باید حاشیه نشینان  را به رسمیت بشناسیم  نه سکونتگاها  را! /حاشیه نشینان چه  کسانی  هستند؟

حاشیه نشینی نشان دهنده نوعی تجسم نا به سامانی اجتماعی - اقتصادی است و در مملکتی که این نابه‌سامانی بیشتر باشد حاشیه نشینی هم بیشتر است.

به گزارش خبرنگار ایسکانیوز در تعریف حاشیه نشینی آورده اند :حاشیه نشینی یک سکونت غیر رسمی و غیرقانونی در اطراف شهرهای بزرگ است که سابقه بسیار طولانی در کشورهای آمریکایی، اروپایی و اکنون در کشورهای در حال توسعه دارد.

به اعتقاد دکتر امیر محمودحریرچی -جامعه شناس- مسئله حاشیه نشینی موضوع تازه ای نیست و سابقه آن به سال 1340 برمی‌گردد و از آغاز شهرنشینی در ایران اتفاق افتاد. آن روزها بسیاری از مردم تمایل داشتند به شهرها مهاجرت کنند اما چون توانایی خرید خانه را نداشتند، عملا به ساخت و سازهای غیر قانونی و غیر رسمی در حاشیه شهرها می پرداختند که این ساخت و سازها و خدمات رسانی به آنها، باری اضافه بر دوش شهرداری ها و مسئولان شهری می گذاشت و وضعیت اقتصادی مهاجران ایجاب می کرد که در حاشیه شهرها سکونت کنند.

حریرچی با اشاره به اینکه در گذشته کسانی که نمی توانستند در شهرها خانه ای را خریداری یا اجاره کنند به حاشیه شهرها می رفتند تا خانه ارزانتری اجاره کنند و گروه اصلی‌تر، مهاجرانی هستندکه از روستاها کوچ می کنند و 80 درصد این مهاجران در روستاها امیدی برای زندگی ندارند. خشکسالی، عدم امکانات آموزشی، بهداشت و درمان و حتی تامین معاششان هم با مشکل جدی مواجه شده و مجبور شده اند روستاها را ترک کرده و به حاشیه شهرهای بزرگ پناه آورند .

وی ادامه می دهد: نکته مهم در مهاجرت ها این است که مهاجران گذشته‌شان خراب و آینده‌شان نیز مبهم و نامعلوم است و این شرایط باعث می شود آنها مستعد به بزه شده و آسیب‌پذیر شوند و بدون شک کسی که گذشته‌اش ناخشنودی برایش داشته و با اینکه زادگاهش بوده نمی‌تواند به آنجا برگردد و به اصطلاح پل پشت سر خراب شده است و روبرویش هم چیزی نمی‌بیند چون جذب جامعه شهری شده و باید راهی برای تامین معاش خود و خانواده اش پیدا کند.

این جامعه شناس می گوید :در گذشته مناطقی مانند خاک سفید در تهران محل کسب و کار بود اما حالا در حاشیه قرار دارد و بسیاری از بزهکاری‌ها در آنجا برای کسب درآمد اتفاق می‌افتد.

به اعتقاد دکتر حریرچی آدم وقتی نتواند کسب و کاری داشته باشد به دنبال راه‌های دیگر می‌رود که به اصطلاح جامعه‌شناسان آن راه را بزهکارانه می نامند تا از آن طریق امورات زندگی را بگرداند که بالاترین آن توزیع مواد مخدر از همانجا اتفاق می‌افتد و کسانی که توزیع کننده هستند مصرف کننده هم خواهند بود چرا که امکانات آموزشی ندارند.

