حمیدرضا نعیمی: نمایشنامه نویس اقتباسگر نگاهی جدی به اجرا دارد

​حمیدرضا نعیمی معتقد است: نمایشنامه نویس اقتباسگر با نگاه صریح و جدی به فرم تلاش می کند ایده و راه جدیدی را برای اجرا و طرح مساله پیشنهاد کند. یک نمایشنامه نویس که دست به اقتباس می زند بی آنکه وارد مساله کارگردانی شود نگاهی جدی به اجرا دارد.

به گزارش ایسکانیوز، حمیدرضا نعیمی نویسنده و کارگردانی است که در نمایشنامه هایی که تاکنون روی صحنه برده است با نگاه به موضوعات مهم تاریخی بوده، او درباره اقتباس در ادبیات نمایشی به ایسکانیوز، گفت: می توان گفت اولین نمایشنامه هایی که نوشته شدند و به دست ما رسیدند، اکثرا نمایشنامه های اقتباسی هستند. یعنی نمایشنامه نویسان یونان باستان و بعدها روم باستان از افسانه ها، داستانها و شعرهای حماسی و چه بسا غنایی خودشان به عنوان یک منبع الهام استفاده می کردند.

او ادامه داد: نمایشنامه هایی مثل آژاکس، الهه گان انتقام، پرومته در زنجیر، ادیپ شهریار و... از این جمله آثاری هستند که در با توجه به داستان ها و شعرهای حماسی نگاشته شده اند، بنابراین می توان گفت که اقتباس در تئاتر، عمری طولانی دارد و تا به امروز نمایشنامه نویسان بزرگ سرتاسر دنیا ضمن نوشتن نمایشنامه های غیر اقتباسی در بسیاری از موارد دست به اقتباس زده اند.

نعیمی افزود: نویسندگانی مثل اوژن یونسکو، ژان آنووی، دیوید ممت، پیتر شفر و ... همه از آن دسته از نمایشنامه نویسانی هستند که علاوه بر نوشتن نمایشنامه های غیر اقتباسی، دست به نگاشتن آثار اقتباسی هم زده اند.

کارگردان نمایش «سقراط» تاکید کرد: اقتباس به هیچ وجه به معنای تکرار یک اثر نیست. بلکه خود به عنوان یک نوزایی و اثر جدید در ساحت نمایشنامه نویسی و تئاتر، اتفاق مهمی محسوب می شود. آثار بزرگان گذشته همچون شکسپیر، کریستوفر مارلو، شیلر و... گاه به دلایل زیادی، در عصر حاضر نیاز به دراماتورژی داشته و یا گاه توسط یک نمایشنامه نویس چیره دست نیاز به اقتباس دارند.

او افزود: دراماتورژی و اقتباس آثار کلاسیک به حیات دوباره اینگونه نمایشنامه ها در صحنه کمک می کند ضمن اینکه به کشف و نگاه تازه ای از آن آثار می انجامد.

نعیمی اظهار کرد: در نتیجه اقتباس چه بسا بسیار دشوارتر از آثاری است که به صورت غیراقتباسی نگاشته می شوند. چرا که مخاطب در یک اثر اقتباسی با سر منشا و اصل اثر آشناست. به همین دلیل بسیار زود متوجه اشکال و یا ضعف می شود و همین امر (یعنی پیش زمینه داشتن مخاطب) کار را دشوارتر می کند. شاید به خاطر همین بسیاری بزرگان می گویند: یک اثر اقتباسی اگر برتر از اثر نباشد نباید کمتر از آن باشد.

نویسنده و کارگردان «درخشش در ساعت مقرر» در پاسخ به این سوال که آیا در زمان نوشتن نمایشنامه به شیوه اجرایی آن هم فکر می کنید؟ گفت: معمولا در موقع نمایشنامه نویسی اصلا به اجرا فکر نمی کنم اما به این معنا نیست که نمایشنامه نویس هنگام نوشتن به فرم و اجرا توجه نداشته باشد.

اوا ادامه داد: در زمان نوشتن در مقام کارگردانی نیستم که در حال نوشتن نمایشنامه است و در مرحله نمایشنامه نویسی فقط یک نمایش نامه نویس هستم اما نمایش نامه نویسی که مطمئناً به فرم توجه ویژه ای دارد.

او افزود: اساساً در اقتباس اگر نمایشنامه نویس به فرم نگاه نداشته باشد آن اثر، اقتباس موفقی نخواهد بود. زیرا اصل اثر از نظر فکر و اندیشه مطمئناً اثری غنی و بزرگ به حساب می آید. آیا ما اندیشه شکسپیر را در خلق «هملت»، «مکبث»، «اتللو» و دیگر شاهکارهای او بسیار عقب مانده می بینیم که دیگر در روزگار امروز جایی برای مطرح شدن ندارد؟ پاسخ این است، خیر. آثار شکسپیر چه در زمان و چه در طرح داستان، چه در خلق شخصیتها، چه در موضوع و تم، همگی آثاری بزرگ و جاودانه اند. اما، مطمئناً برای مخاطبان امروز بخش هایی از این اثر امکان تجربه جدیدی از اصل آن را نمی پذیرد.

حمیدرضا نعیمی در پایان تاکید کرد: نمایشنامه نویس اقتباسگر با نگاه صریح و جدی به فرم تلاش می کند ایده و راه جدیدی را برای اجرا و طرح مساله پیشنهاد کند. یک نمایشنامه نویس که دست به اقتباس می زند بی آنکه وارد مساله کارگردانی شود نگاهی جدی به اجرا دارد.
خبرنگار: رضایی/ انتشار: سلیمی
501500

کد خبر: 783102

وب گردی

وب گردی