کتاب  منتخب خوانندگان سال 2013 فرانسه تجدید چاپ شد

کتاب «و حالا پائولت …» برنده جایزه منتخب خوانندگان سال 2013 فرانسه به قلم باربارا کنستانتین و ترجمه صدف محسنی توسط انتشارات نگاه به چاپ دوم رسید.

به گزارش ایسکانیوز، «و حالا پائولت …» کتابی است از باربارا کنستانتین نویسنده‌ فرانسوی که اثرش در سال 2013 برنده‌ی جایزه‌ منتخب خوانندگان این کشور شد. در این اثر فردینان مرد خوش قلبی است که به خاطر فروریختن ناگهانی سقف خانه‌ همسایه اش از او می خواهد به مزرعه‌ اش بیاید، این حضور تحول شگرفی در زندگی پیرمرد پدید می آورد. حضور آدمهای جدید باعث سر برآوردن عشق در وجود فردینان شده و دگر بار شور زندگی به مزرعه باز می گردد.

کتاب حاضر یک رمان فرانسوی زیبا و واقع‌گرایانه است. در این داستان «فردینان»، پیرمردی که در مزرعه بزرگش به‌تنهایی و نه‌چندان راضی و خوشحال زندگی می‌کند، با اطلاع از تخریب و فروریختن عن‌قریب سقف خانه همسایه‌اش، «مارسلین»، تصمیم می‌گیرد برای مدتی و تا زمان تعمیر و مرمت سقف، او را به مزرعه‌اش دعوت کند. مسئله‌ای که در نگاه اول آسان به نظر می‌رسد ولی مشکلاتی را با خود به همراه می‌آورد. اما طولی نمی‌کشد که مزرعه آرام و خالی «فردینان» به جنب‌وجوش می‌افتد و کم‌کم با آمدن یکی از دوستان دوران کودکی‌اش که حالا همسرش را ازدست‌داده، دو پیرزن ازکارافتاده، دو جوان نیازمند، حیوانات و عشق که بار دیگر سر برمی‌آورد.

در کتاب "و حالا پائولت.." می خوانیم:

"صحبت کردن در مورد مسائل خصوصی زندگی دیگران برای فردینان سخت بود، کاری بود که به او مربوط نمی‌شد. با این حال اما احساس کرد که باید چیزی بگوید بنابراین سعی کرد منظورش را در دو سه جمله برساند، علی رغم آن که نمی‌خواست مستقیم هم سر موضوع برود. فردینان که از اصطلاح به در می‌گویم دیوار بشنودخوشش می‌آمد، باور داشت که واژگان به افکار خیانت می‌کنند برای همین ترجیح می‌داد به طرز غیرارادی به نحوی عمل کند که درک موضوع را به خود خانم مارسلینبسپارد، و با هشیاری تمام فرض را بر عدم صداقت او در بیان واقعیت گذاشت. اما از آن جایی که ناخودآگاه حرف، حرف می‌آورد، فردینان می‌ترسید که زیادی احساسات به خرج دهد یا باعث شود که خانم مارسلین سفره‌ی دلش را باز کرده و درد دل کند و یا ناخواسته موجب افشای رازی شود و او از پیش آمدن چنین چیزی احساس خوشایندی نداشت. او معتقد بود اگر هر کسی به نوبه‌ خود سعی کند گلیم خودش را از آب بیرون بکشد، زندگی به مراتب آسان‌تر خواهد بود! با همسر خودش، او می‌توانست مسیر مکالمه را کنترل کند و جلو بحث‌ها و مشاجره‌های احتمالی را بگیرد، مخصوصأ وقتی که صحبت به گذشته‌ها کشیده می‌شد. چون فقط کافی بود که یک کلمه بگوید تا همه چیز را به هم بریزد. بنابراین در بیشتر مواقع با حواس پرتی گوش می‌کرد. همسر بی‌نوایش پرحرفی را دوست داشت، حرف زدن در مورد همه چیز و هیچ چیز، در مورد مسائل پیش پا افتاده را. همسر فردینان فردی به تمام معنا ورّاج بود و به چیزی که بیشتر از همه علاقه داشت صحبت کردن از گذشته‌ها بود، از جوانی‌اش، از این که چقدر قدیم‌ترها بهتر بود و چه زیباتر و دلپذیرتر. به ویژه قبل از زمان آشنایی‌شان با هم! و همیشه هم مکالمه‌شان به نام بردن از کشورهایی ختم می‌شد که می‌توانست آن جا زندگی کند و او با خشم و عصبانیت می‌شمردشان. چرا که نه. هر چیزی می‌توانست امکان داشته باشد اگر فردینان در آن مجلس رقص لعنتی چهارده ژوئیه از او درخواست رقص نکرده و به گوشش کلمات محبت آمیز نخوانده بود. چه افسوسی…"

در پشت جلد کتاب آمده است:

فردینان، پیرمردی که در مزرعه بزرگش به تنهایی و نه چندان راضی و خوشحال زندگی می‌کند، با اطلاع از تخریب و فروریختن عنقریب سقف خانه همسایه‌اش، مارسلین، تصمیم می‌گیرد برای مدتی و تا زمان تعمیر و مرمت سقف، او را به مزرعه‌اش دعوت کند. مسئله‌ای که در نگاه اول آسان به نظر می‌رسد ولی مشکلاتی را با خود به همراه می‌آورد. اما طولی نمی‌کشد که مزرعة آرام و خالی فردینان به جنب و جوش می‌افتد و کم کم با آمدن یکی از دوستان دوران کودکی‌اش که حالا همسرش را از دست داده، دو پیرزن از کار افتاده، دو جوان نیازمند، حیوانات، عشقی که بار دیگر سر بر می‌آورد، و پائولت... بار دیگر شور زندگی به مزرعه باز می‌گردد.

این داستان خارجی در قطع رقعی، 280 صفحه و با قیمت 18 هزار تومان توسط موسسه انتشارات نگاه برای به چاپ دوم رسید.

502

کد خبر: 788759

وب گردی

وب گردی