گسترش مواضع خصمانه آمریکا علیه انقلاب اسلامی و راه کارهای پیشنهادی برای مقابله با آن

چگونگی گسترش مواضع خصمانه آمریکا علیه انقلاب اسلامی در شرایط کنونی و راه کارهای پیشنهادی برای مقابله با آن، موضوع این یادداشت است.

دستیابی به درکی عمیق تر از اهداف و ابزار و شیوه های استکبار جهانی و در صدر آن امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران امروز بسیار ضروری به نظر میرسد.در ادامه دشمنی پنهان و اشکار امریکا با جمهوری اسلامی ایران که خاستگاه آن برتری طلبی استکبار جهانی است ،در سال های اخیرشاهد گسترش چشم گیر سیاست های خصمانه امریکا علیه جمهوری اسلامی هستیم که حاکی از خصلت استکباری آنها و تاثبرگذار بودن جمهوری اسلامی در منطقه بوده است . سخنان اخیر ترامپ نیز نشان داد که امریکا دشمنی دیرینه خود را با جمهوری اسلامی در شرایط کنونی در چارچوب راهبرد حداکثر تغییر در ایران (از تغییر رفتار تا تغییر نظام)، و بر پایه ترکیبی از تهدیدات سلبی و ایجابی در قبال ایران دنبال می کند. در واقع استراتژی جدید امریکا علیه ایران، اتهام رفتارهای خصمانه به ایران و ابزار مهم آن در شرایط کنونی «محروم‌سازی» است بطوریکه رییس جمهور امریکا، در هماهنگی با کنگره امریکا سعی می‌کند مدلی را ایجاد کند که کنگره نیز در کنار تحریم‌های مصوب قوه مجریه، (فرمان های اجرایی رییس جمهور)، به تولید و توسعه قوانین تحریمی بیش‌تر علیه ایران، اقدام کند.تردیدی نمی توان داشت که اکنون در مقایسه با گذشته، مردم و مسئولین کشور به شناخت و درک بهتر و پخته تری از اهداف و ابزار و سیاست های استکبار جهانی و در صدر آن آمریکا دست یافته اند. اما از انجا که همواره هشیاری و شناخت دقیق و قابل اتکا از اهداف و ابزارها و شیوه های نوین استکبار در جهت ضربه زدن بهد ا یران و انقلاب اسلامی یک ضرورت استراتژیک به نظر میرسد.لذا بازخوانی تمرکز بر آن می‏تواند زمینه ‏ساز آگاهی بیشتر مردم و مسیولین کشور باشد.مطالبی که در این یادداشت آمده است ، تلاشی است دراین راستا، به قلم آقای دکتر امیرحسین طاهری عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی و تحلیل گر مسایل بین الملل تنظیم شده است.بدون شک برای آن که بتوانیم از برخوردهای صرفاً شعارگونه و کلیشه ای و واکنشی نسبت به سیاست ها و اقدامات امریکا فراتر برویم و به درکی استراتژیک از دشمنی ها و سیاست های خصمانه امریکا دست یابیم ، باید حد اقل ، شیوه ها، روش‏ها و نشان‏گاه‏های مورد نظر دشمن و البته ترکیب لایه های مختلف این اهداف و سیاست ها را بشناسیم.

