ورزشکاران بادکنکی و مکمل های دارویی قاچاق / یک روز همراهی با گشت تعزیراتی ها

 گشت اول؛ مکمل های قاچاق در خیابان مطهری: یک واحد مسکونی 40 متری که وقتی درش را باز می کنی به جای وسایل خانه چشمت به جعبه های برندی معتبر از مکمل های ورزشی می افتد که به گفته کارشناسان، اینها مکمل های دارویی هستند چون ترکیبات دارویی دارند و باید در داروخانه ها توزیع شوند.

به گزارش ایسکانیوز واحد مسکونی یاد شده را انبار همین مکمل ها کرده اند. قوطی های مشکی، قرمز و سفید تا دلتان بخواهد، چشم نوازی می کنند. مخصوصا آن قوطی های مشکی بزرگ که آدم را وسوسه می کند تا برشان دارد و با خودش ببرد. می پرسید، برای چه کاری ؟ خب، خیلی کارها.
نمی دانم چرا وقتی چشمم به این قوطی ها می خورد دلم می خواهد داخل آنها را پر از نخود و لوبیا کنم؛ برای جای برنج های دم دستی هم خوب است اما وقتی فکرش را می کنم می بینم از دهانه قوطی، دستمان با پیمانه برنج بیرون نمی آید، خب عیبی ندارد برای حبوبات می شود مصرفشان کرد؛ فوق العاده است.
این تخیل، دیری نمی پاید؛ چون صدای سقوط مکمل ها از گونی و کارتن، روی سطح اتاق واحد مسکونی، خیالبافی را به هم می ریزد و تو را از ابر خیالات، پایین می کشد.
نماینده اجرای احکام تعزیرات که یک سر و گردن از همه افراد داخل واحد مسکونی یا همان انباری بلند تر است، همین طور، گونی گونی و کارتن کارتن از مکمل ها را بیرون می ریزد و الان هم کوهی از مکمل ها جلوی چشمانت است. کمی دیگر اگر ادامه بدهند ارتفاع مکمل های قاچاق به اندازه قدت می رسد.
تصویر برداران می خواهند تصویر از همین مکمل های بدون مجوز و قاچاق بگیرند که یکی از گردانندگان انباری، خودش را جلوی دوربین می اندازد و می گوید: تمام اینها که فاقد مجوز نیستند، لطفا از برند... که مجوز هم دارد تصویر نگیرید.
تصویر بردار اطمینان می دهد که این کار را نمی کند اما آن جوان، مطمئن نیست، می ترسد که برند دارای مجوز هم توی تصویر باشد. می رود، پشت دوربین و تلاش می کند از لنز دوربین، کوه مکمل ها را ببیند، بعد با اعتراض اظهار می دارد: «نه آقا ! تصویر مکمل ... هم می افتد. آقا نگیر نگیر آقا.»
این بار یکی از تعزیراتی ها می گوید: ای بابا خودتان خلاف کرده اید الان طلب هم دارید؟!
بعد، گرداننده ای دیگر انگار فکری به ذهنش رسیده باشد، می گوید خب، برندهای مجوز دار را می گذاریم داخل اتاق. سپس، سه نفری شروع می کنند، تند تند به جابجا کردن کارتن های حاوی مکمل های مجوز دار به داخل اتاق .
آدم دلش می سوزد وقتی جوان هایی را می بیند که به صرافت جنس های قاچاق می افتند و یکی از آنها که مشکی پوشیده است و به نظر معتاد هم هست.
گلویم باد کرده است از اینکه یک نفر فرضیه معتاد بودن جوان مشکی پوش را تایید کند و آن وقت به مامور ناجا که از اعضای تیم مشترک تعزیرات است می گویم: مثل اینکه معتاد هم هست.
او هم لبخندی می زند و جواب می دهد: تابلوست. اما شما هم حرفه ای شدی ها! خوب تشخیص می دی!
بالاخره تصویربرداری انجام می شود. کوهی از آمپول و پودر است که همینطوری ریخته شده است وسط اتاق .
قاضی شعبه 46 تعزیرات، جزو اعضای تیم گشت مشترک تعزیرات است. خم می شود و یکی از آمپول ها را بر می دارد و می گوید: این ها همین هورمون هایی است که مصرف کنندگانش را مثل بادکنک می کند.
در یکی از قوطی ها را که باز می کنند بوی وانیل به مشام می رسد و آنوقت آقای قاضی، خطاب به خبرنگار ایرنا اظهار می دارد: بوی وانیل را متوجه می شوید؟ اشتهای مصرف کننده را زیاد می کند. آنوقت همین پودرهای بدون مجوز را وارد بازار می کنند تا عده ای جوان ورزشکار از آن استفاده کنند و یک وقت می شنوی، ورزشکاری به مرگ ناگهانی از دنیا رفت.
بهروز طالبیان، قاضی شعبه 46 تعزیرات است. او به سال 92 اشاره می کند که یک نفر را 220 میلیون تومان به خاطر گران فروشی مکمل هایش جریمه کرده است و فرد خاطی، خودش، مصرف کننده همین مواد بود و چه بادکنکی هم شده بود.

