قطری که می تواند بگوید نه

جایگاه قطر در عرصه سیاست و اقتصاد بین الملل ، عمدتا به عنوان یک کشور بدون جاه طلبی ، ساکت ، تحت تاثیر همسایگان و از همه مهمتر فاقد عناصر ملی لازم جهت پیشرفت در نظر گرفته می شد ، در حالی که تاکنون کوشیده اند با تاثیرگذاری در بحران سوریه از طریق حمایت از گروه های معارض ، نقش بزرگ تری را برای خود بازی کنند.

قطر کشور کوچکی بود با جمعیتی اندک که در بین همسایگان نه ایدئولوژی جمهوری اسلامی را داشت ، نه جایگاه برادر بزرگتر بودن عربستان را ، نه وجهه توریستی امارات و نه حتی توان دفاعی و بیگانه ستیزی تاریخی یمنی ها را.قطر کشور کوچکی بود بین کشورهای دیگر که البته از ثروتی افسانه ای در زمینه نفت و گاز برخوردار بود اما هیچ وقت جدی گرفته نشد. قطر یک غول مالی بود که بدنه ای ضعیف داشت. این کشور کوچک تنها یکی از اعضای تیم به حساب می آمد که مهارتی غیر از پولدار بودن نداشت. آن ها برای جبران ضعف های خود به صورت سنتی به کشوری تبدیل شدند که با هیچ کشور دیگری دشمن نباشد. آن ها همزمان با تمام طرفین درگیر در بازی قدرت در خاورمیانه روابط دیپلماتیک داشتند و این موضوع کمک می کرد تا برخی مشکلات پیش آمده از کریدورهای سیاسی ایجاد شده داخل این کشور برطرف شود.

کودتای بدون خون ریزی تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی در سال 2013 سبب شد تا قطر کمی جاه طلب تر وارد بازی شود. آن ها کوشیدند تا با تاثیرگذاری در بحران سوریه از طریق حمایت از گروه های معارض ، نقش بزرگ تری را برای خود بازی کنند. عربستان که خود را بازیگر اول و هماهنگ کننده اصلی ارکستر اعراب در منطقه می داند ، از ابتدا هم خیلی به جاه طلبی های قطر در حوزه بین الملل نظر مثبت نداشت اما شرایط منطقه از جمله قدرت گرفتن ایران و ورود حزب الله به مناقشات نظامی سوریه ، سبب شد تا عربستان قطر را در سوریه به عنوان شریک خود به رسمیت بشناسد و توان خود را روی جنگ در یمن و همچنین ایجاد فشار بر ایران متمرکز کند.

با این همه ، جاه طلبی های قطر ، افزایش سهم محور مقاومت در پیروزی های میدانی در سوریه و عراق ، بیرون نیامدن عربستان از باتلاق یمن و همچنین دیپلماسی تهاجمی شکست خورده حکام جدید سبب افزایش اختلافات بین جبهه مقابل شد. عربستان ، مانند یک پدرخوانده سنتی ، فرزند جوان و مدرن و همچنین پیشرو را برنمی تافت. فشار عربستان به قطر به بهانه مسخره حمایت از تروریسم در حقیقت تلاش عربستان برای به بند کشیدن قطری بود که با پول های بادآورده نفت و با ثروت افسانه ای خود ، به دنبال بازی در میدان های دیگر بود. نزدیکی قطر و ترکیه ، در حالی که ترکیه مشغول عوض کردن اتحادیه خود بعد از کودتای نافرجام در این کشور بود را نیز می توان یک عامل تحریک کننده دیگر در نظر گرفت. شاید عربستان به این فکر می کرد که ترکیه بخواهد از قطر به عنوان هدیه و همچنین هزینه ورود به اتحاد ایران و روسیه ، استفاده کند.

بحران سیاسی پیش آمده بین عربستان و متحدان با قطر ، سرآغاز مناقشه ای بود که به بسته شدن تمام مرزهای دریایی و هوایی دوحه انجامید. عربستان فکر می کرد با این کار در مدتی کوتاه قطر را به خاک خواهد کشید اما مرز دریایی و کریدورهای هوایی ایران ، قطر را نجات داد. مناقشه چند وقتی هست که ادامه دارد و بر خلاف نظر عربستان ، قطر سرکش تر شده. عربستان امیدوار بود بتواند با تحریم و انزوا قطر را پای میز مذاکره بنشاند اما در نهایت درصحبت های تلفنی طرفین هم چیزی تغییر نکرد. قطر لحن آشتی جویانه ای داشت اما محتوای صحبت ها از تسلیم شدن حکایت نمی کرد.

عربستان در چند سال اخیر برای خود ، چند باتلاق عمیق و کثیف درست کرده که غیر از دست و پا زدن در آن کارکرد دیگری برایش نداشت. درگیری در یمن ، تلاش نافرجام برای سرنگونی بشار اسد در سوریه ، تلاش برای به امضا نشدن برجام و موارد دیگر هیچ کدام به سود آنها رقم نخورد. این وسط ، سرکشی قطر هزینه سنگین تری داشت چرا که عملا به عربستان ثابت شد که دیگر نه نفوذ کلامی برایش باقی مانده و نه اعتباری برای بازگرداندن فرزند سرکش به خانه.

دیر یا زود ، عربستان کوتاه خواهد آمد.قطر هر چه بیشتر پیش برود ، اعتماد به نفس بیشتری پیدا خواهد کرد. در این بازی آن که کوتاه می آید عربستان است حتی اگر اعلام شود که قطر از مواضع اصولی خود عقب نشسته. عربستان از تغییرات ایجاد شده در ساختار حاکمیتی خود ، گل به خودی های سنگینی دریافت کرد اما هیچ کدام از گل لایی قطر ، تحقیرآمیزتر نبود!

دیر یا زود ، فاز دوم تغییرات سیاسی در عربستان صورت خواهد گرفت و حکام جدیدی وارد می شوند که در یک دست شاخه گل و در دست دیگر شاخه زیتون دارند. آن ها با ایران و قطر به آشتی خواهند پرداخت و دوحه را به جمع متحدان خود بازمی گردانند. ادامه بازی را باید به وقتش پیش بینی کرد. فعلا قطر از مقاومت کردن مقابل عربستان ضرر نکرده است اگرچه باید یادمان باشد این کشور نه توانایی نظامی ، نه وسعت جغرافیایی ، نه استعداد و نیرو و عامل انسانی پر شمار و نه ایدئولوژی قابل صادرکردنی دارد که بخواهد مستقل وارد میدان داغ بازی های سیاسی خاورمیانه شود. آن ها به یک شریک قدرتمند نیاز دارند اما بدشان نمی آید همزمان با هر سه بازیگر اصلی منطقه یعنی ایران ، ترکیه و عربستان ، ارتباط داشته باشند.

خاورمیانه ای جدیدی در راه است و کشورهایی که می توانند هزینه نه گفتن به بزرگترها را بپردازند ، در این خاورمیانه نوین ، بازیگران قدرتمندتری حضور خواهند داشت .

کد خبر: 836016

وب گردی

وب گردی