اهداف «محمد بن سلمان» از واسطه‌گری عراق بین ایران و عربستان

محمد بن سلمان با خوانش و درک سیاست ورزی جدید عراق، در حال کمک به تکمیل طرح بغداد است. به دیگر سخن اینکه محمد بن سلمان به دنبال مطرح کردن عراق به عنوان کشوری مستقل و مقتدر است. موضوعی که می‌تواند فاصله‌ی عراق از ایران را بیشتر کرده و به همان نسبت به تقریب بغداد به ریاض کمک کند.

مقدمه:

«قاسم الاعرجی» وزیر کشور عراق در کنفرانس خبری که با رحمانی فضلی همتای ایرانی خود در تهران داشت از درخواست محمد بن سلمان ولیعهد عربستان از عراق و «حیدر العبادی» نخست وزیر این کشور برای میانجیگری میان ریاض و تهران خبر داد. وزیر کشور عراق استقبال عربستان از حجاج ایرانی و دیدار «عادل الجبیر» وزیر خارجه عربستان با محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران در ترکیه را به عنوان مصادیقی از حسن نیت ریاض برای کاهش تنش ها با ایران عنوان کرد. با در نظر گرفتن خبر مذکور یادداشت پیش رو در نظر دارد ضمن اشاره به الگوی روابط حاکم بر روابط تهران و ریاض و بررسی آن اهداف مدنظر بن سلمان از درخواست میانجیگری عراق بین ایران و عربستان را بررسی نماید.

1-رقابت و تخاصم الگوی حاکم بر روابط ایران و عربستان

روابط بین تهران و ریاض در طول تاریخ همواره آمیخته با رقابت و تنش بوده است. این تنش و رقابت در مقاطعی از روابط تاریخ دو کشور به واسطه‌ی نقش و الزام نظام بین‌الملل به ویژه ایالات متحده آمریکا به مسیر همکاری، وفاق موقتی و گذرا در غلتیده است. اما با چشم‌پوشی از این دوره‌های موقت، تاریخ روابط دو کشور مشحون از تقابل و تخاصم بوده است.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و روی کار آمدن دولتی مبتنی بر ایدئولوژی شیعه در ایران و تخاصم و تباین آن با مکتب خود ساخته وهابیت، اختلاف و تنش بین دو کشور افزایش یافت. با این وجود و با چشم‌پوشی از افزایش تنش در دهه‌ی 1360 و به‌تبع آن قطع روابط در آن مقطع، سطح اختلاف، نزاع و درگیری مستقیم و غیر مستقیم بین تهران و ریاض تا این حد بغرنج، بحرانی و دارای گستردگی نبوده است به طوری که پس از سقوط «صدام حسین» دیکتاتور معدوم عراق و ترس عربستان از قدرت‌گیری ایران در این کشور و متعاقباً پیروزی حزب‌الله لبنان در جنگ 33 روزه و برآمدن جنبشی همسو و همراه با ایران در مرزهای مدیترانه و شکل‌گیری محور مقاومت از ایران تا لبنان باعث شد مجدد رقابت در روابط ایران و عربستان حاکم شود.

2-حاکم شدن تقابل و تخاصم بر روابط دو کشور

آغاز تحولات جهان عرب در سال 2011 و هراس مضاعف سعودی از گسترش کمی و کیفی محور مقاومت رقابت بین دو کشور را به مرحله‌ی تخاصم و تهاجم وارد ساخت. در این میان آل سعود با اتخاذ رویکرد تهاجمی تلاش کرد تا به طرق مختلف استوانه‌های محور مقاومت را چه از لحاظ سیاسی و چه از لحاظ میدانی زمینگیر کند.

در همین راستا در عرصه‌ی میدانی به تجهیز و تسلیح جریان‌های تکفیری در جغرافیای محور مقاومت پرداخته و در عرصه‌ی سیاسی شکایت‌های مختلفی علیه ایران و محور مقاومت در سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای به راه انداخت. به این شکایت‌ها می‌توان قطع روابط با تهران و اجبار سایر دولت‌ها به تبعیت از خود و مخیر کردن برخی کشورها از طریق تطمیع و تهدید بین انتخاب ایران و عربستان اشاره کرد که همه‌ی موارد گفته شده در قالب «نبرد دیپلماتیک» قابل معنا یابی است.

