ناله های در گلو خفته

کلاس چهارم ابتدایی بودم که پدر ومادرم از هم جدا شدند و طلاق آن ها ضربه روحی سختی به من وارد کرد و باعث شد که شرایط دشواری را برای گذران زندگی تحمل کنم .

به گزارش ایسکانیوز ، دختر جوانی که با حالتی پریشان و چشمانی اشک بار به مرکز مشاوره آرامش آمده بود ، خود را قربانی طلاق والدینش عنوان کرد و گفت: اگر آنها قبل از اینکه اقدام به جدایی می گرفتند قدری به سرنوشت من می اندیشیدند و نسبت به چگونگی روند زندگی آینده ام حساس می بودند هرگز چنین سرنوشت شومی برایم رقم نمی خورد و من که همواره در حسرت داشتن خانواده ای گرم و صمیمی امیدم به نا امیدی رسیده بود این گونه طعمه شیطان صفت های زمانه نمی شدم....

او ادامه داد: کلاس چهارم ابتدایی بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند چند ماه بعد از طلاق، مادرم بدون هیچگونه توجهی به شرایط آشفته روحی من داشته باشد ، با مردی ازدواج کرد و هنوز مدت زیادی از ازدواج نابهنگام مادرم نگذشته بود که پدرم هم برای اینکه لج مادرم را در بی آورد با دختر یکی از آشنایانش عروسی کرد و زندگی تازه ای را برای خود تشکیل داد.

من که تحمل این همه دگرگونی و نابودی کانون خانواده ام را نداشتم، ناخواسته دچار افت شدید تحصیلی شده و برای همیشه درس و مدرسه را رها کردم و نزد پدر بزرگم رفتم، اگرچه پدربزرگ و مادربزرگم همواره به من محبت داشتند اما هرگز نمی توانستند جای خالی پدر و مادرم را برایم پرکنند.

زمان در حال سپری شدن بود تا اینکه در سن 18 سالگی با شهره یکی از دختربچه های محل که او هم فرزند طلاق بود دوست شدم و فکر می کردم چون هم مثل من بچه طلاق است بهتر مرا درک می کند یک روز که با او به پارک رفته بودم پسر جوانی نزد شهره آمد و با او به خوش و بش پرداخت، شهره او را شاهین معرفی کرد و رفته رفته رابطه من و شاهین هم در اثر این آشنایی بیشتر و بیشتر شد، در اثر این ارتباط شاهین به من سیگار و بعد شیشه تعارف کرد و کم کم من به مصرف کننده حرفه ای شیشه تبدیل شدم .

روزها سپری شد تا اینکه یک روز شهره و شاهین من را به بهانه پیدا کردن شغل مناسبی با هزاران وعده و وعید به منزل سیاوش که به گفته آنها پدرش صاحب چند شرکت تجاری است بردند، مدتی از حضورمان نگذشته بود که سیاوش برایمان شربتی آورد و من بعد از خوردن آن حس کردم سرم درحال گیج رفتن است و از جایم بلندشدم که ناگهان روی زمین افتادم و دیگر چیزی نفهمیدم، وقتی بهوش آمدم خودم را روی نیمکت پارک دیدم، نه خبری از شهره و شاهین بود و نه از آن خانه مجلل ، می خواستم بلند شوم که ناگهان پاکتی که زیر سرم بود توجهم را جلب کرد، پاکت را باز کردم، دست خط شهره بود، نوشته بود اگر از بازی که آنها برسرم در آورده اند چیزی به پلیس بگویم تصاویرم را در شبکه های اجتماعی پخش می کنند. تازه فهمیدم که شهره و شاهین باهمدستی هم دختران را فریب داده و در ازای پول آنها را در اختیار پسران پولدار قرار می دهند.

باورش خیلی برایم سخت بود اما واقعیت داشت و من یکی از جدیدترین طعمه های این شیادان بودم حالا آنها مرا تهدید کردند و من نمی دانم چطور می توانم از آنها شکایت کنم و تلافی بلایی که برسرم آورده اند را از آنها بگیرم .

