تهران- ایسکانیوز: همچنان یکی از حامیان پر و پا قرص محمود احمدی نژاد است. خود را رفیقی همراه برای رئیس دولت نهم و دهم می داند که اگر دوره همکاری هم تمام شده ، دوره رفاقتش به پایان نرسیده است. همچنان با همه رفت و آمد دارند و دیدار تازه می کنند. معتقد است احمدی نژاد یک مرد سیاسی است که هیچوقت خاموش نمی شود. دلخوری هایش از دولتمردان امروز هم بر می گردد به انتقاداتی که از عملکرد دولت احمدی نژاد داشته اند.

حجت الاسلام و المسلمین سید محمدرضا میرتاج‌الدینی نماینده مردم تبریز در مجالس هفتم و هشتم بود. او برای پیوستن به کابینه احمدی نژاد از نمایندگی مجلس استعفا داد و معاون پارلمانی ریاست جمهوری شد. در دولت دهم وقتی احیای هیات نظارت بر قانون اساسی بعد از 7 سال از سوی رئیس دولت مطرح شد ، از معاونت پارلمانی به معاونت رئیس جمهور در اجرای قانون اساسی و مسئول امور روحانیت رئیس جمهور منصوب شد.

بعد از پایان دولت دهم از سوی ضرغامی رئیس سازمان صداو سیما به معاونت پارلمانی این سازمان منصوب شد. این روزها که دولت یازدهم انتقاداتی را به سازمان صدا و سیما روانه کرده ، دفاع تمام قدی را از عملکرد سازمان متبوعش دارد. میرتاج الدینی در گفتگویی اختصاصی با ایسکانیوز علاوه بر تشریح دلایل انتقادات دولت یازدهم به صدا و سیما ، از مراوداتش با احمدی نژاد و تصمیمات سیاسی وی در چند سال آینده سخن گفت.

*سازمان صدا و سیما به عنوان یکی از حامیان تمام قد دولت نهم و دهم بود که امروز عملکرد خاصش گلایه دولت یازدهم را به همراه داشته است. آیا به عنوان معاون پارلمانی سازمان صدا و سیما معتقدید شیوه کنونی صدا و سیما مغایرتی با وظایف این رسانه ندارد؟

رویکرد کلان سازمان صدا و سیما در ارتباط با دولت ها، رویکرد حمایت و پشتیبانی است و این یک برنامه ثابت و مستمر است.

*یعنی قانونی در این زمینه وجود دارد؟

قانون نیست، اما در سیاست های کلان کشور مشخص است و نگاه مقام معظم رهبری هم در این راستاست. چراکه سازمان صدا و سیما یک رسانه ملی است و متعلق به همه کشور، همه مردم و همه قوا.

هیچکدام از قوای سه گانه در کشور یک شبکه تلویزیونی مستقل ندارند و این شبکه ملی است که همه را پشتیبانی می کند. صدا و سیما این رویکرد را همیشه حفظ می کند. برای نمونه زمانی که دولت قصد اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه ها را داشت، از صداو سیما خواسته شد که همچون فاز اول از قانون هدفمندی یارانه ها حمایت و پشتیبانی شود. صدا و سیما هم سنگ تمام گذاشت. چندین جلسه در شورای معاونین با حضور ضرغامی برگزار شد و نمایندگانی از دولت در جلسات حضور داشتند. همچنین یکی از معاونت های صدا و سیما عضو ستاد تبلیغات هدفمندی یارانه ها بود که در آنجا برنامه ریزی می کردند و مشخص می شد با چه افرادی مصاحبه شود و چه نوع تبلیغاتی انجام شود. در این راستا صدا و سیما کاملا با تصمیمات دولت همراه و هماهنگ بود.

*البته همین شیوه حمایتی باعث انتقادات زیادی بود و عنوان می شد که ضد تبلیغ شده است. آیا این را قبول می کنید؟

به نظرم تحلیل های غیر منصفانه بود. اتفاقی که اتفاد با هماهنگی بود و انتظار دولت این بود که صدا و سیما با همه وجود تبلیغات کند که ما این کار را انجام دادیم. حتی پیشنهاد داده بودند که به ازای هر تعداد منصرف شونده، از درآمدی که برای صندوق هدفمندی باقی می ماند ، درصدی به صدا و سیما داده شود که نپذیرفتیم، زیرا معتقد بودیم که این وظیفه ما است.

