به گزارش ایسکانیوز از حوزه هنری، منیژه آرمین نویسنده و منتقد ادبی که دستی هم در مجسمه سازی و سفالگری دارد با اشاره به اینکه هنرهای تجسمی نتوانسته با زندگی عموم جامعه عجین شود، گفت: به جرئت میتوانم بگویم، متاسفانه هنرهای تجسمی نتوانسته با زندگی عموم جامعه عجین شود. وقتی به فضای شهری نگاه میکنیم، با هنرهایی روبهرو می شویم که با وجود آنکه در واقع برای مردم است، اما اصلا مردمی نیستند. ممکن است هنرمند، کاری را انجام دهد و اثری را تولید کند و بگوید برای مردم کار نمیکند بلکه برای خودش کار میکند و این گونه تلقی می کند که مردم کارهایش را نمی فهمند و برای زمان دیگری این کارها انجام شده است. اما وقتی شاهد آثاری در سطح شهر هستیم که مخاطب آن ها مردم هستند ولی نتواند هیچ رابطه ای با عموم جامعه برقرار کند، بزرگ ترین جفا را به هنر زمانه خود و اندیشه و باورهای مردم کرده ایم.
وی ادامه داد: شخصا فکر نمیکنم که مردم متوجه هنر نیستند و آن را نمیفهمند، بلکه باید زبان مردم را یاد گرفت بدون آنکه در ابتذال افتاد. برخی فکر میکنند اگر با زبان مردم حرف بزنیم، کار هنری، مبتذل خواهد شد در صورتی که من معتقدم، می توان زبانی را پیدا کرد که هم با مردم سخن بگوید و هم عوامانه نباشد.
این هنرمند در پاسخ به این سوال که یک اثر هنری از چه ویژگیهایی میتواند برخوردار باشد تا مورد اقبال مخاطب قرار گیرد، گفت: در پاسخ به این سوال باید به این نکته اشاره کنم که مخاطبان هنر متفاوت هستند. این امر بستگی دارد که کار هنری را برای کدام مخاطب انجام دهیم. یکی از زیباییهای هنر نیز در مخاطبان و تفاوت آن هاست؛ چراکه آدمهای مختلف، کارهای متفاوت را برای مخاطبان متفاوت انجام میدهند و این اتفاق خوبی است.
آرمین به عنوان یک هنرمند معتقد است: شور درونی هنرمند است که او را وادار به خلق اثر هنری میکند. به نوعی میتوان گفت که هنر، هدیه و فرصتی است که از سوی خداوند به هنرمند داده شده است و اگر دامن کسی را بگیرد، دیگر او را رها نمیکند. شاید بتوان این مهم را این گونه تعبیر کرد که هنر، دردی است که در وجود برخی از آدم ها وجود دارد و آن ها را تا دم مرگ رها نمیکند. برای همین است که ونگوگ نقاشی بود که وقتی نتوانست نقاشی کند، مرد.
او با اشاره به اینکه هنری که در شرق از آن یاد میشود به معنای انسان خوب است، اظهار کرد: هنر خوب و بد نداریم؛ چرا که معنای لغوی کلمه هنر از خوبی میآید و خارج از آن نیست؛ در نتیجه هنر یعنی خوبی و هنر بد وجود ندارد. اگر بخواهند به یک کار بگویند بد است، باید دانست که آن هنر نیست و باید لفظ دیگری برای آن تعریف کرد.
این هنرمند درخصوص تعریف هنر متعهد گفت: تعریف هنر متعهد دشوار است، چرا که هنر در نفس خود آسمانی است. هنرمند نسبت به پدیدهای که خلق میکند و آثاری که دارد متعهد است. در واقع همه هنرمندان متعهد هستند و در این نقطه تعریف ما از تعهد است که هنر متعهد را تعریف می کند.
آرمین با اشاره به حضور تکنولوژی در عرصه هنرهای تجسمی گفت: هر چند تکنولوژی برای هنر، تهدید نیست اما همه چیز هم نیست. تکنولوژی، امکان و فرصت هایی را در پی دارد و غرق شدن در آن است که بد است. با این وجود شاهد آن هستیم که ذهن و ایدههای ذهنی و تا حدودی دستها را در پرداخت به هنر ضعیف کرده است.
502