مهم‌ترین اصول و شاخص های رویکرد جمهوری اسلامی، در قبال راهبرد تهاجمی امریکا

طبعا سلب فرصت ابتکار عمل از دشمن، و کسب برتری در عرصه رقابت، یک رکن اصولی در تقابل راهبردی است که چیزی جز عزم و ایستادگی ملی و مردمی در برابر این تهدیدات نمی تواند پاسخی مناسب به آن و مانعی برای نفوذ دشمن باشد. پاسخی واحد و یک صدا از سوی مردم و نظام، ضمن حفظ وحدت و یکپارچگی و اتکا به توانمندی های خود و هشیاری لازم در کنار مقاومت در حوزه های مختلف اقتصادی و سیاسی و اتخاذ سیاست‏ها و تصمیمات مناسب(با حفظ روابط عادی وکم‏تنش با جهان)درچارچوب اقتصاد مقاومتی(تولید داخلی و تکیه بر الگوی مصرف داخلی )ودیپلماسی اقتصادی فعال همراه با تقویت قانون مداری و شفافیت مالی و اقتصادی . از انجا که تکیه بر نقاط ضعف و آسیب پذیری های ما درعرصه های سیاسی و امنیتی به عنوان ابزار اعمال فشار محوراصلی سیاست امریکا دراین برهه زمانی بوده واین سیاست را در قالب های مختلفی ازجمله درگیر کردن ایران به مسایل فرعی و بر هم زدن انسجام و تمرکز وحدت در محیط داخلی( در کنار ایجاد شکاف و فاصله بین ایران و محیط پیرامونی) و‌ دامن زدن به تضادهای قومی مذهبی،خلع توان برتری ایران در محیط امنیتی منطقه بویژه در عراق و سوریه ،تلاش برای قرار دادن کشورهای محور، و اتحادیه اروپایی در ائتلافی فراگیر علیه ایران، فعال و دنبال کرده و می کند. با توجه به شرایط حساس کنونی و برای تقویت فضای همدلانه موجود پیشنهادات زیر ارائه می‌‏شود:

۱- جمهوری اسلامی ایران(حاکمیت، دولت و همه قوای حکومتی )، از جنبه ایجابی، می بایست ارتقای ظرفیتهای ملی را، بویژه از طریق توسعه قاعده حاکمیت و جلب حداکثری اعتماد ملی، و جذب مشارکت کامل ملی در مسئولیتهای تاریخی کشور،را وجه اهتمام قرار دهد. این مهم، زمینه مداخلات و تهدیدات بعدی امریکا یا هر دشمن دیگری را خنثی خواهد کرد.بدیهی است از آنجایی که هر حرکتی در جهت اصلاح امور با همکاری و همیاری و عزم ملی تحقق پذیر است لذا اختلافات، شکاف ها و تنش های ناشی از تفاوت در سلایق و نگرش های سیاسی و جناحی در سطوح مردم و مسئولین باید در راستای وحدت ملی به فراموشی سپرده شود، چرا که بحران های عمومی سیاسی و اقتصادی و… بیشتر در بستر شکاف و تنش در میان مردم و مسئولین رشد و ظهور پیدا خواهد کرد. این حدِ حیاتی ملی و مردمی و ضرورت و اهمیت آن را باید بشناسیم و با جسارت کافی از آنها دفاع کنیم.

۲ – برای دست یابی به استراتژی ملی و مشخص و کارساز ، باید تلاش کنیم به شناخت روشنی از شرایط و بسترهای مشخص نابسامانی های موجود کشور در عرصه های اقتصادی سیاسی فرهنگی و.. دست یابیم. بدیهی است که چنین تلاشی با توجه به بایدها و نبایدهایی زیر به نتیجه خواهد رسید:

یک – برخورد انتزاعی و کلیشه ای با مفاهیم و مسائل و چالش های موجود اقتصادی و… معمولاً گمراه کننده است و می تواند ما را به بیراهه بکشاند.لذا راهبرد ما در مدیریت افکار عمومی تحریم باید این باشد که اگر آثار منفی این تحریم ها مهم اند ولی برای آن راهکار داریم.

دو – ایجاد تفرقه یا اختلاف افکنی به هر شکل و صورتی خطرناک است. زیرا در شرایط امروز ،که دشمنان ایران و در صدر آنان امریکا علنا ضدیت و دشمنی را در همه عرصه ها به نمایش گذاشته و ایران را به دلایل واهی خطر جهانی قلمداد می کنند ، هر حرکت ضد وحدت ملی به همسویی با اهداف دشمنان می انجامد. و در مقابل وحدت و مقاومت مردم راهی برای مقابله با این اقدامات خصمانه تلقی میگردد.

