به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی ایسکانیوز؛ ایرانیان مدتی است حوادث تلخی را مزهمزه میکنند که هر کدام به نوعی دل هموطنان را به درد میآورد. بعد از سپری شدن حادثه آتش سوزی میدان نفتی رگ سفید، با زلزله کرمانشاه مواجه شدیم، تازه میخواستیم امید زندگی را در بین مردم بپرورانیم که دوباره حادثه دیگری رخ داد. بلی حادثهای که این بار نشانی از افراد ایرانی نیست.
کشتی سانچی روز ۲۵ آذر ماه ۱۳۹۶ بندر عسلویه را با محموله حدود یک میلیون بشکه میعانات گازی به مقصد یکی از بنادر کره جنوبی ترک کرد و روز شنبه (۱۶ دیماه) ساعت هشت شب به وقت محلی با یک کشتی فله بر هنگ کنگی به نام «کریستال» با مالکیت یک شرکت لجستیکی در استان «جه جیانگ» چین حاوی 64 هزار تن غله بود که از آمریکا به مقصد استان «گوانگ دونگ» در جنوب چین می رفت، در بین راه به کشتی نفتکش «سانچی» با مالکیت شرکت «برایت» از جمهوری اسلامی ایران برخورد کرد.
این حادثه سبب انفجار و آتش سوزی در کشتی نفتکش شد و از 32 سرنشین آن - 30 نفر ایرانی و 2 تن بنگلادشی - به استثنا سه تن که پیکرشان کشف شد، خبری نیست.
حادثه برخورد و آتش سوزی کشتی ایرانی که با پرچم پاناما تردد می کرد، یک هفته مانده به سالروز فاجعه آتش سوزی ساختمان پلاسکو، ما را دوباره با ندانم کاری مسئولین مواجه کرد.
از روزی که نفتکش سانچی دچار حادثه شد و خانواده دریانوردان دچار بیم و اضطراب شدند، اطلاعات متعددی از سوی مقامات و رسانههای رسمی و رسانههای غیررسمی ارائه می شد که در صحت آنها تردیدی جدی وجود داشت.
طی روزهای اخیر خبرهای ضد و نقیضی از سوی مسئولان مخابره میشد، گاهی اوقات امید را در دل خانواده دریانوردان زنده میکرد و گاهی اوقات به یاس و ناامیدی و مدام این اخبار هر روز پررنگتر می شد تا جاییکه فضا را برای شایعه پراکنی فراهم میساخت. چرا که ارائه اخبار متفاوت خود عاملی برای ایجاد شایعهپراکنی بود. زمانی که نفتکش سانچی دچار حادثه شد روز نخست عنوان شد که یکی از قایقهای نجات نفتکش از کشتی جدا شده و شاید خدمه نفتکش پس از بروز حادثه از محل حادثه دور شده باشند. هنوز نفسهایی از انتشار این خبر نگذشته بود که باخبر شدیم پیکر یکی از کشتهشدگان در آب پیدا شده که با خود جلیقه نجات داشت اما تنها چند روز بعد از این اتفاق افراد حاضر در محل حادثه اعلام کردند که کشتی دچار انفجار شده و سرنشینان کشتی فرصت فرار را نداشتند. این اخبار هر روز از طریق مسئولان نقل میشد و گاهی امید میدادند که این دریانوردان زنده اند؛ اما زمانی که نفتکش غرق شد تازه متوجه شدیم که کل سرنشینان این نفتکش همان ساعات اولیه به دلیل انفجار پیدرپی و شدت آتش و گرما و دودهای سمی جان باخته اند.
این حادثه ما را به یاد آتش سوزی ساختمان پلاسکو انداخت که اخبار را از صداوسیما پیگیری میکردیم تا شاید سرنخی از افراد زنده بدست بیاوریم یا شاید خبر برسد قدم موثری برای امداد و نجات برداشته شده است. گویی صحنه های نجات حادثه دیدگان تنها برای جهان اولی هاست و برای ما جز در فیلم ها و افسانه ها مصداق بیرونی ندارد.