*از این که بگذریم، اولین انتقاد رئیس جمهوری نسبت به صداوسیما در سفر استانی به اردبیل بود. همچنین حذف معنادار برخی از بخش های سخنرانی رئیس جمهور در میان مردم. آیا به اعتقاد شما پوشش خبری و تصویری عملکرد دولت کامل انجام شده است؟

تمامی سفرهای استانی رئیس جمهور پوشش داده می شود. برنامه های مختلف دولت، چندین سخنرانی در هفته، همایش ها و اجتماعات رئیس جمهور و ...به صورت زنده پخش می شود. دولت هر زمان که تصمیم بگیرد گزارش مستقیم به مردم بدهد، شبکه های تلویزیون در خدمت دولت قرار می گیرد. این روال کلی است که نشاندهنده تعامل صد در صد است.

*در صورتی که صدا و سیما حمایت تمام قد از دولت داشته باشد، دلیل اینکه چندین بار رئیس جمهور شخصا انتقاد می کند چیست؟

گاهی دولت ها چیزهایی می خواهند که حاشیه هایی دارد. هیچ دولتی خالی از این حاشیه ها نیست. دولت نهم و دهم هم چنین خواسته هایی داشت و دولت یازدهم هم همینطور. آنچه که مربوط به حرکت های سیاسی خاص می شود (همان حاشیه ها) در صدا و سیما به عنوان رسانه ملی قابل اجرا نیست و در این زمان رسانه ملی رسالت اصلی خودش را رعایت می کند.

*به طور مصداقی بفرمایید خواسته ای که دولت یازدهم داشته و مشمول محدودیت های صدا و سیما شده چه بوده است؟

چیز زیادی به خاطرم نمی آید.

*اینکه می گویید صدا و سیما دلیلی بر اجرا نکردن خواسته های دولت یازدهم داشته و دولت را به انتقاد واداشته، قطعا باید مساله ای در این میان باشد. به طور مثال انتقادی که دولت در اردبیل با مردم در میان گذاشتند و یا انتقاداتی که نمایندگان نیز به آن اشاره داشتند در چه مواردی بوده است؟

در گزارش صد روزه اول رئیس جمهور، یک سی دی از سوی نهاد ریاست جمهوری فرستاده شده بود که قبل از گزارش تلویزیونی پخش شود. این سی دی طوری تنظیم شده بود که با سیاست ها و مقررات کلان صدا و سیما سازگار نبود و در آن چارچوب نمی گنجید. صدا و سیما نیز پخش نکرد.

*در آن برنامه دلیل دیگری نیز برای ایجاد اختلاف نظر میان دولت و صدا و سیما مطرح شد که در این زمینه نیز صدا و سیما تعامل کافی را با دولت نداشت.

همیشه مجری توسط صدا و سیما تعیین می شود. البته هماهنگی کلی هم با ریاست جمهوری انجام می شود. تا به حال چنین موردی پیش نیامده بود که دولت دست روی مجری خاصی بگذارد که مورد نظر صدا و سیما نیست. فردی که به عنوان مجری در مقابل رئیس جمهور قرار می گیرد با فردی که در حد یک گزارشگر یا مجری برنامه های معمولی است متفاوت است، اما دولت بر روی مجری خاصی تاکید داشت. بعد از اجرای آن برنامه که با مشکلاتی مواجه شد، رئیس صدا و سیما نامه ای به شورای نظارت بر صدا و سیما نوشت و آنها نظر صدا و سیما را تایید کردند که انتخاب مجری با صدا و سیما باشد.