خصومت و تهاجم آل سعود علیه ایران در عمق امنیتی ایران نیز نمود خارجی پیدا کرد. به طوری که در شرق و غرب کشور جریان‌های تروریستی اعلام موجودیت کرده و توانستند در یک اقدامی کور امنیت مجلس شورای اسلامی و حرم بنیانگذار انقلاب اسلامی را با چالش مواجه سازند.

3-طرح میانجیگری بن سلمان و اهداف مدنظر

با این وجود و با همه‌ی این خصومت‌ها و عداوت‌های آشکار و پنهان،، عربستان و به ویژه شخص بن سلمان عراق را واسطه کرده تا تلاش کند بین ریاض و تهران مصالحه ایجاد کرده و زمینه‌ها و بسترهای تنش میان دو کشور را بر طرف نماید. در همین رابطه «قاسم الاعرجی» وزیر کشور عراق در کنفرانس خبری مشترک با «رحمانی فضلی» وزیر کشور دولت یازدهم اعلام کرد محمد بن سلمان از عراق و حیدر العبادی رسماً درخواست کرده تا میان تهران و ریاض برای کاهش تنش‌ها میانجیگری کند.

از طرفی محمد بن سلمان استقبال احترام‌آمیز از حجاج ایرانی، اجازه به حجاج ایرانی جهت زیارت بقیع و ایجاد کنسولی برای پیگیری مباحث مربوط به حجاج را از نشانه‌های حسن‌ نیت عربستان برای بهبود روابط با تهران اعلام کرده است. برخی کارشناسان عدم حمله و موضع‌گیری سلبی آل سعود علیه ایران در نشست وزرای خارجه سازمان همکاری اسلامی و مصاحفه‌ی «عادل الجبیر» وزیر خارجه عربستان با محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران در حاشیه‌ی نشست وزرای خارجه سازمان همکاری اسلامی در ترکیه را مصداق دیگری از تمایل دو کشور برای کاهش تنش‌ها ارزیابی می‌کنند.

با این وجود به نظر می‌رسد سطح درگیری و اختلافات گفتمانی و میدانی عربستان و ایران به حدی بالاست که در کوتاه مدت امکان کاهش و تقلیل این اختلافات وجود ندارد. لذا به نظر می‌رسد بن سلمان با انتخاب عراق برای میانجیگری به دنبال اهداف دیگر و سیاست ورزی جدیدی است که در ذیل اجمالاً به تعدادی از آن‌ها اشاره می‌شود:

1-3تلاش برای فاصله گرفتن شیعیان عراق از ایران و اختلاف میان جریان‌های شیعی

از جریان‌های شیعی عراق صدای واحدی به گوش نمی‌رسد. به طوری که برخی جریان‌ها و افراد حضور ایران در عراق را برنمی‌تابند. این اختلاف به حدی است که برخی افراد روابط راهبردی ایران با عراق را نیز به صلاح ندانسته و درصدد فاصله‌گذاری با ایران هستند. از طرفی همین افراد و جریان‌های شیعی بعضاً در تحولات منطقه و بحرانی شدن وضعیت آن، ایران را نیز صاحب تقصیر می‌دانند. لذا انتخاب عراق برای واسطه‌گری می‌تواند اختلاف و انشعاب جریان‌های شیعی عراق را تشدید و تعمیق کند. به گونه‌ای که عده‌ای به درخواست عربستان، نگاه ایجابی کرده و عده‌ای نسبت به آن بدبین باشند. همین مسأله می‌تواند ضمن تشدید اختلاف و افتراق بین جریان‌ها و گروه‌های شیعی، فاصله‌ی طیف خوشبین به پیشنهاد عربستان برای مصالحه با ایران را از تهران زیاد کند. طیف مذکور ممکن است چنین استدلال کند که عربستان برای کاهش تنش‌ها در منطقه اعلام آمادگی کرده است اما تهران حاضر نیست نسبت به رویکرد مصالحه‌آمیز و خیرخواهانه‌ی ریاض رویکرد و اقدام متقابل انجام دهد. در همین راستا سایت «الاخبار» اقدام بن سلمان را ایجاد و انداختن آتش در «خانه‌ی شیعه» دانسته است.

