کمبود مدیران پژوهشی مانع اصلی توسعه علمی کشور

امیر عبداله مهرداد شریف*

آنچه در وحله اول از مدیریت پژوهشی در ذهن می‌نشیند وجود سمت اجرایی در این حوزه است. اما منظور از مدیریت پژوهشی، توان برنامه ریزی و اجرای هر نوع طرح پژوهشی است. یعنی توان تامین و اداره منابع مالی، نیروی انسانی، ملزومات و تجهیزات اجرای کار و همینطور پیش بینی، برنامه ریزی و سازمان دهی در راستای انجام فرایندهای لازم تا حصولهدف است. آنچه مانع اصلی توسعه علمی و نقش آفرینی پژوهش‌های علمی در جامعه است کمبود افراد مبتکر و دانشمند نیست، کمبود امکانات آزمایشگاهی و کارگاهی نیست حتی کمبود منابع مالی نیز نیست بلکه کمبود مدیران پژوهشی است. یعنی کسانی که ضمن داشتن توان مدیریت پروژه‌های تحقیقاتی دارای حد اقل آگاهی نسبت به مسایل اقتصادی و بازرگانی، امور حقوقی و روابط عمومی باشند. دلیل کمبود این دسته از افراد به خصوص در دانشگاه‌ها آن است که عمده پروژه‌های دانشگاهی به صورت انفرادی یا همکاری استاد و دانشجو اتفاق می‌افتد. کمتر در دانشگاه پروژه‌های تحقیقاتی دیده می‌شود که که به صورت گروهی و با حضور تخصص‌های مختلف روی دهد. لذا نتیجه آن انبوه پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد ورساله‌های دکتری است که عمدتاً تاثیری در اقتصاد، جامعه و صنعت ندارند و در کتابخانه‌ها بایگانی می‌شوند. اگر هر پایان‌نامه کارشناسی ارشد به طور متوسط 10 ماه طول بکشد و دانشجو به طور میانگین 15 روز در ماه و هر روز 6 ساعت بر روی پروژه خود کار کند 900 نفر-ساعت کار برای انجام آن توسط دانشجو صرف خواهد شد. اگر استاد راهنما 10 درصد زمان فوق را در اختیار دانشجو قرار دهد او نیز 90 نفر-ساعت وقت خواهد گذاشت لذا با احتساب وقت استاد مشاور و سایر عواملی که به دانشجو کمک می‌کنند یک پایان‌نامه کارشناسی ارشد حدود 1000 نفر-ساعت نیروی انسانی را به خود اختصاص می‌دهد. بنا بر آمارهای وزارت علوم سالانه بین 15 تا 20 هزار نفر در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه‌های دولتی و آزاد اسلامی فارغ التحصیل می‌شوند. اگر میانگین 17500 نفر در سال فارغ التحصیل شوند یعنی 000و500و17 (هفده میلیون و پانصدهزار) نفر-ساعت از منابع نیروی انسانی در سال صرف فعالیت‌های پژوهشی در مقطع کارشناسی ارشد می‌شود. که 95 درصد آنها در کتابخانه ها بدون هیچ استفاده‌ای بایگانی می‌شوند. یعنی اتلاف شانزده میلیون و ششصد و بیست و پنج هزار نفر ساعت و همه اینها به دلیل نقص در مدیریت پوهشی است. این در حالی است که تجربه‌های موفق در کشور می‌تواند الگوهای مدیریتی مناسبی را ارایه دهند. پیشرفت‌های صنعت نظامی و موشکی کشور، توانایی کاربردی در دانش هسته‌ای و یا آنچه در توسعه دانش سلول‌های بنیادی مشاهده می‌شود دست‌آوردهایی نیستند که در کوتاه مدت با افرادی محدود حاصل شده باشند. بلکه فرایندی چندین ساله با مدیریت پژوهشی مداوم بوده‌اند. لذا ضروری است در برنامه‌های آینده دانشگاه به تربیت و آموزش مدیران پژوهشی توجه ویژه شود.

*سرپرست معاونت پژوهش و فناوری واحد تهران شمال

کد خبر: 786866

وب گردی

وب گردی