وی با بیان این سوال که آیا مردم و خیرین حاضرند در این حواشی مدرسه بسازند؟ پس امیدشان یکسری سازمان‌های مردم نهاد مثل جمعیت امام علی(ع) است. بچه‌های آنجا هیچ تفریحی ندارند. عمده بچه‌های حاشیه نشین کسانی هستند که ترک تحصیل می‌کنند چون فکر می‌کنند که تحصیل چه فایده‌ای برایشان دارد و چرا باید این همه هزینه کنند؟ و ترجیح می‌دهند از رفتن به مدرسه خودداری کنند و کودک کار و خیابان می شوند و اینجاست که زمینه آسیب برایشان فراهم می‌شود. اینها گروه فراموش شده‌اند اما جامعه تاچه اندازه می تواند در خدمت این فراموش‌شدگان باشد اغلب آنها دچار بیماری‌های خیلی مزمن هستند که باید معالجه شوند و کدام مرکز درمانی می‌تواند این همه هزینه کند.
حریرچی می گوید:یکی دیگر از این آسیب‌ها ازدواج کودکان است که در بهترین حالت دختر 15 ساله ای است که با بچه بیوه شده است حاشیه نشینان در چنین شرایطی زندگی می‌کنند و بیشترین کودک آزاری از آنجا گزارش می شود. در حاشیه نشینی، افراد هیچ حقی را برای خود قائل نیستند یعنی آدم‌هایی هستند که فکر می‌کنند جامعه آنها را طرد کرده و آینده را کاملاً ناامیدانه می‌بینند پس حاشیه نشینی یک معضل اساسی برای کشور است.

حالا راه‌حل چیست؟
اینکه حاشیه نشینان چرا و چگونه آمده اند دردی از جامعه دعوا نمی کند، آنچه مسلم است مسئولان باید توجه داشته باشند که مهاجرت این گروه از سر فقر و وضعیت نامناسب زندگی شان است که شهر و روستای خود را رها کرده و به حاشیه شهر آمده اند و ما باید این آدم‌ها را به رسمیت بشناسیم آدمها را نه سکونتگاه‌ها را.
در اینجا این سوال مطرح می شود که امکانات آموزشی، بهداشتی و معیشتی را چه کسی باید به اینها بدهد و تا کی مراکز خیریه و مردم و خیران می‌تواند این فراموش‌شدگان را پوشش دهند؟ وقتی علت‌ رها کردن خانه و کاشانه‌شان بررسی شود می‌بینیم کاملاً بی تقصیر هستند و تحت شرایط بد آب و هوایی و جغرافیایی، آموزشی و .... مهاجرت کرده‌اند.


راه حل دوم پیشگیری است


همه زادگاهشان را دوست دارند اما باید شرایط زندگی هم فراهم باشد . به عنوان مثال اگرکشاورزی به مشکل استانی خورده آیا نبایدحمایت شود ؟ آیا به مسکن آنها که با کوچکترین لغزشی روی سرشان آوار می‌شود نباید رسیدگی کرد؟ آیا نباید بهداشت و درمان و مدرسه‌شان تامین شود؟

این جامعه شناس با بیان این مطلب می گوید: دولت باید از اینها از نظر مالی و غیرمالی حمایت کندتا توانمند شوند و شرایط بهتری را دروطن خود داشته باشند. همه آدم‌ ها در هر کشوری که زندگی می‌کنند نیازهایی دارند حداقل این نیازها، مسکن، معیشت، پوشاک، آموزش و درمان است از بحث تفریح که بگذریم (که مختص کشورهای توسعه یافته است) اینها حداقل حقوق ملت یک کشور است، ایجاد فرصت برای کار و تلاش و اگر در کار فردی دچار مشکل شده است این را به عنوان یک حق نه صدقه حل کنیم کمک‌های دولت حتی به صورت یارانه نمی تواند پاسخگوی نیازهای اولیه مثل شهریه مدارس حتی دولتی باشد و رها کردن تحصیل از عواقب این روند است. سرمایه‌گذاری در روستاها سوددهی دارد که با کم شدن معضلات اجتماعی و تاثیرات آن در درازمدت در جامعه قابل لمس خواهد بود و باید محرومیت زدایی شود در غیر این صورت روز به روز آسیب‌های اجتماعی بیشتر خواهد شد و هم به تعداد حاشیه‌نشینان افزوده می شود و در حال حاضز شاهد هستیم که حاشیه نشینی و تعداد مناطق آن نسبت به 5 سال پیش بیشتر شده و با نگاهی به آمار می توان فهمید قبلاً حاشیه نشینی در کنار شهرهای بزرگ مثل مشهد، تبریز، اصفهان بود اما حالا تعداد مناطق سکونتی غیررسمی در شهرهای کوچکتر نیز به وجود آمده است.

خبرنگار : اکرم جدیدی ممتاز

705

کد خبر: 831217

وب گردی

وب گردی