2-3انداختن توپ در زمین ایران و تحت فشار قرار دادن ایران به عنوان منشأ تنش‌ها

محمد بن سلمان با طرح مصالحه و گفتگو با ایران به دنبال انداختن توپ در زمین ایران است. به عبارتی بن سلمان با رویکرد تهاجمی در سوریه، یمن و دیگر کشورها نشان داده تمایلی برای کاهش تنش‌ها ندارد. از طرفی سطح اختلاف‌ها به حدی است که نمی‌توان برای حل و فصل آن زمان کنونی را مناسب دانست. مسأله‌ی مزبور موضوعی است که بن سلمان نسبت به آن اشراف و آگاهی کامل دارد اما با این حال با طرح مصالحه به دنبال مقصر جلوه دادن ایران و معرفی کردن تهران به عنوان مسبب اصلی بحران‌های منطقه است.

این مسأله و رسانه‌ای شدن آن در سطح گسترده می‌تواند تهران را تحت فشار قرار داده و بازی ولیعهد عربستان برای معرفی ایران به عنوان عامل اصلی تنش را کامل کند. شرایط داخلی و خارجی عربستان و فعالیت‌های بحران‌آفرین و تنش‌زای محمد بن سلمان به شکلی نیست که بتواند با ایران گفتگو کند چرا که پیشقدم شدن در چنین شرایطی برای بن سلمان به عنوان شکست حتمی و قطعی محسوب می‌شود.

3-3مطرح کردن عراق به عنوان کشوری مستقل

به نظر می‌رسد محمد بن سلمان با انتخاب عراق به عنوان میانجی به دنبال تلاش برای دادن چهره‌ای مستقل به عراق در منطقه و جهان است. به عبارتی عراق پس از آزادسازی موصل درصدد به نمایش گذاشتن چهره‌ی جدیدی از خود است. چهره‌ای که در آن بغداد می‌کوشد روابط خود را به محور مقاومت محدود نکرده و از طریق توسعه‌ی روابط با سایر دولت‌ها به متوازن‌سازی روابط خود با تهران بپردازد.

رفت و آمدهای شخصیت‌های رسمی و غیر رسمی عراق به کشورهای منطقه و متعاقباً پذیرایی بغداد از مقامات دولت‌های مختلف در پسا آزادسازی موصل شاهد مثالی است که ادعای مذکور را معتبر می‌کند. از طرفی محمد بن سلمان با خوانش و درک سیاست ورزی جدید عراق، در حال کمک به تکمیل طرح بغداد است. به دیگر سخن اینکه محمد بن سلمان به دنبال مطرح کردن عراق به عنوان کشوری مستقل و مقتدر است. موضوعی که می‌تواند فاصله‌ی عراق از ایران را بیشتر کرده و به همان نسبت به تقریب بغداد به ریاض کمک کند.

برای اثبات ادعای مزبور این سؤال مطرح می‌شود که با وجود رابطه‌ی مطلوب عمان، ترکیه و روسیه با ایران و عربستان و نقش و تجربه‌ی کشورهای مذکور در میانجیگری، چرا این کشورها به عنوان واسطه معرفی نشده‌اند.

از طرفی رسانه‌ای شدن همین موضوع آن هم در این سطح خود صوری بودن درخواست را آشکار می‌کند چرا که تجربه نشان داده معمولا چنین مذاکرات و گفتگوهایی با این سطح از تنش ابتدا به صورت محرمانه برگزار شده و پس از گذشت مدتی و حاصل شدن نتیجه، رسانه‌ای می‌شوند. در نتیجه به نظر می‌رسد طرح میانجگیری عراق بین عربستان و ایران بازی جدید بن سلمان است که اهداف خاص خود را دنبال می‌کند.

محمد گلی؛ کارشناس مسائل منطقه

کد خبر: 826389

وب گردی

وب گردی