کارگردان «انتری که لوطیش مرد»:  اصل داستان این نمایش یک مسئله جهانی است

نشست خبری نمایش «انتری که لوطیش مرد» صبح امروز با حضور بابک محمدی کارگردان، محمود اکبرشاهی بازیگر، مسعود حاجیها تهیه‌کننده و اهالی رسانه در خانه تئاتر برگزار شد. 

به گزارش ایسکانیوز به نقل از روابط عمومی نمایش «انتری که لوتیش مرد»، در ابتدای این نشست بابک محمدی به معرفی کار و عوامل آن پرداخت و گفت: محمود اکبرشاهی را از ابتدای ورودش به عرصه بازیگری می‌شناسم؛ او از 15 سالگی با من همکاری کرده است. مسعود حاجیها نیز که سال‌هاست در این رشته هم به صورت علمی و هم به صورت عملی فعالیت دارد، تهیه‌‌کنندگی و طراحی این کار را بر عهده دارد؛ همچنین در دراماتولوژی نیز به ما کمک می‌کند. من کمتر کسی را دیده‌ام که تا این اندازه در این رابطه اطلاعات داشته باشد.

وی با بیان اینکه نمایش «انتری که لوطیش مرد» بر اساس کتابی از صادق چوبک است که در سال 1348 به چاپ رسیده است، گفت: من اغلب کارهای 1، 2 و 3 نفره انجام می‌دهم زیرا در شرایط کنونی وضعیت مالی اجازه نمی‌دهد که کارهای بزرگ و پرهزینه انجام شود و همین مسئله روی کیفیت کار اثر می‌گذارد بنابراین من ترجیح می‌دهم کار کوچک‌تر اما با کیفیت‌تر روی صحنه ببرم زیرا کارهای کوچک را بهتر می‌توان کنترل و مدیریت کرد.

وی ادامه داد: وظیفه تئاتر بالا بردن سطح فرهنگ در اجتماع است و هر یک از اعضای حوزه تئاتر در این راه تلاش می‌کنند. به نظر من یکی از کارهایی که برای ارتقای سطح فرهنگمان می‌توانیم انجام دیم این است که برای تولید تئاتر به سراغ متون کلاسیک برویم تا جوانان ما با هنرمندان قدیمی بیشتر آشنا شوند. نوشته‌های صادق چوبک غالبا خوب است و راجع به مسائل اجتماعی و سیاسی دوران خودش صحبت می‌کند. چوبک اطلاعات وسیعی راجع به گذشته اجتماعی ایران به ما می‌دهد.

محمدی توضیح داد: در این داستان انتر راجع به لوطی‌اش صحبت می‌کند و در خلال این صحبت‌ها خیلی از مسائل جهانی را مطرح می‌کند. این قصه برای من خیلی جالب بود و مدت ها بود که می‌خواستم روی آن کار کنم که الان میسر شد.

وی در ادامه در پاسخ یکی از خبرنگاران درباره غلبه ادبیات بر نمایش در این اثر گفت: شما به عنوان هنرمند یا کارگردان نباید قولی به مردم بدهید که نتوانید به ان عمل کنید. انتر در این نمایش در جایی می‌گوید که خودم هم نمی‌دانم حیوانم یا انسان. اینکه یک انسان نقش حیوان را بازی می‌کند از سختی‌های این کار است. مشکل اینجاست که او باید حرکاتی را انجام می‌داد که از نظر فیزیکی قدری شبیه آدم و قدری شبیه میمون بود. ضمن اینکه در جاهایی ادای لوطی را هم در می‌آورد.

وی اظهار کرد: محمود اکبرشاهی برای این نقش دو ماه به باغ وحش می‌رفت و میمون‌ها را تماشا می‌کرد تا بتواند حرکات فیزیکی را اجرا کند و تا حدود زیادی هم موفق شده است.

این کارگردان در ادامه بیان کرد: چوبک و هدایت هستند حتی اگر عده‌ای نخواهند و قرار باشد که نباشند. عده‌ای هیچ وقت از ادبیات نمی‌روند حتی اگر از آنها نگهداری نشود و صادق چوبک یکی از آن نویسنده‌ها است. کتاب تنگسیر او به 18 زبان دنبا ترجمه شده و فکرمی‌کنم این جزو معدود کتاب‌های یک نویسنده معاصر ایرانی است که به این تعداد زبان خارجی ترجمه شده است.

وی درباره تغییرات متن چوبک در نمایشنامه توضیح داد: چیزی از متن کم نشده بلکه حتی یک چیزهایی هم به آن اضافه شده، مگر اینکه در جایی جمله‌ای خیلی ادبی بوده و آن را به شکل دیالوگ در آوردیم. این کار در واقع برداشتی از کار صادق چوبک است. اصل داستان یک مسئله جهانی است که نمی‌توان از آن گذشت.

در ادامه مسعود حاجیها تهیه‌کننده نمایش «انتری که لوطیش مرد» عنوان کرد: چوبک در این اثر به شدت تحت تاثیر نظریه داروین است. به اندازه‌ای که وقتی در جایی چوپان را می‌بیند او را هم نوع خود می‌پندارد.

محمود اکبرشاهی تنها بازیگر نمایش «انتری که لوطیش مرد» نیز بیان کرد: داستان صادق چوبک را سال‌ها پیش خوانده بودم. این نقشی بود که هر بازیگری را وسوسه می‌کند که چنین ریسکی را بپذیرد. خیلی از همکاران به من گفتند کار خطرناکی است اما برایم خیلی جذاب بود و با تمام وجود برایش تلاش کردم.

وی افزود: وقتی نمایش به پایان می‌رسد شما را به فکر فرو می‌برد. مونولوگ بودن، تنهایی و وحشت موجود در این نمایش مرا به خود جذب کرد. من شاگرد خانم مهین اسکویی بودم. در آن زمان کاری داشیم که اتود حیوانات بود و وقتی این متن به من پیشنهاد شد انگار منتظر بودم.

وی ادامه داد: نقش انتر نیاز به یک سری تمرینات فیزیکی داشت که موجب شود تماشاگر نقش را باور کند. برای رسیدن به آن ابتدا یک سری مشاهده انجام دادم و بعد روی صدا و دیالوگ کار کردم تا به یک گفتار نزدیک شوم.

این بازیگر اظهار کرد: رشته تخصیلی من فلسفه بوده و همواره شاهد بوده‌ام که فلسفه با ورود به نمایش و ادبیات نمایشی دفرمه شده است، اما این کار یک کار سمبلیک است و فلسفه خاصی دارد. در عین حالی که فلسفه را از دیدگاه یک میمون می‌گوید یک سکوی رئال دارد. این تلفیق و تفکری که در مغز و محتوای متن وجود دارد، برایم خیلی جذاب بود.

501

کد خبر: 840972

وب گردی

وب گردی