روابط استراتژیک با فرانسه؛ از سیاست دولت تا آرزوی « کارگزاران»

ارگان رسمی حزب کارگزاران چندی پیش مدعی شد روابط ایران و فرانسه در آستانه‌ی استراتژیک شدن است.

روزنامهی سازندگی ارگان رسمی حزب کارگزاران در پیششماره چهارم خود در بخشی از مطلب اختصاصی خود با عنوان «48ساعت سخت برای آقای ترامپ» با بیان تقابل فرانسه با آمریکا در خصوص برجام، از موضع این کشور در قبال اغتشاشات ایران استقبال میکند و آن را ناشی از دیپلماسی جدید امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه میداند. رئیس جمهوری که سازندگی آن را رئیس جمهور معتدل مینامد.

این روزنامه با بازخوانی تلاش های رئیس جمهور فرانسه برای جلوگیری از آمریکا برای خروج از برجام از جمله پیشنهاد نشست مشترک روسای جمهوری فرانسه، آمریکا و ایران مینویسد: «میتوان روابط ایران و فرانسه را در آستانهی استراتژیک شدن ارزیابی کرد.» ادعایی که با کوچکترین اطلاع از ماهیت روابط استراتژیک، به چالش کشیده میشود.

به واقع اگر ماهیت روابط راهبردی درست تبیین شود، این برداشت سازندگی از روابط ایران و فرانسه کاملا خنده دار است. مهمترین مسئله برای شکلگیری روابط راهبردی و استراتژیک، وجود افق مشترک امنیتی و سیاسی است که به حوزههای دیگر نیز کشیده می شود و مبنایی برای همکاریهای راهبردی است.

ایران و فرانسه نه تنها در سپهر امنیت و سیاست بینالملل، افق مشترکی ندارند بلکه در تقابل با یکدیگر نیز تعریف میشوند. این تقابل از ابتدای انقلاب و با حمایتهای فرانسه از رژیم بعث عراق در حمله به ایران و و پناهدادن به سران گروه تروریستی منافقین آغاز میشود و در برهههای مختلف ادامه پیدا میکند.

همراهی فرانسه در تحریمها اعمالی علیه ایران، اقدامات خزنده فرهنگی و امنیتی سفارت فرانسه در ایران و بدعهدی شرکتهای مختلف فرانسوی در پروژههای مختلف همکاری مشترک از خودروسازی تا صنعت نفت تنها بخشی از اقدامات ضد ایرانیِ فرانسویها بوده است.

از سوی دیگر، فرانسه در مهمترین پرونده امنیتی، سیاسی و انسانی جهان یعنی رژیم صهیونیستی، با ایران اختلافات بنیادین دارند. فرانسه حامی سرسخت اسرائیل است درحالی که جمهوری اسلامی ایران از ریشه، موجودیت این رژیم را زیرسوال میبرد و آن را یک رژیم تروریست و غاصب میداند و از هر کشور و گروهی که با این رژیم مبارزه کند، حمایت به عمل میآورد.

با وجود شکاف عمیق در روابط دوکشور، تصور روابط راهبردی ایران و فرانسه به یک آرزو شبیه است تا واقعیت و درحالی که در داخل کشور، روابط ایران و فرانسه را در حال استراتژیک شدن ارزیابی میکنند، سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه برنامه موشکی ایران را منبع بی ثباتی و ناامنی در منطقه میخواند و خواهان مذاکره صریح و «مصالحه ناپذیر» با تهران در خصوص برنامه موشکی جمهوری اسلامی میشود. پیش از آن نیز ژان ایو لودریان، وزیرخارجه فرانسه، در مهرماه امسال ازتحت فشار گذاشتن ایران در زمینه‌های موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای خبرمیدهد و در روزهای اخیر نیز پا را فراتر گذاشته و سفر آینده خود را سفر برای مذاکره موشکی میخواند و میگوید: ما در باب موشک‌های بالستیک و مسائل منطقه با ایران گفتگو کرده ایم و اکنون قصد داریم موضوع نفوذ نظامی در خاورمیانه (غرب آسیا)، حمایت مالی از حزب الله لبنان و شبه نظامیان حوثی (جنبش انصارالله) در یمن را با این کشور مطرح کنیم.

اما روابط ایران و فرانسه جنبه اقتصادی نیز دارد. واردات ایران از فرانسه پس از برجام، روند روبه رشدی را طی کرده است. و فرانسویها در زمینههای مختلف از جمله صنعت نفت، صنایع هوایی، خودروسازی، ریلی و فرودگاهی در طرف معامله با ایران قرار گرفت. اگرچه فرانسه در مذاکرات هستهای نقش پلیس بد را برعهده گرفته بود اما به گفته آخوندی، وزیر راه و شهرسازی ایران، فرانسه جزو کشورهایی بودکه برای شروع روابط دو باره با ایران پیشگام است.

فارغ از اینکه تا چه اندازه روابط اقتصادی ایران و فرانسه، به افزایش سطح تکنولوژیک ایران و ورود کالاهای سرمایهای میانجامد، اما سخن از استراتژیک بودن روابط ایران و فرانسه عملا یک رویاست اما ممکن است پشت پرده این رویا یک واقعیت نهفته باشد.

