توصیه هایی به والدین سالمندی که پسر و دختر مجرد در خانه دارند

پدرجان! مادر عزیز! ما شما را درک می کنیم. می‌دانیم آرزوی هر پدر و مادری است که خوشبختی فرزندش را ببیند؛ ولی نه خبری از خواستگار برای دخترخانم است و نه شرایط پسرتان طوری است که با خیال راحت ازدواج کند، با این همه فشار هم زیر بار نمی رود که زن بگیرد، می فهمیم که چقدر به شما سخت می گذرد؛ اما پیشنهاد می کنیم چند دقیقه ای همراه ما باشید تا سر این سال جدید، شاید کمی حال و احوال تان نسبت به این موضوع بهتر شود.

به گزارش ایسکانیوز به نقل از روزنامه خراسان : عمری برایش زحمت کشیدید، بیدار خوابی ها را تحمل کردید، از همان نوزادی وقتی در گوشش لالایی می خواندید، خواب عقد و عروسی اش را هم می دیدید. فرستادید برود مدرسه و دانشگاه تا موفقیتش را جشن بگیرید و به قد و بالایش نگاه کنید و این شاخ شمشاد؛ آقا پسر نازنین یا دسته گل؛ دخترخانمتان برای خودش کسی بشود و برود خانه بخت و بشود مدال افتخار شما.... اما، کو بخت؟ راضی شده اید بخت، یارش شود حتی اگر در خانه ای استیجاری، حتی اگر در خانه خودتان، حتی اگر در زیرزمین خانه والدین همسرش زندگی کند ولی ... در تنهایی گریه می کنید و با خدا نجوایی دارید که: «تا چشم هایم باز است، ببینم بچه ام سرو سامان گرفته و رفته به خانه خودش» یا «خدایا! یعنی می شود تا زنده ام ببینم بچه ام دست نوه ام را گرفته و با همسرش می آید خانه ما؟»


پدرجان! مادر عزیز! ما شما را درک می کنیم. می‌دانیم آرزوی هر پدر و مادری است که خوشبختی فرزندش را ببیند؛ ولی نه خبری از خواستگار برای دخترخانم است و نه شرایط پسرتان طوری است که با خیال راحت ازدواج کند، با این همه فشار هم زیر بار نمی رود که زن بگیرد، می فهمیم که چقدر به شما سخت می گذرد؛ اما پیشنهاد می کنیم چند دقیقه ای همراه ما باشید تا سر این سال جدید، شاید کمی حال و احوال تان نسبت به این موضوع بهتر شود. چند توصیه دوستانه را از ما قبول کنید، بد نمی بینید:


شما، تنها نیستید
غم و غصه شما طبیعی است؛ ولی در این دوره و زمانه تنها شما نیستید که با این مسئله روبه رو هستید، پس دست از غصه و حسرت خوردن بردارید و امید و توکل تان به خدا باشد.
فرزند شما عیب و ایرادی ندارد، زمانه عوض شده و مشکلات اقتصادی زیاد شده و دخترها و پسرها دیر به فکر ازدواج می‌افتند و هزارتا فکر و خیال توی سرشان است که فقط و فقط خودشان از آن سر در می آورند. سن ازدواج بالا رفته، تقصیر بچه شما نیست!

شادابی و تندرستی تان را حفظ کنید
حالا که زمانه با شما نمی سازد، شما با زمانه بسازید. این را که ما جوان ترها از خود شما یاد گرفتیم. هر چقدر شما تندرستی و شادابی تان را حفظ کنید، کمتر برای آن دختر و پسر جوان تان که دارید برایش جوش می زنید، گرفتاری و کار درست می کنید. بگذارید با همین تنهایی که دارد، سر کند و از بابت شما خیالش راحت باشد!

گیر ندهید
باور بفرمایید جوان شما چه دختر و چه پسر حق دارد با همسن و سال های خودش به تفریح و مسافرت برود و با آن ها نشست و برخاست کند. هر چه بیشتر محدودش کنید، کلافه‌تر می شود، همسر هم که ندارد، بالاخره با شما هم سال ها اختلاف سن دارد و شما خودتان عقل عالمید و می دانید که شکاف نسبتا بزرگی بین نسل ها شکل گرفته که بودجه ای هم برای پر کردنش وجود ندارد، پس بی زحمت کمی اصل مهم گیر دادن را نادیده بگیرید، بد نمی بینید.

درکش کنید
گاهی جوانی که ازدواج نکرده و تنها با شما مانده است، رفتارهایی نشان می دهد که فکر می کنید، از چیزی ناراحت است یا مشکلی برایش به وجود آمده یا ... الزاما این رفتارها نشان دهنده وجود مشکل جدی نیست، پاره ای بی‌همسری‌ها، ایشان را عصبی کرده که شما باید درکش کنید و در بیشتر مواقع به حال خودش بگذاریدش! یعنی سوال پیچش نکنید، باور بفرمایید گاهی خودش هم نمی داند از چه چیزی این قدر به هم ریخته است، کمی تنهایی برایش خوب است.

با برنامه هایش همراهی کنید
شما یادتان نیست ما در همین صفحه به آن ها گفته ایم که وقتی دارند با والدین سالمندشان زندگی می کنند، شرایط آن ها را درنظر بگیرند و درک کنند ولی خب! خدمت شما هم عرض می کنیم که شور و حال و هیجان جوانی او را درک و تا می توانید با زنده دلی با او همراهی کنید، برای خودتان هم خوب است، کی گفته پیر شده اید و از شما گذشته، اگر به برنامه های او دل بدهید می بینید که خیلی بیشتر از او انرژی و حال و حوصله دارید. بلند شوید و نشان بدهید پرانرژی و زنده دل هستید، جلوی این همه ملت من را هم ضایع نکنید!

اولویت‌هایش با شما فرق دارد
شما می روید خانه حاج خانم فلانی خیلی حالتان خوب می شود؟! چه خوب! تشریف می برید خانه عمه خانوم که تنها بازمانده نسل و قبیله بزرگ فامیلی تان است و خاطراتش برایتان شیرین است، باز هم چه خوب! ولی باور بفرمایید جوان شما الزاما از آن چه شما لذت می برید و با آن حالتان خوب می شود، لذت نمی برد، با اجبار و اخم و کنایه وادارش نکنید جایی بیاید که دوست ندارد، از ما گفتن بود! این کارها فقط فاصله او را با شما زیادتر می کند، فرداروزی زنگ نزنید روزنامه، صفحه خانواده و مشاوره و بگویید که چرا دختر یا پسرم اصلا با ما حرف نمی زند؟!

به دل نگیرید
جوان است دیگر، گاهی خودش را با دیگران مقایسه می‌کند، داشته های دیگران و نداشته های خودش را می بیند، کمی به هم می ریزد، غر می زند، بدون این که بگوید کجا می‌خواهد برود، می زند از خانه بیرون، حرف درشتی می زند (کار بدی می کند ولی چیزی توی دلش نیست) شما به دل نگیرید. برایش دعا کنید. جوانی است و خامی و هیجان و سر پر باد. شما دعای عاقبت به خیری برایش بکنید.

دریافت کننده :سولماز ظریفی/ انتشار دهنده : زهره حاجیان

704/700

کد خبر: 740159

وب گردی

وب گردی