*در برنامه هایی مثل 20:30 گزارش ها سمت و سویی خاص دارند که در تمام گزارش ها اگر یک عملکرد مثبت دولت عنوان شود حتما چند ایراد هم به زبان طنز به آن اضافه می شود. آیا این شیوه را می توان در قالب نگاه صرفا نقادانه صدا و سیما به دولت یازدهم دید؟

صدا و سیما یک رسانه است و خصوصیات و ویژگیهای رسانه را باید داشته باشد. اگر رسانه فقط در جهت حمایت و بیان نکات مثبت باشد جایگاه خود را از دست می دهد. زیرا مردم ضعف ها را می بینند. این نگاه نقادانه فقط در دولت یازدهم نیست. در تمام دولت ها وجود داشته است. حرفه رسانه ای می طلبد که نقاط قوت را بگوید و نقاط ضعف را هم بگوید، نقدهای منصفانه هم داشته باشد. متاسفانه انتظار دولت ها، مجلس ها و تمام دستگاه ها اینست که انتقادی به آنها نشود. اگر رسانه ملی 90 درصد حمایت کند و 10 درصد نقد، همه واکنش نشان می دهند. در مجلس هم نمایندگان به من می گویند چرا از ما انتقاد کردید. من هم بارها گفته ام شما همیشه از همه انتقاد می کنید، یک بار هم صدا و سیما از شما انتقاد کرده است. نباید اینقدر برآشفته شوید. جهت گیری 20:30 هم متفاوت است. به همین خاطر گل کرده است و همه بیشتر طالب دیدن این برنامه هستند.

*با این حال به نظر می رسد آقای احمدی نژاد بیشتر در دل آقای ضرغامی خودش را جا کرده بود و صدا و سیما از دولت نهم و دهم حمایت بیشتری می کرد.

نه کاملا برعکس است. در آن زمان من در دولت بودم. در آن زمان هر وقت ضرغامی می آمد وزرا از او انتقاد می کردند که صدا و سیما چرا عملکرد خوبی در راستای حمایت نداشته است.

*آقای احمدی نژاد هم گله می کرد؟

بله خود ایشان هم شخصا بارها از صدا و سیما و شخص ضرغامی گله کرده بود. من به عنوان فردی که در دولت قبل و صدا و سیمای فعلی هستم به جرات می گویم که الان که حضور دولتی ها در تلویزیون بیشتر از دولت قبل است. به طوری که بعد از انتقاد رئیس جمهور در اردبیل در خود دولت بحث شده بود و بعضی از اعضای دولت گفته بودند رابطه صدا و سیما با ما خوب است و ما هر زمان خواستیم گزارش بدهیم آمادگی داشتند.

*انتقادات دولت یازدهم به صدا و سیما از چه طریقی منتقل شده و پاسخ چه بوده است؟

رئیس جمهور گاهی در صحبت های عمومی انتقادات را مطرح کرده، یک بار در اردبیل و گاهی هم در جلسات هیات دولت که ضرغامی شرکت می کند، رئیس جمهور دوستانه به او گفته است.

*گذشته از صدا و سیما، دولت یازدهم از روزهای ابتدایی با موج عظیمی از نقدهایی هدفمند مواجه بود، آیا شما هم در صف منتقدان قرار دارید و این فضا را تایید می کنید؟

انتقاد از دولت در همه دوره ها بوده است. اما باید بدانیم هر فردی کار کند، نقطه ضعف هم خواهد داشت. عده ای هم که کار نمی کنند، نشسته اند نقاط ضعف را ببینند و انتقاد کنند. این طبیعت مراکز سیاسی است. معتقدم آنهایی که در مسند کاری قرار دارند خودشان را برای انتقادها آماده کنند و سعه صدر هم داشته باشند. اینکه ما انتظار داشته باشیم که انتقاد نشنویم یا وقتی انتقاد می شنویم برآشفته شویم صحیح نیست. بعضی که در راس کار نیستند فقط حرف می زنند. باید حداقل این احترام را قائل شویم که حرفهایشان را بزنند. زمانی که من نماینده مجلس بودم، یکی از خطبای تبریز در یک مجمع عمومی از من و یکی دیگر از نمایندگان تبریز انتقاد کرد. من پای صحبت های ایشان بودم. همکار من خیلی برآشفته شد، اما من ناراحت نشدم. به خود آن فرد هم گفتم شما این مقدار می توانید کار کنید و از ما انتقاد کنید. من هم گوش شنوا دارم. اعضای این دولت قبل از آنکه روی کار بیایند مدام انتقاد می کردند.الان جایگاه ها تغییر کرده و جای آنها را دیگر سیاسیون و مسئولین قبلی و مجلسی ها گرفته اند. همانطور که خودشان انتقاد می کردند الان هم باید این روحیه را داشته باشند که انتقاد بشنوند. مخصوصا رویکرد دولت یازدهم در ابتدای کار انتقاد به دولت گذشته بود که گاهی انتقادها خیلی زیاد بود و گاهی از جاده انصاف خارج می شد. مقام معظم رهبری در دیدار با دولت به این نکته اشاره داشتند و گفتند نسبت به گذشتگان با انصاف قضاوت کنید. اگر همه چیز را تخریب کنیم دیگران هم در برابر ما اینکار را می کنند. یعنی اجماع مرکب به وجود می آید. به طوری که گروهی دولت قبل را نفی می کند، گروه دیگر هم این دولت را و حاصل آن می شود که هیچ دولتی هیچ کاری نکرده است. در نهایت مردم تصور می کنند که این نظام هیچ کاری برای آنها نکرده است.

