به گزارش ایسکانیوز از حوزه هنری، تازه ترین برنامه «اتفاق ترانه» با حضور امیرحسین مدرس خواننده آلبومهای «روز رستاخیز»، «خورشید»، «ماه نی» و با حضور اشکان کمانگری خواننده آلبوم جدید مرکز موسیقی حوزه هنری با عنوان «سربلندان» و دکتر ضیایی پژوهشگر و نویسنده کتاب «جامعه شناسی تحریفات عاشورا»، حسن همایونی گوینده رادیو و جمعی از شعرا و علاقهمندان به این برنامه برگزار شد.
ضیایی در این برنامه با معرفی کتاب خود با عنوان «جامعه شناسی تحریفات عاشورا» گفت: این کتاب به بررسی علمی واقعه عاشورا و وقایع پس از آن از جمله شیوه برگزاری مراسمات عزاداری میپردازد.
ضیایی در ادامه گفت: خرافات و تحریفات در عاشورا بحث اصلی این کتاب است. فصل اول آن نیز به بحث علمی خرافات پرداخته است. چرا اساسا خرافات به وجود میآید و یا چرا در بین برخی ملتها خرافات بیشتر رشد و پرورش مییابد. همچنین وظیفه روشنفکران و نقش آنان در این موضوع را تحلیل و بررسی کرده است. چرا که روشنفکران دو وظیفه اصلی برایشان در نظر گرفته شده است. به بیان «دیوید راس» یکی از وظایف روشنفکران تقریر حقیقت به آستانه آگاهی مردم است. از دیگر وظایف اصلی روشنفکران کم کردن رنج مخاطبان به معنای تقلیل مرارت مخاطبان است.
**حقایق تحریفات مذهبی باید روشن بیان شود
وی افزود: دغدغه من در نگاشتن این کتاب تقابل روشنفکران در برابر حقیقت با عموم مردمی است که به برخی مسائل اعتقاد قلبی پیدا کردهاند. آیا روشنفکران پس از یافتن حقیقت باید آن را، هر چند تلخ و غیر قابل باور، به مردم بگویند یا نه؟ در فصل اول کتاب «جامعه شناسی تحریفات عاشورا» به 8 دلیل قانع کننده، علمی و منطقی برای بیان حقیقت اشاره کردم. هر چند که باعث آزردگی خاطر مخاطب شود. تصور من از تحریفات تنها در مورد عاشورا بود. اما با بررسی بیشتر متوجه شدم که این اشکال در دیگر جوامع نیز وجود دارد. برای مثال در فیلمهای آمریکایی دیده میشود که مسیح یک آدم چشم آبی با موهای طلایی اروپایی است. در حالی که اصلا مسیح به این شمایل نبوده است. مسیح در شهر «ناصره» به دنیا آمده و مردم این شهر از ابتدای تاریخ مو مشکی و چشم مشکی بوده اند. اصلا جمعیتی با چنین شمایلی در آنجا وجود نداشته است. این تحریف در قیافه کمی که پیشرفته تر میشود به تحریف در شخصیت هم منجر میشود.
** جایگاه برخی مداحان در فرهنگ عاشورا چیست؟
این پژوهشگر ادامه داد: برای من به عنوان یک پژوهشگر عاشورا، اصلا جالب نیست که تحریفات عاشورا را نقد کنم. ایام سوگواری محرم است. باید به یاد قدیس و قهرمان بزرگ اخلاقی امام حسین(ع) اشک ریخت و عزاداری کرد. اما این پرسش برای من مطرح است که چرا برای بسیاری از طبقات مذهبی ما محرم از رمضان ارزشمندتر و مهمتر شده است؟ چرا برای بسیاری از ما عاشورا از بعثت جایگاه ویژهتر یافته است؟ چه اتفاق باعث شده تا دینداری در حاشیه عزاداری قرار گیرد؟ با توجه به اینکه عاشورا اصل قرار گرفته است، چه اتفاقی سرقفلی این اصل را به دست مداحان داده است؟ مداحانی که عملا به کسی پاسخگو نیستند و سواد درست و حسابی نداشته و قدرت دخالتهای عجیب و برخورد با امثال من که کتابی در این مورد نوشتم را دارند. با این وضع آیا از عاشورا دین جدیدی در مقابل دین مبین اسلام شکل نگرفته است؟ تحریفات عاشورا و محرم دین اسلام را به حاشیه برده است. به حدی که حتی ظهر عاشورا باید به مسلمانان تذکر دهیم که دیگر عزاداری و سینه زنی و کوبیدن به طبل و دُهُل را کنار بگذارید و برای اقامه نماز ظهر عاشورا به خط شوید. چرا این عزاداری دینداری را به حاشیه برده است؟ سوالات بسیاری در این مورد است. تا کنون از خودتان پرسیدهاید که چرا در محرم و صفر امامی متولد نشده است؟ در حالی که شواهد و تاریخ نشان میدهد که امام موسی کاظم(ع) در 7 صفر متولد شده است. اینکه چرا و چگونه تاریخ را تغییر دادهاند تا به مقاصد خودشان برسند جای سوال است؟ امروزه میبینیم که تاریخ تولد امام موسی کاظم (ع) با شیوه جعلی و بدون هیچ استناد تاریخی به 20 ذیالحجه تغییر کرده است.
