به گزارش ایسکانیوز، خودروسازی GM، چند سال یکبار، خودروی جدیدی رونمایی میکند که با ظاهر ساده، تواناییهای فنی شگفتآوری دارد. هنگامی که درون این خودروها که نشستهاید و از پنجره نظارهگر بیرون هستید، «بیشتر افراد فکر میکنند خودروی شما یک شورولت مالیبو است.»
چراغ قرمزهای بزرگراه West Side در شهر نیویورک به اندازهی کافی طولانی هستند تا بتوان پشت آنها، با رانندگان مجاور به گفتگوهای کوتاهمدت پرداخت. در یکی از این فرصتهای بهدستآمده پشت چراغ راهنمایی، شخصی که سوار بر یک شاسیبلند بود با صدایی بلند از رانندهی خودروی GM سؤال کرد: «اگر بدانی به دنبال چه هستی، میتوانی تفاوتها را بیان کنی» و اینطور ادامه داد: «ترمزهای قوی، صندلیهای اسپرت. شورولت مالیبوهای زیادی وجود ندارند که صدایی مشابه آنچه سوار بر آن هستی داشته باشند. رانندگی با آن چگونه است؟»
نفر مقابل میگوید: «بهطور باورنکردنی سریع. گشتاور زیاد، رانندگی نرم، هندلینگ فوقالعاده. باید گفت واقعاً عالی است.»
چراغ راهنمایی سبز شد و هر دو شروع به حرکت کردند و به نظر میرسید که یک کلمه بهتنهایی دیدگاه رانندهی دوم نسبت به خودرو شورولت SS مدل ۲۰۱۷ را که سوار بر آن بود تغییر داد: آن کلمه «واقعاً» بود.
یکی از افراد تیم بررسی Road&Track میگوید: «در هفتهای که میخواستیم این شورولت SS به رنگ قرمز روشن را به ادارهی خود در شهر نیویورک داشتیم، از کلمهی «واقعاً» بسیار استفاده کردیم. این شورولت دیفرانسیل عقب تنومند واقعاً تعادلی تقریباً عالی داشت؛ پیشرانهی ۸ سیلندر بزرگش واقعاً سر و صدای خودروهایی عضلانی را ایجاد میکند؛ رانندگی با این سدان بیآلایش واقعاً خوشحالکننده است. مجموعه عباراتی شگفتانگیز و مشترک را بین این اظهارنظرها میتوان یافت؛ حسی که هیچ کس از جنرال موتورز انتظار ساخت چنین خودروی اسپرت توانا و خوشفرمانی را نداشته است.
این یک امر برخلاف جریان حرکت از سوی جنرال موتورز است؛ شرکتی که در دههی دوم حیاتش توانست واقعاً توجه علاقهمندان مدرن امروزی را به خود جلب کند. هنوز هم باید گفت وقتی مشاهده میشود کمپانی جنرال موتورز خودرویی تولید میکند که فراتر از محدودهی قیمتیاش رفتار میکند، هیجانانگیز است.
شورلت SS مشخصاً عبارات مذکور را تعبیر میکند. وقتیکه مدل سال ۲۰۱۴ این خودرو معرفی شد، در میان رقبایش هیاهویی برپا کرد. زمانی که در سال ۲۰۱۵ آپشن اهرم تعویض دنده بهصورت دستی به آن اضافه شد، این خودروی چهاردر ۸ سیلندر دیفرانسیل عقب را به یک خودروی محبوب مبدل کرد. نشریات خودرویی در سراسر دنیا به تشریح شورولت SS بهعنوان احیای مدرنی از خودرو محبوب بیامو M5 مدل ۱۹۹۸-۲۰۰۳ پرداختند.
خودرو شورولت SS قابل ستایش است. شورولت SS بر پایهی هولدن کومودور استرالیایی جنرال موتورز ایجاد شده و لزوماً یک شورولت کامارو چهاردر است (در واقع شورولت SS روی نسخهای از پلتفرم زتا سوار میشود که شالودهی کامارو مدلهای ۲۰۱۰-۲۰۱۵ را تشکیل داده است). این خودرو یک تکمیلکنندهی تمامعیار است. هر دو شورولت مذکور در ردهی خودروهای اسپرت با کلاس جهانی قرار میگیرند و مانند یک وانت باربری توانایی ارائهی خدمات دارند. شما میتوانید در این خودروهای ۸ سیلندر تایرهای کوچکتری نصب کنید و تمام طول روز را به تفریح و سرگرمی سپری کنید اما این خودروها قابلیتهای بسیار متفاوت دیگری نیز دارند.