سه – استکبار جهانی اهداف خود را نه فقط با تحریم ها و اقدامات آشکار بلکه با توسل به اقدامات پنهان گوناگون در عرصه های اجتماعی و فرهنگی و.. . و با هدف ایجاد نارضایتی در مردم دنبال کرده و به تخریب می پردازد.لذا فقط با ریشه کن کردن هر گونه دلسردی و ناامیدی درمیان مردم و شکوفایی امید و اگاهی فردی و همگانی آنان نسبت به اهداف دشمنان در این مقطع تاریخی می توان در مقابل این اقدامات خصمانه ایستادگی کرد. فراموش نباید کرد که استکبار جهانی همواره به ظاهر خود را مدافع مردم و تهیدستان و حقوق بشر جا می زند ، همان طور که خود را دشمن تروریسم و مدافع ملت های زیر ستم نیز قلمداد می کند. و این گواه دنائت و دشمنی آشتی ناپذیر آنهاست. پس بهتر است هشیار باشیم تا به همراهی با “استکبار فرونغلتیم.
چهار –از انجا که محاسبات آمریکایی ها بر اساس تفکیک نظام از مردم و ایجاد اختلاف و تفرقه بوده و محور اصلی عملیات روانی ترامپ نیز مبنی بر تفکیک نظام از مردم میباشد (قطب بندی محیط داخلی کشور به منظور حصول اهداف امریکا در زمینه های مختلف از جمله اهداف ترامپ می باشد) و از طرفی نظام جمهوری اسلامی همواره به پشتوانه مطلق مردم و در سایه ولایت مطلقه فقیه پاسداری شده و می شود،لذا تنها راه خنثی سازی هر گونه دسیسه ای از سوی دشمنان فقط با تمرکزبر نیروی مردم در سایه اصل ولایت می باشد. نادیده گرفتن این حقیقت ، با هر نیت و منطقی که صورت بگیرد ، جز سوزاندن فرصت ها و کمک به اهداف استکبار جهانی نتیجه دیگری ندارد و نخواهد داشت.

۳ – در ایران امروز ، مشکلات و نابسامانی ها عمدتا علل و ریشه اقتصادی دارند و فقط از طریق تدابیر و تصمیمات و استراتژی های مناسب در چارچوب اقتصاد مقاومتی قابل حل هستند. بنابراین ما ناگزیریم برای حفظ و کارآمدتر کردن اقتصاد خود ، روی تحقق واقعی اقتصاد مقاومتی (و آگاه سازی مردم به زبانی ساده به مزایا و منافع آن) متمرکز شویم.

۴- اگر چه امروز با طیف گسترده ای از تهدیدات ترکیبی (از جمله تهدیدات در حوزه نرم و نفوذ و جنگ رسانه‌ای و دیپلماتیک) مواجه هستیم اما شواهد نشان می دهد که تصور دشمن و در صدر آن ها امریکا این است که در حوزه اقتصادی می‌تواند به اهداف خود دست‌ پیدا کند ولذا صحنه اصلی جنگ را در حوزه اقتصاد ترسیم کرده است و در این راستا ایجاد دوقطبی امنیت و اقتصاد را در ایران دنبال کرده و می‌خواهد از این طریق افکارعمومی در داخل کشور را دستکاری کند.لذا چیزی جز یک اراده و ایستادگی ملی در برابر این تهدیدات نمی تواند پاسخی مناسب به آن و مانعی برای نفوذ دشمن باشد . پاسخی واحد و یک صدا از سوی مردم و مسیولین، در کنار محور قرار دادن اقتصاد مقاومتی و تولید داخلی و تکیه بر الگوی مصرف داخلی و دیپلماسی اقتصادی همراه با حفظ وحدت و یکپارچگی

۵-با توجه به اهمیت مسایل و مشکلات و شرایط اقتصادی کشور ، بهتر است بخش ها و محیط های مختلف اقتصادی را بر مبنای مطالبات مردم از آنها و مسائلی که هم اکنون مطرح است به دقت طبقه بندی کرده و از طریق رصد کردن خواست ها و مطالبات، میزان دوری و نزدیکی و اشتراکات آنها را با اهداف و ابزارهای استکبار جهانی شناسایی و راهکار مناسب را اتخاذ کنیم

۶- در بعد بین المللی نیز حضور موثر و ضروری در زنجیره ارزش‌های اقتصادی، و نیز، توسعه حداکثری بنیه دفاع ملی و تثبیت سطح مطلوب تکنولوژی و ارتقای سطح و کیفیت مناسبات همه جانبه (سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی) با حداکثر کشورهای منطقه، بویژه همسایگان.نیز باید مد نظر قرار گیرد چرا که هرچه میزان پیوستگی و‌ وابستگی متقابل ایران با محیط های پیرامونی، منطقه و بین الملل بیش‌تر باشد، میزان ایمنی و استحکام و ثبات کشور، بیش‌تر خواهد بود.