**عاشورا جزئی از دین اسلام است یا اسلام جزئی از عاشورا؟
وی با انتقاد از قرار دادن دین در سایه فرهنگ عاشورا گفت: عاشورا قاعده تاریخ اسلام و تاریخ تشیع نیست بلکه عاشورا استثنایی در تاریخ تشیع بود که متاسفانه در جامعه ما تبدیل به قاعده شده است. امام حسین(ع) امام صلح است نه امام جنگ و در همین کتابی که معرفی شد مفصل آوردهام که جنگ به امام حسین (ع) تحمیل شد و امام حسین (ع) هرگز به استقبال جنگ و کشته شدن نرفت. تا آخرین لحظه هم برای زنده ماندن تلاش کرد. چرا که هدف ایشان از حرکت به سوی کربلا اصلاحات جامعه اسلامی بود. امام حسین (ع) در این باره میفرماید: «إِنّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَ لا بَطَرًا و لا مُفْسِدًا وَ لا ظالِمًا وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْصْلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی» که به معنای «من از روی شرارت و مفسده و یا برای فساد و ستمگری قیام نکردم، من فقط برای اصلاح در امّت جدّم از وطن خروج کردم» است. حسین (ع) برای کشته شدن نیامده بود و هدف بالاتری به عنوان اصلاحات جامعه اسلامی، آنچنان که محمد(ص) و علی(ع) میخواست، در نظر داشت. شهادت ایشان آخرین انتخاب امام(ع) بود.
وی در ادامه گفت: حدیث ساختگی هم که امروزه در حسینیهها و تکایا خوانده میشود با جمله «فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلاً» اصلا حدیث نیست و هیچ سندی شامل آن نیست. بر اساس این حدیث گفته میشود که «خداوند میخوست تا تو را کشته ببیند» و این مورد اصلا صحیح نیست.
ضیایی ادامه داد: عاشورا فرصتی برای شیعه بود که میتوانست از آن به عنوان نماد صلح و عقلانیت استفاده کند. اما متاسفانه در مسیر اشتباهی حرکت کرده است که به مذهبی نو تبدیل میشود. مذهبی جدید که مناسک و احکامی هم برای خودش تراشیده و آخرتی که سنگ ترازویش بر اساس اشک تنظیم کرده را به جریان انداخته است.
وی در پایان گفت: به قول علامه حکیمی و علامه عسکری «این عاشورا را عاشورای دیگر باید» و شاید اگر حسین بن علی(ع) امروز زنده شود در مورد مسائلی که درباره او میگوییم تقریبا هیچ چیزی متوجه نشود و نداند که ما در مورد چه کسی سخن میگوییم.
تازهترین برنامه محفل شعر و ترانه «اتفاق ترانه» با شعرخوانی بهروز پورمحمدی، پری پورسکوتی، خانم تکور، علی هاشمی، سعید سکاکی، آقای جهانگیری، علی رمزی و... همراه بود.
براساس این گزارش، محفل شعر و ترانه «اتفاق ترانه» شنبههای اول هر ماه ساعت 17 در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار میشود که اجرای آن به عهده علیرضا بدیع شاعر و ترانهسرای معاصر است.
502