جنگ امروز جنگ آب است؛ جنگ زمین های تشنه است

نگاهی اجمالی به موقعیت جغرافیایی ایران نشان می دهد که کشورمان در محاصره ی ریزگردهاست؛ ریزگردهایی که ما مردم را دچار مرگی تدریجی و خاموش می کند.گاهی اجمالی به موقعیت جغرافیایی ایران نشان می دهد که کشورمان در محاصره ی ریزگردهاست؛ ریزگردهایی که ما مردم را دچار مرگی تدریجی و خاموش می کند.

به گزارش ایسکانیوز به نقل از ایرنا، کمی آن سوتر از گوشه ی شمال شرقی کشور، پیکر بیجان و خشکیده ی دریاچه آرال قرار دارد که احداث سد روی رودخانه های سیحون (سیردریا) و جیحون (آمو دریا) آن را نابود کرده و جز پیکری بیجان و غبارآلود از آن بر جای نگذاشته است و امروز این دریاچه مرده تنها کانونی برای ریزگردهاست؛ ریزگردهایی به سموم مختلف از جمله اورانیوم آلوده؛ همان سمومی که رودها طی سالیان با خود به همراه آورده اند تا در دل دریاچه گم شوند. حال، باد این ریزگردهای مرگبار را با خود به همه جا می برد؛ از جمله به کرانه های شمال شرق و شرق ایران.
رو به سوی جنوب که برویم، هامون خشکیده را می بینیم که رود هیرمند سال هاست آب را از آن دریغ کرده و زابل زیبا که زمانی به خاطر خاک حاصلخیزش آن را 'انبار غله ی ایران' می خواندند، تنها نصیبش خاک و خاشاکی است که از دریاچه ی مرده ی هامون بر سر این شهر و مردمش می ریزد؛ ماجرایی تلخ و گزنده که رفته، رفته از شهرهای سیستان و بلوچستان پا را فراتر می نهد تا مردم نواحی دیگر هم طعم ریزگرد را بچشند.
هرچند، در همین چند روز گذشته دیدیم که ابر تاریک ریزگرد، برخاسته از تالاب گاوخونی در نواحی مرکزی تر ایران، چگونه خاک بر سر یزد و اصفهان کرد.
یادم نرود شهر یزد، همان واحه ی عظیم گرانقدری است که به سان نگینی در دل کویر سال ها درخشیده و آوازه قنات هایش عالمگیر است. اما امروز انگار درخشش نگین اندک، اندک زیر غبار رنگ می بازد.
پاره ی غربی ایران هم که نیازی به گفتن ندارد؛ مدت هاست شهرها و روستاهای این منطقه خاک و ریزگرد بادآورده از عراق را برمی تابد؛ عراقی که دجله و فرات اش به سبب سدهای بسیاری که ترکیه بر مسیر آن احداث کرده، آبی ندارد تا تشنگی زمین های آن کرانه را از سوریه تا عراق، برطرف کند و تنها خاک است که از بیابان های عراق تا هورالعظیم در ایران تنوره می کشد.
تنها تصور کنید که اگر، دریاچه ارومیه هم در شمال غرب ایران خشک شود، چگونه نمک لازم برای این آش در هم جوش مهیا می شود تا سناریویی مرگبار کامل شود.

جنگ امروز
جنگ امروز، جنگ محیط زیست است؛ جنگ آب و درخت است. خبر می رسد که مثلا چهار هزار درخت بلوط در غرب کشور بر اثر خشکسالی از بین رفتند. باید از خود بپرسیم، چند پرنده، چند سنجاب، چند روباه، ... و در نهایت چند انسان همراه درختان مردند یا در شرف مرگند.

جنگ امروز جنگ آب است؛ جنگ زمین های تشنه است.
همسایه ی غربی ایران، ترکیه، به پیروی از سیاست یک بشکه آب در برابر یک بشکه نفت، بیش از بیست سد کوچک و بزرگ روی دجله و فرات ساخته است . این کشور به بهای محروم کردن کشورهای پایین دستی از آب این دو رود، صدها طرح را در زمینه ی کشاورزی، دامداری و مواد غذایی اجرا کرده و محصولات کشاورزی و غذایی این کشور بازار خوبی در اروپا و منطقه دارند. در این طرح، مردم زیادی به کار و نان رسیده اند و ثروت فراوانی تولید شده است.
می شود تصور کرد که ایران هم رفته، رفته به طور کامل به جمع مشتریان دایمی محصولات کشاورزی و غذایی ترکیه بپیوندد و خشکی لبهایش را با آبی که به صورت محصولات کشاورزی از ترکیه و کشورهای دیگر تامین می کند، برطرف کند.
یادمان نرود؛ ما وقتی مواد غذایی و میوه یا گندم، برنج، شکر، ذرت، پنبه و محصولات کشاورزی راهبردی از این دست را وارد می کنیم، در حقیقت، آب وارد می کنیم، چون اگر آب داشتیم، زمین های حاصلخیز کویری مان و نیروی کار ارزان قیمت مان کفایت می کرد تا محتاج دیگران نباشیم و خوراک مان بوی دلارهای نفتی ندهد.

ایران صنعتی
این هم از یادمان نرود که اگر کشاورزی و صنایع وابسته به آن را گسترش دهیم، آن قدر کار تولید می شود که به مدد آن بسیاری از مسایل اجتماعی حاصل از بیکاری و حتی بسیاری از بداخلاقی های سیاسی ما دیگر محلی از اعراب نخواهند داشت. این نعمت بزرگی است.
درد اینجاست که سال هاست باورمان شده ایران به علت قلیل بودن منابع آبی بهتر است با تکیه بر منابع سرشار معدنی و نفت و گاز خود، به کشوری صنعتی بدل شود. این نسخه ای است که برایمان پیچیده اند و ما هم سال هاست منابع طبیعی کشورمان را می فروشیم.
از این داستان، آن چه برایمان می ماند، مشتی ضایعات است که محیط زیست مان را آلوده و همچنان می آلاید. ما غافلیم از این که بدون کشاورزی و امنیت غذایی، بدون آن که نانمان را خودمان تولید کنیم، نمی توانیم روی پای خودمان بایستیم. بدون کشاورزی رشد یافته، صنعت صرف، کمکی به حیات و رشد اقصادی پایدار ما مردم نمی کند.
خشکسالی در غرب آسیا تنها گریبانگیر ایران نیست. خوب که به کشورهای منطقه نگاه کنیم می بینیم مثل بقیه ی دنیا، این جا در این منطقه ی خشک هم کشورهایی حرفی برای گفتن دارند که به تغییر و اصلاح روش های تولید در بخش کشاورزی، استفاده بهینه از منابع آبی و ایجاد ساختارهایی برای امنیت غذایی روی آورده اند.

703

کد خبر: 819280

وب گردی

وب گردی