جدال دانش آموزان  هرمزگانی  قطع عضو شده  با  زندگی/ چوب ندانم کاری های آموزش و پرورش بر تن دختران هرمزگانی

روز‌های گذشته تیتر داغ اخبار رسانه‌ها حکایتی از تکرار یک حادثه آشنا را بازگو می‌کرد حوادثی که شاید بار‌ها مقطعی به یک سوژه روز تبدیل شده و  مسئولان در کمال بی نظارتی، رسیدگی به آن را به تاریخ محول کرده‌اند.

به گزارش ایسکانیوز و به نقل از میزان عاقبت سفری که قرار بود به عکس‌های یادگاری از شاهچراغ و حافظیه ختم شود با خواب خرگوشی عده ای به اعلامیه مراسم مرگ دانش آموزان هرمزگانی رسید.

برخی از واژه‌ها در ذهن هر شنونده‌ای قدمتی دیرینه دارند و تصاویری دلخراش را برای مخاطبان مجسم می‌کنند. تصادف، سقوط از ارتفاع، واژگونی اتوبوس و غرق شدن از جمله کلید واژه‌های روزانه اخبار است که در پس آن همیشه این جمله معروف بر زبان جاری می‌شود. "پیشگیری بهتر از درمان است"

حادثه هیچ گاه خبر نمی‌کند و بی فکرتر از آنچه که می‌شود تصور کرد، رخ می‌دهد. اما فارغ از عوامل غیر قابل کنترل، کوتاهی سیستم‌های مدیریتی درحل بحران و عدم توجه به تجربیات، سرنوشت بدی است که دائما تکرار می‌شود.

یکی از اینگونه بحران‌های مدیریتی تبیین و اجرای شیوه نامه‌های اردویی در آموزش و پرورش است که تاکنون افراد زیادی را به منجلاب مرگ کشانده است و نقص عضو‌ها و داغ خانواده‌ها را در تاریخ به تجربه‌ای تلخ ماندگار می‌کند.


اردیبهشت ماه سال ۸۱ بود که خبری ناگوار همچون سونامی شهر را گرفت.


تیتر اخبار روزنامه‌ها: غرق شدن ۷ دانش آموزدبستانی در دریاچه مصنوعی تئاتر شهر

دست و پا زدن دختربچه‌های کوچک که برای زنده ماندن تقلا می‌کردند، در مقابل دستان کوچک دوستان نظاره گرشان نیز راهی به جایی نبرد و حباب‌های آخرین نفس‌ها را در عمق آب حبس کرد.

کسب رضایتنامه از والدین برای بازدید از موزه و بی اطلاعی خانواده‌ها از حضور فرزندان در پارک شهر، از جمله بی مسئولیت‌های شایع در اردو بود که در نتیجه به تعویق موقت اردو‌های دانش آموزی منجر شد. هنوز درمانی برای زخم عمیق این حادثه در اذهان عمومی و خانواده‌ها پیدا نشده بود که اخبار پی در پی از اردو‌های مرگبار در برابر دیدگان مسئولان از سکه افتاد.

اردوی راهیان نور دانش آموزی در مهرماه ۹۱، واژگونی اتوبوس در مسیر اهواز – بروجن با ۲۶ کشته و ۲۳ زخمی، اردوی شمال تیرماه ۹۲ و غرق شدن ۷ دانش آموز کرجی در دریا، اردوی دانش آموزان دختر تهرانی در اردیبهشت ماه ۹۶ و واژگونی اتوبوس و مصدومیت ۲۴ دانش آموز، اردوی دانش آموزی اردیبهشت ماه ۹۵ و واژگونی اتوبوس دانش آموزان دختر در محور تربت حیدریه – دولت آباد با دو کشته و ۴۲ مصدوم و صدها اردو‌های مرگبار دیگر که هر روز پرونده کاری وزارت آموزش و پرورش را پر بار تر می‌کند و اما تنها راه حل این وزارتخانه که برای آرامش خیال جامعه به تعلیق موقت اردو‌های دانش آموزی منتهی شد.


تعلیق‌های موقت راهی به جایی نبرد
پس از تکرار حوادث مربوط به اردو‌های دانش آموزی و تعلیق‌های پی در پی آن، هنوز آیین نامه شورای عالی آموزش و پرورش تضمینی برای سلامت دانش آموزان ندارد و اذهان عمومی را نسبت به کارکرد مسئولان این وزراتخانه بدبین کرده است.

در مواقع بروز حوادث رانندگی، راننده به عنوان اولین متهم محسوب می‌شود که در این شرایط موظف به پرداخت دیه و هزینه‌های درمان مصدومین و فوت شدگان حادثه است. اما نقش آموزش و پرورش و مسئولان مدرسه در اینگونه حوادث جای سوال دارد.

