به گزارش ایسکانیوز، 13 اردیبهشت ماه سال 56 نابغهای چشم به جهان گشود که پدرش معتقد بود در اوایل هیچ فرقی با بقیه هم سن و سال هایش نداشته. او گفته است: «مریم مثل همه بود. درس خواند و بالا رفت. با کوشش و تلاش.» از زندگی روزمره این دختر در دوران مدرسه که می پرسیم، جواب می شنویم: «ساده، مثل همه، به درس و مشق و مطالعه می گذشت.»
مریم در دورانی از زندگی تصمیم می گیرد پا به عرصه نویسندگی بگذارد اما برادر بزرگتر، مشوق او می شود تا ریاضی را دنبال کند. پدر مریم درباره اینکه چرا ریاضی را انتخاب کرد، گفته است: «ریاضی چون منطق دارد، آدم را جذب می کند. آدم در علوم تجربی تجربه عینی دارد، اما در ریاضیات تجربه ذهنی دارد و لذت حل یک مساله آدم را سر ذوق می آورد. رسیدن به یک راه حل انسان را راضی می کند. وقتی این علاقه ایجاد شد، رفت دنبال کارش و کار و فکر کرد و نتیجه کارش را گرفت.»
نابغه ایرانی در سال ۱۳۷۲ با آن که کلاس دوم دبیرستان بود (و فقط سال سومیها در المپیاد شرکت میکردند) توانست نظر و اجازه برگزارکنندگان المپیاد را برای شرکت در المپیاد بگیرد و مدال طلای آن سال را از آن خود کند.
البته او در تیرماه سال بعد هم مدال طلای المپیاد ریاضی را از آن خود کرد. اما مریم میرزاخانی به مدال المپیاد کشوری اکتفا نکرد و در سال ۱۹۹۴ در المپیاد جهانی ریاضی هنگ کنگ مدال طلای جهانی را از آن خود کرد. سال بعد (۱۹۹۵) هم در المپیاد جهانی ریاضی کانادا مدال طلای جهانی را با نبوغ خود از همه دنیا ربود و به ایران آورد.
اسفندماه سال 1376 اتوبوسی، دانشجویان ریاضی که در بیست و دومین مسابقات ریاضی دانشجویی شرکت کرده بودند را از اهواز به تهران میآورد. اما این اتوبوس به دره سقوط کرد و شش دانشجوی نخبه ریاضی دانشگاه صنعتی شریف (آرمان بهرامیان، رضا صادقی (برنده دو مدال طلای المپیاد جهانی)، علیرضا سایهبان، علی حیدری، فرید کابلی، دکتر مجتبی مهرآبادی و مرتضی رضایی (دانشجوی دانشگاه تهران) در این سانحه جان باختند. مریم میرزاخانی هم در این اتوبوس بود اما جان سالم به در برد تا نام ایران با نبوغ او بر فراز قله موفقیتهای علمی بدرخشد.
از مریم میرزاخانی به عنوان یکی از ده ذهنِ جوان برگزیدهٔ سال ۲۰۰۵ از سوی نشریه پاپیولار ساینس در آمریکا و ذهن برتر در رشتهٔ ریاضیات تجلیل شده است. اما کار به اینجا ختم نمیشود.
میرزاخانی برنده جوایزی چون جایزه ستر از انجمن ریاضی آمریکا در سال ۲۰۱۳، جایزه کلی در کنار مدال فیلدز در سال ۲۰۱۴ است. او از اول سپتامبر ۲۰۰۸) در دانشگاه استنفورد استاد دانشگاه و پژوهشگر رشتهٔ ریاضیات است.
میرزاخانی در سال ۲۰۰۹ به خاطر دستاوردهایش در ریاضیات برنده جایزه بلومنتال شد. انجمن ریاضی آمریکا دلیل برندهشدن این جایزه مهم ریاضی را «خلاقیت استثنایی و تز (دکترای) مبتکرانه که در آن، ابزارهای گوناگونی از هندسه هذلولوی گرفته تا روشهای کلاسیک فرمهای اتومورفیک و تقلیل سیمپلکتیک برای به دستآوردن نتایجی در سه مسئله مهم ترکیب شدهاند» عنوان کرد.
همانطور که از او انتظار میرفت در سال ۲۰۱۰، حدس «شار زلزله» ویلیام ترستن روی فضاهای تایشمولر را که مدتها پرسشی باز و بیپاسخ در ریاضی بود به اثبات رساند. این حدس میگوید که چنین شاری لزوماً ارگودیک است.
میرزاخانی علاوه بر حل معادلات چند مجهولی ریاضی، معادل زندگیاش را هم حل کرد. او با «یان وندراک» دانشیار ریاضی دانشگاه استنفورد و پژوهشگر سابق علوم کامپیوتر نظری مرکز تحقیقات آی.بی.ام ازدواج کرد. همسرش اهل جمهوری چک بود و مریم میرزاخانی از او یک فرزند به نام آناهیتا دارد.
هرچند بعد عظیمی از زندگی مریم را ریاضی فراگرفته بود اما این تنها دغدغه زندگی او نبود. او خود در یکی از مصاحبه های قدیمی درباره برقرای توازن میان ریاضی و زندگی روزانه و نقش مادر بودن گفته بود: "خیلی سخت است. البته شدنی است و ارزش انجام دادنش را دارد. خواه ناخواه میزان کار را کم میکند. یعنی اگر کسی فکر کند که هم میتوانم یک خانواده خیلی خوب و با ارتباط قوی داشته باشم، هم کارم به همان سرعت قبل پیش برود این طور نیست، باید به هر حال هزینه کند. البته برای پدر هم سخت است و این کمی بستگی دارد که پدر و مادر چقدر تقسیم کار کنند، چهقدر برای بچهشان وقت بگذارند."
مریم میرزاخانی به همان اندازه که برای رسیدن به راهحل معادلات سخت صبوری میکرد در بیماری صبور بود و 4 سال با سرطان سینه مبارزه کرد اما در المپیاد زندگی این سرطان بود که به مغز استخوان مریم سرایت کرده و سرانجام در ۲۴ تیر ۱۳۹۶ در ایالات متحده آمریکا به زندگیاش پایان داد.
آن قدر آرام و بیصدا درد میکشید که هیچ کس باور نمیکرد که نابغه ریاضی دنیا سرطان داشته باشد و در آخر یک خط در موردش نوشته شد؛ «امروز چراغی خاموش شد. این موضوع قلب من را میشکند... خیلی زود رفت.» این یک خط پیام اینستاگرامی فیروز نادری بود که مرگ نابغه جهانی را اعلام کرد.
201