* داعش در موصل و تلعفر و حتی در رققه و دیرالزور شکست خورده است، ارزیابی شما از این مساله چگونه است؟
این شکستهای نظامی نشان دهنده از بین رفتن ساختار فرماندهی و تمرکز نیروهای داعش است. این نیروها همچنین توازن روانی و روحیه مبارزاتی خود را از دست داده اند. آنان قدرت نظامی و روحی سه سال پیش را ندارند. در نتیجه دومینووار دچار شکست میشوند و سرزمینهای بیشتری را از دست خواهند داد. این نکته را هم نباید از یاد برد بخش از بزرگی از فرماندهان نظامی و سیاسی این گروه در طول سه سال گذشته کشته شده اند. آنان دیگر قابلیت نظامی چندانی برای کنترل، حفظ و تداوم خلافت خود را ندارند. به لحاظ نظامی خلافت خود خوانده داعش در روزهای واپسین خود قرار دارد.
*آیا شکست داعش در این شهرها به معنی پایان داعش در سوریه و عراق خواهد بود؟
داعش بخش بزرگی از سرزمینهای تحت کنترل خود را از دست داده است. سه سال پیش داعش بیش از یک سوم خاک عراق و نیمی از سرزمینهای سوریه را اشغال کرده بود اما اکنون تنها بخش کوچکی از این مناطق تحت کنترل این گروه هستند. اما آنان در عراق همچنان کنترل چهار شهر مهم حویجه در استان کرکوک، عانه، راوه و قائم در استان انبار را در اختیار دارند. آنان همچنین در سوریه در بخشهای بزرگی از استان دیرالزور و حما حضور چشمگیری دارند. اگرچه به نظر میرسد سال 2017 سال پایان حضور داعش در این دو کشور خواهد بود اما آنان همچنان بخشهای مهمی از نوار مرزی دو کشور را در اختیار دارند.
*داعش در عراق و سوریه دچار شکستهای بزرگی شده است اما آنان به طور فزایندهای در صحرای سینای مصر، افغانستان و لیبی فعال هستند، این موضوع را چگونه تحلیل می کنید؟
داعش و گروههای تروریستی شبیه این گروه به طور کلی در کشورهایی ظهور خواهند کرد که دچار ضعف حاکمیتی باشند. یعنی دولت و حاکمیت مرکزی توانایی حفظ و پوشش کلیه مناطق و سرزمینهای آن کشور را نداشته باشد. زمانی دولتها دچار چنین ضعفی میشوند گروههای شبه نظامی و در حال حاضر تروریستی و رادیکال مکان و محیط مناسبی را برای رشد و پرورش خواهند یافت. اکنون در بخشهای مختلف جهان اسلام اگر دولتهای مرکزی با این ضعف روبه رو باشند داعش بلافاصله آنجا را به محیطی امن و مطلوب برای فعالیتهای تروریستی خود تبدیل میکند. آنان دقیقا از این خلاء موجود در صحرای سینا، بخشهای از افغانستان و لیبی استفاده میکنند. رابطه مستقیمی در میان این ضعف حاکمیتی و ظهور و بروز گروههایی همچون داعش وجود دارد. یکی از مهمترین دلایل رشد و بروز داعش در عراق و سوریه نیز همین مساله بود. دولتهای مرکزی دو کشور بنا به دلایلی در مقاطعی توانایی کنترل بخشهایی از کشور را از دست دادند، داعش و جبهه نصرت وابسته به القاعده نیز بلافاصله به نیروی بدیل نیروهای دولتی در این مناطق تبدیل شدند. در نتیجه سه کشور فوق الذکر مکان مناسبی برای ظهور داعش هستند. حتی این امکان وجود دارد پس از عراق و سوریه این کشورها به مراکز جدید این گروه تبدیل شوند. از طرفی دیگر این احتمال وجود دارد داعش برای جبران شکستهای خود به عنوان مکانی جایگزین در مناطق جنوب شرق آسیا و احتمالاً میانمار نیز فعال شود. داعش شاید برای جبران شکستهای خود، تقویت روحیه نیروها و طرفدارانش و همچنین نشان دادن خود در قامت مدافع اسلام تحرکات و فعالیتهای بیشتری در میانمار انجام دهد.
*داعش اکنون در شرف شکست نظامی کامل در عراق و سوریه قرار دارد، برای تثبیت این شکست نظامی به لحاظ سیاسی، فکری و ایدئولوژیکی چه راهکارهایی را پیشنهاد می دهید؟
شکست نظامی داعش لزوما به معنی شکست فکری و ایدئولوژیکی نخواهد بود. برای شکست ایدئولوژیکی داعش باید کشورهای منطقه و به ویژه عراق و سوریه بیشتر تلاش کنند. ضمن ترویج اسلام میانه رو و مقابله با مشی تندروی اسلامی و سلفی باید مدارس و مراکز تجمع و آموزش اینگونه افکار و اندیشه ها را نیز در عراق و سوریه خشک کرد. مبارزه با تفکر رادیکال تکفیری حتی نیازمند یک اجماع اسلامی کلان است. از طرف دیگر عراق و سوریه پسا داعش نیازمند ترتیبات جدیدی برای توزیع قدرت هستند. باید تلاش شود توزیع قدرت در این دو کشور به صورت متوازن تری صورت پذیرد.
* آینده داعش را چگونه پیش بینی میکنید؟
داعش با شکستهای چند ماه گذشته در سوریه و عراق تمرکز نظامی و سرزمینی خود را از دست داده است. به نظر می رسد داعش تا پایان سال 2017 از یک گروه متمرکز با یک جغرافیای تحت کنترل مشخص به یک گروه زیرزمینی تروریستی در این دو کشور تبدیل خواهد شد. داعش به تدریج در عراق و سوریه به یک تهدید امنیتی تروریستی همچون القاعده تبدیل میشود که هر از چند گاهی به انفجارهای تروریستی دست خواهد زد. داعش دیگر در این دو کشور توانایی حضور در یک سرزمین مشخص و ایجاد نظام مدیریتی مختص به خود را نخواهد داشت.