۷-صیانت از منابع و مظاهر قدرت ملی، در عین رعایت اصل «پرهیز از تنش و اهتمام به عادی سازی شرایط»، باید از اصول راهبردی ما باشد.

در پایان باید گفته شود که توجه جدی به این موضوع ، مخصوصاً در شرایط کنونی که تحریم های اقتصادی جایگاه خاصی در سیاست های خصمانه آمریکا و نظام سلطه در تقابل با جمهوری اسلامی ایران پیدا کرده است ، می تواند تلاش های دشمنان را بی اثر سازد. و از انجا که دست یابی به چنین هدفی تنها در سایه وحدت و عزم ملی ممکن است ، لذا آگاهی گسترده مردم به این موضوع ، خود می تواند مثل همیشه مردم را در صحنه حفظ کرده و آنها را با افق های گسترده تری در فضای دشمنی استکبار جهانی با مردم ایران آشنا سازد. یادآوری است که وظیفه این یادداشت صرفاً تأکید بر ضرورت کار عمیق تحقیقاتی و اقدامات موثر در این زمینه است و پیشنهادهایی که در بالا آمده اند فقط به عنوان نمونه باید نگریسته شوند و فقرات مختلف دیگری وجود دارد که با تمرکز بر روی آنها می توان به تصویر روشن تری از واقعیت دست یافت.

نتیجه‏ گیری

تصور دشمن و در صدر آن ها امریکا این است که اقتصاد پاشنه آشیل ج.ا.ایران است و با تحریم و فشار اقتصادی می‌تواند به اهداف خود دست‌ پیدا کند ولذا صحنه اصلی جنگ را در حوزه اقتصاد ترسیم کرده است و در این راستا از جمله برنامه‌های آمریکا ایجاد دوقطبی امنیت و اقتصاد و دستکاری افکارعمومی در داخل کشور در این عرصه می باشد. بدون شک درکی استراتژیک از دشمنی ها و سیاست های خصمانه امریکا ، و شناسایی ، شیوه ها، روش ها و نشان گاه های مورد نظر آن و البته ترکیب لایه های مختلف این اهداف و سیاست ها با توجه به طیف گسترده تهدیدات ترکیبی( از جمله تهدیدات در حوزه نرم و نفوذ و جنگ رسانه‌ای و دیپلماتیک )، که امریکا دنبال می کند – در کنار ارتقاء ظرفیتهای ملی ، بویژه از طریق توسعه قاعده حاکمیت و جلب حداکثری اعتماد ملی، و جذب مشارکت کامل ملی در مسئولیتهای تاریخی کشور، زمینه مداخلات و تهدیدات بعدی امریکا یا هر دشمن دیگری را خنثی خواهد کرد.بدیهی است از آنجایی که هر گونه حرکتی در جهت اصلاح امور با همکاری و همیاری و عزم ملی تحقق پذیر است لذا ، هر گونه ای از شکاف ها و تنش های ناشی از تفاوت در نگرش های سیاسی و جناحی در سطوح مردم و مسئولین باید در راستای وحدت ملی به فراموشی سپرده شود، و هشیار باشیم که هرگز به دنباله روی از مسائل و اهداف جناحی و بازی در زمین دشمن کشیده نشویم. در پایان باید گفته شود که آشفتگی و نابسامانی راهبرد دولت ترامپ، در کنار تشتت سیاست خارجی و تفرق سیاست داخلی ترامپ، امریکا را در این رویکرد ناتوان خواهد کرد و تحقق این رویکرد نه تنها ساده نیست بلکه، هم برای امریکا هزینه بسیار دارد و هم برای جهان.

دکتر امیرحسین طاهری

عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی

و تحلیل گر مسایل بین الملل ۶/۸/۹۶

کد خبر: 866441

وب گردی

وب گردی