*در دولت احمدی نژاد فضای نقد چطور بود؟

نقد در آن زمان بیشتر از الان بود. علت اینست که آن زمان هم نقد درون گفتمانی بود هم برون گفتمانی . هم جناح مخالف دولت و اصلاح طلبان شدیدا دولت را نقد می کردند، هم بخشی از اصولگرایان. نقد از دو طیف سیاسی کشور بود. الان فقط اصولگراها دولت را نقد می کنند. همفکران و هم جناح های دولت و طیف های نزدیک به این دولت در مقام حمایت و دفاع هستند. لذا با قطعیت می توانم بگویم نقد آن زمان بیشتر بود. نمی شود فضای انتقاد را تعطیل کرد. من همیشه گفته ام و اعتقاد دارم که انتقادات باید منصانه باشد نه به خاطر مچ گیری. اما برخی فقط دنبال این هستند یک اشتباهی بشود که در بوق و کرنا کنند.

بزرگترین نقدی که به دولت نهم و دهم شد به خاطر بزرگترین اقدامی بود که انجام شده بود. مسکن مهر پروژه بزرگی بود که علاوه بر خانه دار شدن بیش از یک و نیم میلیون خانواده، اشتغال آفرینی ایجاد کرد. این در حالی بود که می گفتند باعث ایجاد تورم شده است. اما از نظر علمی هنوز ثابت نشده است. بالاخره پروژه ای با این عظمت قطعا ایراداتی هم داشت. مثل مکان هایی که دور از شهر بود یا نداشتن امکانات و ... در هدفمندی یارانه ها هم که اتفاق بزرگی بود و انتقادات زیادی را به همراه داشت، معتقدم تورم ایجاد نشد. زیرا این پول به محض اینکه در اختیار مردم قرار می گیرد بالافاصله وارد بازار شده و هزینه می شود.

*گفتید یک سری انتقادات درون گفتمانی به آقای احمدی نژاد می شد. این در حالیست که احمدی نژاد گفته بود من اصولگرا نیستم. چطور انتظار داشته که از سوی اصولگرایان حمایت صد در صد شود؟

نمی خواهیم با واژه ها بازی کنیم. در جامعه دو خط و جریان کلی هست که اینها در درون خود طیف های مختلفی دارند. یک طیف اصلاح طلب ها که در گذشته به اینها چپ می گفتند و یک طیف اصولگراها که به جناح راست ملقب بودند. همه اعضای این دو جریان کلان و کلی همیشه یکسان فکر نمی کنند. بلکه طیف های گوناگونی زیرشاخه آنها قرار دارند. احمدی نژاد هم خاستگاهش اصولگراست و در این طیف قرار می گیرد. همه افرادی که در دولت نهم و دهم بودند از همین اصولگراها بودند. چطور می شود احمدی نژاد اصولگرا نباشد اما همه کابینه اش اصولگرا باشد. احمدی نژاد زمانی عنوان کرد اصولگرا نیست که می خواست حسابش را از طیف اصولگرایانی که ریاست جمهوری او را منتسب به حمایت خود می دانستند جدا کند، زیرا کاندیدای آن طیف اصولگرایی فرد دیگری بود و احمدی نژاد به صورت مستقل انتخاب شد. ولی در مرحله بعدی بسیاری از اصولگرایان از او حمایت کردند و شاکله کابینه همین افراد بودند.

