادارکردند.تا اینکه پیامبر(ص)به سرچشمه انوار الهی پروازودرجوار حضرت حق آرمید.

....واما هنگامیکه علی(ع)مشغول تجهیزوتدفین پیامبر(ص)بود ، ابوسفیان دست پیش آورد تا با علی(ص) بیعت کند وگفت مطالبی را، و جواب رد را از امیرمومنان شنید(تاریخ طبری ج2/449حوادث سال (11هجری)

گفتم غم نامه زهرا(س)وپس از آن پرسشم این بود حوادث تلخ پس از رحلت پیامبر چه بود؟دو مطلب اول نه جای بحث و نه زمان طرح آن است و اما نکته سوم .... شهادت دخترش...

ماجرای شورای سقیفه را خوانده ایم آنهم نه از زبان شیعه که از زبان دیگران هم...

باز هم سوال:آیا نسبت به عصمت حضرت زهرا(س)شک داشتند؟آنها جایگاه والای خانه حضرت زهرا در قرآن و سنت نمی دانستند؟(فتح الباری فی شرح صحیح البخاری و سورهی نور آیه 36)

وآیا در انساب الاشراف نوشته نشده است که وقتی خلیفه دوم ابزار آتش افروزی به همراه داشت و در خانه ی علی (ع)،فاطمه زهرا(س)را مورد خطاب قرار داد و گفت:آتش زدن در خانه ی تو برای تقویت رسالت پدرت است؟

وآیا "الاموال"و"الوافی بالوفیات"و"الکامل"را مطالعه نکرده اند ؟که خلیفه ی اول به هنگام بیماری که به مرگش منجر شد گفت:« به راستی من بر هیچ چیز اسفناک نیستم مگر بر سه کار که انجام دادم ای کاش انجام نمیدادم و سه کار که انجام ندادم و کاش انجام میدادم و سه چیز را که کاش از رسول خدا (ص)می‌پرسیدم. اما آن سه کار که بر انجام آن پشیمانم اینکه کاش در خانه ی فاطمه را نمی گشودم هر چند آنها به عزم جنگ آن را بسته بودند و کاش روز سقیفه ی بنی ساعده کار خلافت را به عهده ی یکی از دو تن عمر یا ابوعبیده سپرده بودم تا یکی از آنها امیر باشد و من وزیر باشم.کاش وقتی فجائه را به نزدم آوردند دستور سوزاندن او را به آتش نمیدادم،او را با شمشیر میکشتم یا رها میکردم.»

همه ی آنهایی که خود را وصی پیامبر میدانستند نسبت به جایگاه علی (ع) و فاطمه زهرا(س)واقف بودند و بارها تکریم پیامبر در مورد این دو بزرگوار با چشمان خود دیدند و با گوشهای خود شنیدند اما چنان دنیا کور و کرشان کرده بود که چیزی جز نفس خویش نمی‌دیدند آری این غم نا مه ی زهرا است یا آتشی که یاس را سوزاند...(الهام گرفته از نوشته های یاس در آتش .ترجمه ی استاد عمرانی)

*مدیر فرهنگی اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز

خبرنگار : محمدجواد آخوندی انتشار: آرش محمدی

200

کد خبر: 737550

وب گردی

وب گردی