درباره حادثه نفتکش «سانچی» پرسشهای بی پاسخ بسیاری وجود دارد:
چرا در طول این هشت روز نفتکش «سانچی» کیلومترها از آبهای چین تا جزیره اوکیناوای ژاپن را پشت سر گذاشت اما خاموش نشد تا غرق شود؟ در کجای تاریخ حمل و نقل دریایی جهان این موضوع مسبوق به سابقه بوده که امروز با یادآوری آن کمی آرام بگیریم؟
چگونه تمامی خدمه چینی کشتی باری که با نفتکش ایرانی برخورد کرد در همان ساعات اولیه نجات یافتند اما با گذشت هشت روز حتی حسرت پیدا کردن پیکر دریانوردان ایرانی بر دلمان ماند؟
چطور میشود که چینیها که به بهانه بدی آب و هوا و وزش باد بارها عملیات مهار آتش نفتکش «سانچی» را متوقف کردند اما روزهای گذشته در اقدامی غافلگیرکننده جعبه سیاه نفتکش را در بالاترین نقطه کشتی جدا و با خود به شانگهای میآورند؟
مسئولان کشور در طول یک هفته گذشته و با وجود آنکه وقت کشی چینیها در مهار آتش «سانچی» محرز شده بود، به راحتی روزه سکوت در پیش گرفتند. چرا مراتب اعتراض خود را اعلام نمیکنند؟
چینیها به خواسته خود رسیدند و «جعبه سیاه» را تصاحب کردند و خیلی هم نیاز به بازخوانی جعبه سیاه در پاناما یا شانگهای نیست، نتیجه مشخص است، آنها دوباره پیروز شدهاند .
همچنین سوالهای مختلفی در ابهام است و این که چرا وزارت نفت، وزارت امور خارجه و وزارت کار و ریاست جمهوری خود را متکفل و متعهد حفاظت از اتباع ایرانی نمی دانند؟
وقتی دو عنصر نابودگر آتش و آب در دریا آمیخته میشود به طوری یقین که یکی میسوزاند و یکی خفه میکند؛ بنابراین مدیریت زمان بسیار مهم است. با درنظرگرفتن این شرایط و با احتساب اینکه نقطه اشتعال بار کشتی منفی ۱۸ درجه و به نوعی یک بمب است باید امدادرسانان به گونهای باید زمان را مدیریت میکردند و متاسفانه در این راستا عملکرد قابل توجهی از سوی مقامات چینی نداشتیم و مدام شرایط بدی آب و هوا و مسائل زیست محیطی را عنوان میکردند و این خود عاملی برای مشتعل شدن بیش از حد نفتکش شد.
باتوجه به اینکه حادثه در محدوده منطقه چین افتاده بود مقامات چین میتوانستند با استفاده از افراد متخصص و ماهر و صرف هزینههای مالی و درخواست کمک از کشورهای همجموار جان انسانها را نجات دهند. متاسفانه دولت چین از هر فرصتی برای کسب سود و منفعت مالی استفاده می کند و این بار هم نگران آلودگی نفتی و حفاظت از دریای چین است. بنابراین می توان یادآور شد هرکاری باید در زمان خود انجام شود؛ وقتی دیر میشود، ارسال ۱۰۰ آتشخوار و هزاران تن فوم و دستگاه کولینگ و خنک کننده هم فایده ندارد. طبعا از چنین دولتی انتظار یاری نمی رفت اما آیا وزرای مرتبط در ایران هم، نگران آلودگی آب های چین با خون فرزندان ایران هستند؟ چرا تاکنون اعتراض یا اقدام موثری ندیده ایم؟
شاید تنها منتظر بودند که خبر فوت آنها اعلام شود تا پشت سرهم به ارسال پیام تسلیت اکتفا کنند در حالی که این نشان می دهد که مسئولان رده بالای کشور اداره چنین بحرانهایی را ندارند و تنها در حد شعار به عملکرد خودشان قانع هستند.
حالا بعد از کیفیت اجناس چینی، کیفیت رابطهی دیپلماتیک و حتی اقتصادی کشورمان با طرف چینی محل دعوا در رسانههای داخلی و در بین گپو گفتهای مردم است و شاید چینیها اینچنین به بدنامی خود در بین اذهان جامعهی ایرانی دامن زدهاند و با این تفسیر می شود گفت: از کوزه همان برون تراود که در اوست.
نویسنده: حبیبه رحیمیان - خبرنگار نفت و انرژی
402