*شما همچنان با محمود احمدی نژاد در ارتباط هستید؟

آدم وقتی 4 سال با مجموعه ای هست نمی تواند که ارتباطش را قطع کند. من همیشه مثبت های دولت را می بینم و از آن دفاع می کنم، جایی که اشکال باشد نیز می پذیرم. در حال حاضر هم ارتباط تشکیلاتی نداریم، اما ارتباط دوستانه داریم.

*علی رغم  اخباری مبنی بر حضور دوباره احمدی نژاد در عرصه سیاسی ، همچنان یاران وی این اخبار را تکذیب می کنند. آیا واقعا احمدی نژاد قرار است عمر سیاسی خود را پایان دهد؟

احمدی نژاد یک رجل سیاسی است و اگر فردی در ریاست جمهوری با رای بالای مردم قرار بگیرد، طبیعی است بعد از تمام شدن دوران ریاست جمهوری خاموش نمی شود. ما متاسفانه نگاهی در جامعه داریم که افراد بعد از دوره مدیریتی خود باید از عرصه خارج و بایکوت شوند. این در حالیست که ما باید شخصیت های سیاسی کشور را حفظ کنیم،زیرا هرکدام ظرفیت هایی دارند و باید از این ظرفیت ها در پیشبرد اهداف نظام اسلامی استفاده شود. شخصیت ها در یک مقطع خاص نباید تمام شوند و بعد از پایان دوره رانده شوند. احمدی نژاد رئیس جمهور بوده و دوره او تمام شده، چکار باید بکند؟ باید در خانه بنشیند؟! تصمیم داشت دانشگاهی راه بیندازد که جلوی آن را هم گرفتند.

*مگر علت ممانعت فعالیت این دانشگاه غیر قانونی بودن آن نیست؟

در زمان خودش که قانونی بوده است. ایرادهایی داشت که می توانستند برطرف کنند. اگر هیات امنا ناقص بود می توانستند کامل کنند، اگر می گویند مجوزهای لازم را نداشته می توانستند مجوزها را بگیرند. اما گویا به طور کل رویکرد این بود که این دانشگاه فعالیت نکند. این اتفاق در تاریخ می ماند. این حرکت صحیحی نیست دولتی که وارد میدان می شود اجازه ندهد دولت قبل حتی یک دانشگاه راه بیندازد.

*آیا اگر احمدی نژاد قصد بازگشت هم داشته باشد، از سوی مردم یا اصولگرایان حمایت می شود؟

احمدی نژاد جایگاه مردمی دارد. نشانه آن هم اینست که هر شهر و محفلی می رود مردم دور او جمع می شوند و از او استقبال می کنند. البته درباره اینکه وارد فضاهای انتخاباتی شود چیزی نگفته است، اما اینکه فعالیت هایی در جامعه داشته باشد طبیعی است.

*الان مشغول چه کاری هستند؟

حضور یک چهره سیاسی در جامعه یا در محافل عمومی است. البته از سوی مقام معظم رهبری برای مجمع تشخیص مصلحت نظام دعوت به همکاری شده اند که به طور مستمر در جلسات شرکت می کند. همچنین دیدارهای مردمی دارد، زیرا مردم علاقمند هستند و بعضی دنبال این هستند که ایشان را ببینند، لذا در دفتر ایشان دیدارهایی انجام می شود.

*چند نفر از نمایندگان مجلس همچنان حامی احمدی نژاد هستند؟

عدد نمی شود گفت. همان طیف کلان اصولگراها. عده ای فاصله کمتری دارند عده ای بیشتر. البته این حمایت ها در انتخابات ها خودش را نشان می دهد و می بینیم که افرادی با طیف هایی ائتلاف کرده اند.

*علت اینکه پرونده های مفاسد مالی مثل اختلاس سه هزار میلیاردی یا پرونده رحیمی و بابک زنجانی از دولت نهم و دهم بیرون آمد چه بود؟ آیا قبول دارید که مدیریت اقتصادی در این دولت به بروز اختلاس ها دامن می زد؟

دولت اولین جایی بود که با پرونده ها مثل اختلاس سه هزار میلیاردی برخورد کرد. در نتیجه مشخص شد که دو سه بانک فرعی این اختلاس را انجام داده اند و پای هیچکدام از دولتی ها در میان نبود. برخی می خواستند این پرونده را به دولت ارتباط بدهند و آن را سیاسی جلوه دادند.