بر اساس تجربیات به دست آمده در حوادث گذشته، تعلیق اردو‌ها به طور موقت تاکنون موفق به کسب عملکرد خوبی در بحث آموزشی نشده است این در حالی است که بی اعتمادی والدین به مدیران مدرسه و پیگیری‌های آموزش و پرورش برای رفع نقایص اجرایی، بدبینی به سیستم آموزشی را در جامعه ترویج داده است.

تجارب گذشته نشان می دهد در حوادثی نظیر واژگونی اتوبوس در داراب اخبار و پیگیری‌های مسئولان محدود به یک برهه زمانی می‌شود و بعد از مدتی دانش آموزان آسیب دیده و فوت شدگان این حوادث دلخراش در تاریخچه اخبار سال، به خبری سوخته تبدیل می‌شوند.


نکات قابل تأمل در حادثه واژگونی اتوبوس دانش آموزان هرمزگانی
طبق اظهارات رئیس سازمان دانش آموزی وزارت آموزش و پرورش بر اساس آیین نامه شورای عالی آموزش و پرورش رانندگی شبانه برای اردو‌های دانش آموزی هیچ مانعی نداشته است. این درحالی است که طبق برنامه ریزی‌های انجام شده دانش آموزان هرمزگانی باید در ساعت ۱۶:۰۰ به مقصد خود می‌رسیدند و این جای بحث دارد که چرا برای مسیر سه الی چهار ساعته از محور داراب تا شیراز باید اردو به طور شبانه درساعت ۲۳:۰۰ آغاز شود.

نکته دیگر، اطلاع مدیران مدرسه بر بی تجربگی راننده ۳۲ ساله نسبت به رانندگی در شب است که طبق اطلاعات قائم مقام سازمان دانش آموزی وزارت آموزش و پرورش با وجود اخطار‌های داده شده از جانب مسئولان مدرسه به راننده جوان از حرکت اتوبوس جلوگیری نشده و با آگاهی نسبت به این مسئله دانش آموزان راهی سفر شدند. در طی مسیر با وجود تماس‌های مکرر مربی حاضر در اتوبوس مبنی بر خواب آلودگی راننده از ادامه حرکت این اتوبوس در جاده منتهی به شیراز جلوگیری نشده و همچنان به مسیر ادامه داده شد. در حالی که مربی می‌توانست از ادامه سفر جلوگیری کرده و راننده خواب آلود را در کنار جاده متوقف کند.

جوانی و بی تجربگی راننده اتوبوس و انتخاب اینگونه افراد برای رانندگی در شب از سوی تعاونی مسافربری بحث دیگری است که با وجود اطلاع از شرایط راه نسبت به این امر خودسرانه تصمیم گیری شده است. بنابر این در شرایط بروز حوادث رانندگی نمی‌توان کوتاهی سایر ارگان‌ها را نادیده گرفت و تنها راننده را به میز محاکمه کشاند.

تبیین شیوه نامه‌های غیر اصولی در سیستم آموزش و پرورش، بی توجهی تعاونی‌های مسافربری در به کارگیری رانندگان با تجربه، کوتاهی مسئولین مدارس در مواقع رویت مشکل، بی توجهی مربیان به عوامل دردسر ساز در برا بر اردو‌ها از جمله عواملی است که حتی با تغییر شیوه نامه‌های اردویی قابل حل نیست و بر طبق سوابق گذشته مبنی بر حوادث مربوط به اردوها، سیستم نظارتی و کنترلی وزارت آموزش وپرورش دچار بحرانی است که تنها بیمه دانش آموزان را، اقدامی پیشگیرانه می‌داند.


فضای حاکم بر جامعه مجازی
انتشار فیلم و بیانیه بازیگران و چهره‌های شناخته شده در فضای مجازی مبنی بر تکرار حوادث ناگوار در اردو‌های دانش آموزی و اختصاص صفحات کاربران مجازی به این حادثه، نشان از یک اعتراض عمومی به عملکرد وزارت آموزش و پرورش و ارگان‌های مربوطه است که جان نسل جوان و نوجوان کشور را به بازی گرفته اند.

با همه این تفاسیر امروز جامعه ما برای هزارمین بار عزادار دانش آموزان بی دفاع است که با سهل انگاری مسئولان، خانواده‌ها عزادار، و تعدادی دختر بچه نقص عضو شدند و هرمزگان را در سوگ مراسم چهلم سیاه پوش کرد.

و اما تحلیل آخر، سرنوشت دو دختر بچه قطع عضو، بی دست، بی پا تا آخر عمر چه می‌شود؟ آیا زندگی برای اینگونه مصدومین حادثه برگ برنده‌ای دارد؟ دانش آموزان تا چه زمانی باید با قطع عضو به جنگ زندگی روند؟

700

کد خبر: 843514

وب گردی

وب گردی