به گزارش ایسکانیوز، سال 1993 یعنی سال هجوم آمریکایی-اسرائیلی و عربی برای تصفیه مسأله فلسطین، زمان تسلیمی بود که نام آن را «طرح صلح بزرگ» گذاشتند؛ در آن روز عده کمی به مسیر دیگری فکر میکردند؛ مسیری که پر از خس و خاشاک و خون و اشک بود اما فقط یک راه بود که از طریق آن میشد در برابر فروپاشی و زوال ایستاد.
«الاخبار» در گزارشی در این باره نوشت : «ژوزف سماحه» روزنامهنگار لبنانی در آن زمان نقدی بر توهم آشتی با دشمن و دعوت به مقاومت نوشت که از آن زمان تا کنون، صحنه دگرگون شده است؛ بهرغم ادامه خون و اشک ، نتایج برعکس آشکار شد و اکنون روشن است که وارد زمان پیروزیهای حقیقی شدهایم. لازم است به بسیاری که هنوز در توهم هستند یادآوری کنیم چگونه باید درباره مقاومت فکر شود.
ژوزف سماحه در آن زمان نوشت: هنوز به نهایت زوال خود نرسیدهایم و نردبان صعود آسان نیست؛ باید در گام اول عقبگرد را متوقف کنیم ، در گام دوم باید مقاومت را سازماندهی کنیم، در گام سوم باید در موازنه رعب و وحشت پیش برویم، در گام چهارم باید محاصره و تنگ کردن عرصه را آغاز کنیم، در گام پنجم باید موج تمدن را سازماندهی کنیم.
در ادامه این گزارش آمده است: سالها از شکست عربی میگذرد . درست است اسرائیل به کسانی که از این رژیم حمایت کردند، ثابت کرد که بهترین سرمایهگذاری خارجیشان است اما این حمایتکنندگان ، تلاش، وقت و اعصاب خود را در راه خسارتهای متعدد به عربها خرج کردند و امروز همانها خواستار غرامت کمی از خسارتهایشان نیستند بلکه میخواهند به سودی ضربه بزنند که میتوانستند آن را کسب کنند؛ امت عربی هیچ زمانی به خاطرش خطور نمیکرد که باید «مقاومت» کرد.
الاخبار در ادامه نوشت : مسئولیت کشورهای عربی در این زمینه بسیار زیاد است و باید به این مسئولیتها پایبند باشند؛ کسانی که خود را برای مقابله، خوب آماده نکردند. کسی که تلاش میکند و موفق نمیشود بهتر از ستون پنجم است. اگر همه اشتباهات مقاومت را جمع کنیم در برابر اشتباه «خیانت» چیزی نیست. تمام ضررهایی که (محور) بازدارنده به عربها زد کمتر از «حقارت و ذلت» است اما باید حواسمان به این باشد که تاریخ ، زمانی که نوشته میشود پروندهای ویژه تشکیل میدهد برای کسی که مقاومت میکند و شکست میخورد و برای فرد دیگری که پرچم سفید را بالا میبرد و به دشمن در نفوذ به جبهه عربی و پایین آوردن روحیه و نیز شکست ایستادگی آن کمک میکند.
منبع: فارس
802