*همانطور که شما می گویید، محمود احمدی نژاد نیز بارها عنوان کرده بود مفسدانی در اقتصاد کشور هستند که دولت نیز با آنها زاویه دارد. اما هیچگاه لیست مفسدان از جیب او خارج نشد. دلیل این پنهان کاری چه بود؟ آیا واقعا لیستی در میان بود؟

دولت بارها لیست این افراد را به قوه قضائیه فرستاده بود. شماره نامه ها هم موجود است. در هر دولتی این کارها انجام می گیرد. در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی که من هم عضو آن بودم، بارها مشخصات این افراد به قوه قضائیه و دستگاه های ذیربط اعلام شده بود. نمی توانستیم اینها را علنی کنیم، زیرا محرمانه بود. مستندات و نامه ها هم موجود است. موضوع بیشتر آنها هم در خصوص معوقات بانکی بوده است.

*هیات نظارت بر قانون اساسی در سال 84 توسط آقای احمدی نژاد منحل شد و 7 سال بعد در اسفند 92 دوباره احیا شد. شورای نگهبان در هر دوره که این طرح مطرح شد مخالفت کرده بود و جوانفکر عنوان کرده بود تشکیل این هیات ارتباطی به شورای نگهبان ندارد. علت آن انحلال و این احیا چه بود؟  

تا زمانی که روسای جمهور امور را به دست نگرفته اند، اهمیت این مساله مشخص نمی شود. روسای جمهور مسئولیت اجرای قانون اساسی در اصل 113 را دارند، اما در ابتدای کار درگیر امور اجرایی کلان مملکت می شوند و فرصتی برای اجرای اصل 113 ندارند. در ادامه کم کم به تعارض و موانع بر می خورند، گاهی با مجلس گاهی با قوای دیگر. زمانی که مرز اختیارات قوا با هم تلاقی می کند و به هم می رسد، توجه به اصول قانون اساسی بیشتر می شود. احمدی نژاد در دوره اول به دو جهت این شورای نظارت بر قانون اساسی را منحل کرده بود؛ یکی به این خاطر که شورا کاملا سیاسی شده بود و آن مجموعه را احمدی نژاد قبول نداشت، زیرا همه همفکران خاتمی و از جناح خاصی بودند. دوم اینکه درگیر کارهای اجرایی و اداره کشور بود و فرصتی برای اینکه خودش برنامه ریزی جدید کند نداشت. از اواخر دوره اول کم کم این تعارضات و تلاقی ها بین دولت و مجلس پیش آمد که ایشان نامه هایی به مقام معظم رهبری نوشتند و گفتند که مجلس با اختیارات قانونگذاری در امر اجرا دخالت می کند. همین مسائل انگیزه ای شده بود که به فکر احیای هیات نظارت بر قانون اساسی بیفتد. برای اجرای قانون اساسی نیاز به هیاتی داشت که مسئولیت آن را برعهده من گذاشت. شورای نگهبان اشکالاتی را بر این هیات اعلام کرد که قابل اصلاح بود. یکی اینکه هیات نباید مستقیم عمل کند و باید با تایید رئیس جمهور باشد. دوم اینکه مسئولیت اجرای قانون اساسی نباید فراتر از قوه مجریه باشد. این در حالیست که طبق این قانون رئیس جمهور فراتر از قوه مجریه اختیارات به دست می آورد.

*بنابراین احمدی نژاد به خاطر چالش هایی که با مجلس داشت به دنبال احیای این هیات نظارت بود و به همین دلیل هم گفت که مجلس در راس امور نیست؟

بله. بعد از تعارضاتی که بین دولت و مجلس پیش آمد به این فکر افتاد که شورا را احیا کند.

*احمدی نژاد اختلافات خود با مجلس و قوه قضائیه را با مقام معظم رهبری هم مطرح می کرد؟

بله مواردی که حل نمی شد به هیات حل اختلاف قوا می رفت.

*چند نامه از دولت نهم و دهم به این هیات رفت ؟

متعدد بود. بیشتر در مورد مصوبات مجلس که با دولت اختلاف نظر داشت.

 
کد خبر: 85936

وب گردی

وب گردی