خصوصاً وجود اهرم تعویض دنده در شورولت SS که نمونهی خوبی از مواردی است که آن را به خودرویی محو شونده حین شتابگیری تبدیل کرده است: صادقانه باید گفت که این مزیت بازخوردی واقعاً خوب داشته است. یک پیشرانهی تنفس طبیعی نقش بزرگی در این سیستم بازی میکند؛ هیچ تغذیهی توربویی با مجاری کوچک، نمیتواند پاسخی مشابه این دریچهی گاز تیز داشته باشد. اما شاسی به کار گرفتهشده نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارد که شما را به استفاده از آن در جاهای مختلف دعوت میکند تا فیزیک شگفتانگیز انتهای روغنی سیستم درگیری تایر را تجربه کنید.
اگر به کیفیت مواد استفادهشده در خودروهای جنرال موتورز توجه نکنیم، بیانصافی است که بگوییم طراحی شورولت SS ساده است. پیشرانهی ۸ سیلندر ۶.۲ لیتری LS3 با ۴۱۵ اسب بخار توان در شورولت کوروت C6 و نسل پنجم شورولت کامارو SS جای گرفته است؛ جعبهدندهی شش سرعته (دستی یا اتوماتیک)، دیفرانسیل کلاچدار محدودکنندهی لغزش و دمپرهای تطبیق یافتهی عالی Magnetic Ride Control همگی در خودروی اسپرت جنرال موتورز استفاده شدهاند. اگر ادوات یادشده را در یک سدان تمامعیار دیفرانسیل عقب ۱۸۱۴ کیلوگرمی گردآوری کنید به سرعتی سریعتر از آنچه تصور دارید، میرسید.
هنوز هم وقتی بفهمید چنین کاری از کمپانی جنرال موتورز سر زده است؛ طوری برخورد میکنید که گویی کار خلافی انجام داده است. انگار این خودروساز چشمانش را بسته و تصادفاً یک خودروی اسپرت تولید کرده است.
این خودرو برخلاف شورولت کوروتهای C5، C6 و C7 که به ترتیب آمدند و نتوانستند به مدت ۲۰ سال رقبای سرسختی برای همتایان اروپایی خود باشند، حرفهای زیادی برای گفتن دارد. با وجود قابلیتهای بهبود دادهشدهی کامارو، شاهد این نکتهایم که واقعاً در مقایسه با قبل پیشرفت قابل توجهی داشته است و تصور کلی از این برند را که نزدیک به یک دهه ثابت بود، به تغییر واداشته است. وجود تجهیز ضبط داده در این خودروی اسپرت از طرف جنرال موتورز، اطلاعات سطح بالایی از دورهای سپریشده با خودرو در اختیار قرار میدهد. کمپانی جنرال موتورز برای اینکه با خودروهایش آشنایی بیشتری داشته باشید، به شما اجازه میدهد بهصورت رایگان و به مدت دو روز با هر مدل جدیدتری از کادیلاک که معرفی میشود، تحت تعلیم آموزش رانندگی قرار بگیرید. زمانی که شرکت جنرال موتورز یک خودروی اسپرت قوی تولید کند، قطعاً نباید آن را پیشپاافتاده فرض کرد؛ باید در نظر داشت که این خودرو برای تکمیل خانوادهی روبهپیشرفت خود، پرقدرت ظاهر میشود.
پس چرا بیشتر افراد برای تشخیص جنرال موتورز بهعنوان یک تولیدکنندهی ثابتقدم در حوزهی خودروهای اسپرت مشکل دارند؟ زیرا با عدم دید کافی، تنها به سرزنش این خودروساز اقدام میکنند. بهترین حرکات زیرکانهی جنرال موتورز از پروژههای پرتحرکش شروع شد و ظاهراً پیشنهادهای بازاریابی کارگزاران قدرتمند جنرال موتورز مانند نامهایی چون روس، واگنر، لوتز و جوچر به ثمر رسید و سپس رها شد تا با عدم تبلیغات لازم، رشد یا آگاهی فروشنده ناکام باقی بماند.