پس از اظهارات این دختر جوان، پیگیری های لازم از طریق هماهنگی با پلیس امنیت عمومی استان انجام و شهره و شاهین در عملیات این پلیس دستگیر شدند، همچنین طی جلسات متعدد مشاوره ای با والدین این دختر، امید دوباره برای زندگی کردن در جامعه برای وی ایجاد شد.

آسیب های ناگوار طلاق والدین برای فرزندان

آرزو اسکندری کارشناس ارشد روانشناسی عمومی در این باره اظهار داشت: طلاق والدین تاثیر بسزایی در دوره های رشد فرزندان دارد در این مورد هم مشاهده می گردد که طلاق در دوره نوجوانی که دوره بلوغ و بحران هویت می باشد اتفاق می افتد و والدین هر دو ازدواج مجدد انجام می دهند و این دختر به ناچار به نزد پدربزرگ و مادربزرگ خود می رود.

وی افزود: این دختر در زندگی خود دچار کمبود محبت است که برای فراراز عقده های روانی و بدون آنکه ملاک های صحیح دوستیابی را بداند با دختری که شرایط زندگیش مانند خودش بوده دوست می شود و او هم دختر را به دوستی با پسران یعنی روی آوردن به هیجان های ظاهری تشویق می کند و به این وسیله او را در منجلاب فساد می کشاند و به دلیل اشتباهات خود و اعتیادش به شیشه دچار مشکلات روحی می شود.

اسکندری خاطر نشان کرد: طلاق والدین، کمبود محبت ، بحران هویت و مشکلات دوران بلوغ، نداشتن معیار برای دوست یابی، عقده های روانی، دوستی با پسران و مصرف مواد مخدر ، از جمله مواردی بودند که نابودی زندگی این دختر را رقم زدند.

این مشاور و آسیب شناس مسایل خانواده با بیان اینکه طلاق والدین آسیب های ناگواری را برای فرزندان به همراه دارد گفت: تحقیقات پلیس نشان می دهد که دست کم 70درصد کسانی که بزهکار شده و یا در دام باندهای تبهکاری افتاده و گرفتار آسیب های اجتماعی شدند فرزند طلاق هستند و باید گفت، بچه های طلاق بعد از جدایی والدین خود سرگذشت سخت و دشواری را پیش رو دارند.

وی بیان داشت: اگر فرزندان طلاق از حمایت ها و پشتیبانی لازم برخوردار نباشند و مراقبت ها و کنترل خوبی از آنها به عمل نیاید قطعاً در ادامه زندگی با مشکل مواجه می شوند و می بایست از طریق مراکز حمایتی و مشاوره ای چنین افرادی شناسایی و تحت پوشش و مراقبت قرار بگیرند و مهارت های زندگی و راه صحیح مقابله با مشکلات و ارتباط با دیگران به آنان آموزش داده شود تا انشاء الله شاهد وقوع آسیب های کمتری در این قشر از افراد جامعه باشیم.

اسکندری اظهار داشت: طلاق آسیبی است که امروزه بسیاری از آسیب های اجتماعی دیگر به آن مرتبط هستند و اگر به معضل اعتیاد، سرقت انحرافات اخلاقی و ده ها آسیب دیگر در جامعه می نگریم ریشه آن را در آشفتگی و از هم گسیختگی کانون خانواده می بینیم و بیشتر بزهکاران و مجرمان محصول چنین خانواده هایی هستند که بایستی برای در این زمینه برنامه ریزی های کلانی در سطح کشور انجام یابد تا از بروز طلاق و جدایی والدین جلوگیری شود و یکی از این راه ها نیز می تواند تقویت مراکز مشاوره و رسیدگی به خانواده های آسیب دیده اجتماع باشد.

پایگاه خبری پلیس

705

کد خبر: 846484

وب گردی

وب گردی