هیکل تو را داشتم باج می گرفتم
یکی دیگر هم از راه می رسد با لهجه جنوبی. می گوید مهمان است اما نمی دانم چرا این آقای مهمان از خیلی کالاهای انبار خبر داشت.
کارشناس اجرای احکام همان طور که دارد مکمل ها را روی زمین سرازیر می کند به آقای مهمان می گوید: برو آن آمپول ها را که بالا گذاشتید، بیار.
مهمان، اول طفره می رود اما بعدش مجبور می شود دکمه آسانسور را بزند تا آمپول ها را بیاورد. به شوخی به کارشناس اجرای احکام می گوید: «هیکل تو را داشتم باج می گرفتم.» سپس عین برق و باد داخل آسانسور می شود تا برود از همانجایی که «بالا» می گفتند، آمپول ها را بیاورد.
قاضی تعزیرات وقتی می شنود که مهمان این را به مسئول اجرای احکام گفته است، جواب می دهد: یکی نیست به این آقا بگوید تو که هیکل بزرگ نداری با همین هیکلت، خون مردم را توی شیشه می کنی وای به حال وقتی که هیکلت هم بزرگ باشد.

حرص و طمع صاحبخانه
دیوار های واحد مسکونی 40 متری را با کاغذ دیواری زمینه مشکی و گل های طلایی رنگ پوشانده اند . حیف این واحد مسکونی زیبا که تبدیل به انباری مکمل های قاچاق شده است .
هر طبقه از آپارتمان هفت طبقه را چهار واحد روبروی هم دیگر تشکیل می دهد و به نظر می رسد که مسکونی است؛ یکی از تعزیراتی ها می گوید یا همسایه ها و یا مشتری ها ، جنس قاچاق را لو داده اند.
سوال اینجاست که آیا صاحبخانه هم درگیر این ماجرای قاچاق است؟ این سوال را قاضی جواب می دهد : با توجه به اینکه این اقلام قاچاق در واحد مسکونی و در یک مجتمع مسکونی قرار دارد و بسته بندی و عرضه کالاهای قاچاق انجام می دهد، مالک و مستاجر جهت رسیدگی احضار خواهند شد.
خبرنگار ایرنا سوال می کند: یعنی صاحبخانه نمی داند که مستاجرش برای چه منظور این واحد مسکونی را اجاره کرده است؟
قاضی پاسخ می دهد: البته که می داند اما این حرص و طمع زیادی است که برخی را با کمی پول بیشتر برای اجاره وارد این وادی می کند.
بالاخره اولین گشت امروز تعزیرات تمام می شود.
خودروهای گشت از انتهای خیابان مطهری - شریعتی به سمت صادقیه(غرب تهران) اول خیابان ستارخان گسیل می شوند.

ایرنا


700

کد خبر: 861193

وب گردی

وب گردی