اما ممکن است خود افراد علاقهمند نیز نقش بیشتری در عدم توجه به تغییرات جنرال موتورز داشته باشند. البته موارد استثناء هم وجود دارند؛ مانند مدلهای سفارشی که فوقالعاده ظاهر شدهاند و اغلب نسخههایی غیر قابل انتظار از محصولات جنرال موتورز بودهاند که توان عملکردی بالایی در مسیرهای مسابقهای از خود به نمایش گذاشتهاند. اما ایدههای ناب جنرال موتورز از حافظههای بلندمدت برخی از افراد پاک میشود.
مورد ذکرشده شاید کمکی به ارتقاء دیگر محصولات برند جنرال موتورز نکند یا همچنین کمکی در تشخیص تمایز بین این خودروهای خاص با سایر محصولات این کمپانی نکند. رقبای آلمانی ۴۰ سال زمان صرف تولید محصولاتی مشابه با پسوندهای خاص کردهاند که امروزه به خودروهایی معروف و محبوب مبدل شدهاند و توجهها را در هر کجا که باشند به خود جلب میکنند که در مقایسه با بیشتر خودروسازان پرکار آمریکایی، به چنین خصیصهای آنطور که باید پرداخته نشده است.
برای مثال امروزه شما بهوفور خودروهای کراساوور پنجنفرهی پرقدرت دارای حروف «M» یا «AMG» را در خیابانها میبینید. شاید چرخهای بزرگتری داشته باشند، از کمکفنرهای قطورتری استفاده کنند یا از اگزوزهای بلندتری بهره بگیرند. تجهیز کردن یک وسیله نقلیه با این موارد بدین معنی است که میتوان خودرویی ذاتاً کسلکننده را به نحوی مکفی اسپرت کرد تا حین رانندگی با آن احساس لذت کنید.
با خودروی شورولت SS جنرال موتورز خلاف مورد اشارهشده انجام شده است. این خودروساز قدرتمند دقیقاً همان خودرویی را تولید کرده که علاقهمندان در انجمنها و منتقدین در نقدها برای یک دهه در حسرت آن بودند: یک سدان دیفرانسیل عقب با توان بالا و یک جعبهدندهی دستی ظریف، توان رقابت با هر خودرویی در این کلاس را به شما خواهد داد.
اکنون تولید شورولت SS متوقف شده است. درحالیکه مدلهای دارای حروف M و AMG سدان همچنان در عرصه حضور دارند و بازار فروش نسبتاً خوبی هم دارند شورولت SS در تلاش برای یافتن مشتریانی در بازار برای فروش مدل چهارسالهی خود است که بهسختی آمار فروش آن از تعداد کلی ۱۰ هزار دستگاه عبور میکند. شورولت SS نیز مانند نیسان 370Z یکی از آخرین خودروهای قدیمی بود که افراد در آمریکا برای رفتن به دانشگاه و مدرسه مدلهای جدید آن را خریداری میکردند.
برای مشخص شدن نتیجهی بحث در خصوص این خودرو محدودیتی وجود دارد. در یک مدتزمان ۱۰ ساله یا حدود آن، به نظر میرسید شورولت SS دستی با قیمتی مطلوب به علاقهمندانش عرضه شود. در طی ۳۰ سال در نمایشگاههای خودرو به آنها اشاره خواهد شد و حقایق باورنکردنی در خصوص آنها آشکار میشود. افراد به یکدیگر میگویند: «شورولت دارای خانوادهی سدانهایی است که قلب تپندهی آنها یک پیشرانهی ۸ سیلندر تنفس طبیعی است، جعبهدندهی دستی شش سرعته دارند و رانندگی با آنها لذتبخش است. همچنین در آیندهای نزدیک آنها به فرزندانشان میگویند شورولت برای رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت از حالت سکون تنها به ۴.۵ ثانیه زمان نیاز دارد.»
در آن زمان به شورولت SS بهعنوان سدانی کشیده و قدیمی مشتاقانه نگاه میکنیم و میگوییم: «این خودرو مربوط به زمانی بود که جنرال موتورز عملاً خودروهای اسپرت تولید میکرد.»
دریافت کننده: رویا ذوالفقاری انتشاردهنده: