شهریار شعور انقلابی را در شعر درآمیخت

بیست و هفتم شهریور ماه هر سال یادآور عروج استاد شهریار است. شاعر بلند نظری که دل های مشتاقان را اسیر کلام خویش کرد و اشعارش مرزها را درنوردید.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز، در نزد ما ایرانیان شعر همواره عالی ترین و ناب ترین صورتی بوده که در هنر مجال بروز پیدا کرده است. کمتر ملتی را می‏ توان در جهان یافت که این همه به شعر پرداخته و گنجینه‏ ای غنی و ارزشمند به این عظمت داشته باشد و به عبارتی ما در همه ادوار تاریخ، با شعر زندگی کرده‏ایم و به نوعی شعر همزاد تاریخی ما است.

در تاریخ ادبیات هر سرزمین، شاعران و نویسندگان کم ‏شماری هستند که چون ستون های استوار، آسمان آن سرزمین را بر سر انبوه شاعران و نویسندگان دیگر نگه می ‏دارند. شاعرانی چون فردوسی، نظامی، خاقانی، مولوی، حافظ، سعدی و صائب از ارکان شعر ما به شمار می ‏روند و در پیدایی ادوار مهم ادبی نقش اساسی دارند. اما در میان شاعران و بزرگان شعر معاصر کشورمان استاد سید محمد حسین شهریار، به گواهی بسیاری از منتقدان و محققان برجسته و به تصریح همگنانش و تایید ذوق عمومی، درخشان ترین چهره شعر معاصر ایران است.

شهریار با زبان و نگاه ویژه خود در انواع قالب های مختلف شعر سنتی سخن ‏پردازی کرده است. آثار او، در هر نوع و قالبی، هم از نظر قوت و کیفیت و هم از نظر کمیت درخور توجه است. استاد از سویی با استقبال آثار برخی از شاعران متقدم - به ویژه خواجه شیراز - توان و تبحر خود را در هماوردی با ارکان شعر ایران به نمایش گذاشت است، از سوی دیگر تنها به انتقال مواریث و تجارب ادبی اسلافِ خود اکتفا نکرده، بلکه در جریان تداوم سنت های ادبی، ذهنیت و نگرش نو دارد. چنین ذهنیت و نگاهی، باعث تحولی شگرف در تاریخ بعضی از انواع شعر فارسی شده است.

**شهریار، احیاگر غزل فارسی است

یکی از بزرگ ترین خدمات شهریار، ایجاد تحول در عرصه غزل فارسی است. جریان پویایی که امروزه با عنوان «غزل نو» به موازات شعر نو به حیات خود ادامه می‏ دهد، در واقع با غزل های نوآیینِ استاد آغاز شده است. از همین روی، شهریار را می ‏توان پس از دوره بازگشت و دوره مشروطیت باید از ادوار رکود و فتور تاریخ غزل شمرده شوند، احیاگر غزل فارسی و نیز پدر غزل نو دانست. رویکرد ویژه شهریار به غزل، باعث شد غزل دوباره به عنوان پویاترین گونه شعر فارسی جایگاه خود را در اذهان و انظار پیدا کنند.

ویژگی مهم دیگری که باید بر سلسله عوامل برشمرده بیفزاییم ایمان و اعتقاد راسخ شاعر است که از محدوده زندگی فردی او فراتر رفته و در تشکل شخصیت و حیات ادبی‏اش تاثیر بسیار گذاشته است. شهریار، هم در زندگی شخصی انسانی مومن و معتقد بود، هم در مصاحبه ها و نظرات خود از آغاز به مذهب توجه خاصی داشت و هم یکی از ارکان شعر مذهبی است، که در این زمینه آثار بسیاری دارد.

در کنار ابعاد مختلف خلاقیت استاد و نیز چهره های گونه‏ گونی که از این نابغه نادره گفتار شعر مشرق زمین ارایه شد، او را به عنوان یک شاعر مذهبی‏ سرای بزرگ هم می‏ شناسیم و می‏ شناسند. شعرهایی چون مناجات، شب و علی و برخی از اشعار مذهبی دیگر او در ردیف دلاویزترین سروده های عصر ما جای دارند و همصدایی شهریار با انقلاب اسلامی هم، منبعث از افکار و اعتقادات مذهبی او بود.

استاد از نخستین روزهای انقلاب تا واپسین دم همواراه شعور انقلابی را در شور شعر درآمیخت، گویی جانِ مشتاق شهریار گوهر گمشده‏اش را در این نهضت یافته بود.

**«حیدربابایه سلام» شهریار، فراتر از مرزها پیش رفت

اما بخشی دیگر از دریای بیکرانِ خلاقیت استاد، که آیینه‏ است در برابر چهره شاعر بزرگ دیگری، آثار ترکی اوست. استاد شهریار رکن رکین شعر ترکی آذربایجان است. «حیدربابایه سلام» او فراتر از مرزها هنگامه‏ ای برپا کرد. هر کسی حرمان ها و آرزوهای خود را در این منظومه شگفت جست وجو می‏ کند. در روزگاری که شعر و ادب ترکی آذربایجان مورد بی‏ مهری قرار گرفته بود، شهریار به یاری آن شتافت و شور و غوغایی را که در عرصه شعر پارسی ایجاد کرده بود، به گستره شعر ترکی نیز کشاند و به تعبیر خود خنجر را به خرما تبدیل کرد.

منظومه «حیدربابایه سلام» که فرازین قله آثار ترکی شهریار به شمار می‏رود، نه تنها به آثار شاعران ترکی‏ گوی ایران، بلکه در شعر جمهوری آذربایجان، ترکیه و جمهوری های آسیای میانه هم تاثیر بسیار نهاده است.

رویکرد استاد شهریار به ترکی در شرایطی صورت گرفته که به تعبیر خود استاد، در آن دوره اشعاری که به زبان ترکی در ایران به چاپ رسیده بود، از نظر کیفیّت نمود چندانی نداشت. ظهور شهریار در چنین مقطع حساسی به نجات شعر آذری منجر شد.

هر چند شهریار، کمتر از 20 درصد اشعارش را به زبان مادری سروده، اما با همین دیوان کوچک توانسته جایگاه برتری در شعر ترکی آذربایجانی کسب کند.

شعر شهریار ریشه در ژرفای فرهنگ اسلامی - ایرانی دارد و آثار او به اعماق سنت های مشترک شرق اشارت دارد، در حالی که شاعران و منتقدان ترکیه نه تنها به تاثیر شعر غرب در شعر معاصر ترکیه معترفند، بلکه از آن به عنوان حادثه‏ فرخنده یاد می ‏کنند و شعر مدرن بعد از تشکیل جمهوری را در شعر ترکی، اروپایی می‏ گویند.

در برخی جمهوری ‏های مسلمان‏ نشین آسیای مرکزی و قفقاز هم اگر چه زبان ترکی، زبان رسمی و ادبی محسوب می‏ شد، اما شعر، بیشتر از آنکه به میراث ایرانی - اسلامی متکی باشد، به تجارب و آموزه های شعر روسی - اروپایی وابسته بود. این گونه بود که شاعران و شعرخوانان گوهر گمگشته خود را در شعر ترکی شهریار باز یافتند. حتی برگردان اشعار فارسی شهریار نیز - به همان میزان که شعرهای آذری‏اش – در آن کشورها مورد اقبال واقع شد. و اینکه تنها شهریار است که به عنوان حلقه واسط میان پاره های مختلف فرهنگ اسلامی - ایرانی در منطقه شناخته می‏ شود.

502

کد خبر: 837815

وب گردی

وب گردی