استراتژیک شدن روابط ایران و فرانسه آن چیزی است که ارگان رسمی حزب کارگزاران سازندگی آن را اعلام کردهاست. حزبی که بسیاری از افراد فعال در آن به نوعی با یکی از صنایع مورد علاقه فرانسویها در ایران ارتباط دارند.

به‌عنوان نمونه، به نقل از برهان، شرکت «OIEC» در زمان وزارت آقازاده بر وزارت نفت در سال 66 تأسیس شد و توسط فروزش، محمدخان، روغنی زنجانی، واعظی و لاهیجیان اداره می‌شد، به‌طور کامل در اختیار اعضای حزب کارگزاران بود و این شرکت مقدمه‌ای برای تأسیس شرکت پتروپارس به‌عنوان شرکت به‌ظاهر خصوصی گردید.

بعدها پتروپارس طرف قرارداد و همکاری با توتال قرار گرفت. در سال 1395 نخستین موافقتنامه اصولی (HOA ) با حضور کنسرسیوم بین المللی توتال، سی.ان.پی.سی و پتروپارس برای توسعه فاز 11 بسته شد و پس از مذاکره های طولانی میان اعضای کنسرسیوم و شرکت ملی نفت ایران، نخستین قرارداد بین المللی ایران در قالب مدل جدید قراردادهای نفتی ایران به امضا رسید.

در صنعت خودرو نیز میتوان ردپای اعضای حزب کارگزاران را دید. سعید لیلاز قائم مقام حزب کارگزاران سازندگی، سابقه حضور در بخش های مختلف صنعت خودروسازی کشور را دارد. لیلاز در سال 68 به استخدام سازمان گسترش و نوسازی صنایع (ایدرو) درآمد و از سال 70 عضو هیات مدیره شرکت های مختلف خودروسازی شد. در کارنامه وی قائم مقامی ایران خودرو دیزل، شرکت خدمات پس از فروش ایران خودرو دیزل(گواه) و مدیرعاملی شرکت سرمایه گذاری گروه صنعتی (رنا) و همچنین شرکت تینا دیده می شود. لیلاز که در هر دو گروه خودروسازی ایران خودرو و سایپا فعالیت کرده است و در سال 94 سید محمد بیاتیان عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس از فشار سازمان ایدرو برای حضور لیلاز در گروه خودروسازی سایپا خبر داد. البته از این مسئله مهمتر قراردادی بود که با رنو امضا شد و این قرارداد به گفته منصور معظمی مدیرعامل وقت ایدور نهایی نمیشد اگر حمایت نعمت زاده (وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت و از مدیران نزدیک به کارگزاران ) وجود نداشت.

البته نباید از فعالیتهای حسین مرعشی در کرمان نیز غافل بود. حسین مرعشی که از اعضای ردهبالای حزب کارگزاران است در دوره استانداری خود در کرمان زمینه را برای ایجاد یک موسسه فراهم کرد که بعدها این موسسه خود سرمایهگذار یا سهاممدار برخی از مجموعههای بزرگ اقتصادی شد. به نقل از دانا، ایجاد منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید، منطقه اقتصادی سیرجان، کارخانجات مدرن خودرو، احداث فرودگاه، ایجاد هتل ها و مراکز خدماتی، رفاهی و ورزشی از جمله سرمایه گذاری های این موسسه است و شرکت صنایع خودروسازی کرمان موتور، مدیران و راین، سه مجموعه ی بزرگ تولید خودروی کشور هستند که در منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید بم فعالیت می کنند.

البته این موسسه سهامدار صددرصد هواپیمایی ماهان نیز هست. حوزهای که باز هم جای پای فرانسویها در ایران است. اگرچه حق انتخاب در حوزه هوایی برای ایران کم است اما اختصاص حدود65 درصد از ناوگان هوایی ماهان به ایرباسِ فرانسوی، موجب قرابت ماهان به صنایع هوایی فرانسوی است.

این علاقه مشترک بین اعضای حزب کارگزاران و فرانسویها میتواند کاملا اتفاقی باشد و به بنابر این نیست تا حکم قطعی صادر شود و یا کسی و یا حزبی متهم شود اما به واقع آیا می‌توان این سوال را در سپهرسیاست و اقتصاد کشور مطرح کرد که آیا در روابط سیاسی و اقتصادی ایران با دیگر کشورها، منافع یا جریان های حزبی بر مصالح ملی و خردجمعی ترجیح پیدا می کند؟

به هرحال باید درنظر داشت به طور کلی و به گفته علی دارابی در کتاب کارگزاران سازندگی از فرازتا فرود، تفکر اقتصادی حزب کارگزاران عموماً متأثر از اقتصاد لیبرالی و سرمایه‌داری، بر خصوصی‌سازی، آزادسازی وحداقلی کردن دخالت دولت تأکید و از نظر خارجی، دیدگاه‌های آنان با رفتارهای نهادهای مالی و اقتصادی بین‌المللی هماهنگی داشته است واگر اعتقاد اکبر ترکان(سیاستمدار نزدیک به حزب کارگزاران) که ما به جز پخت آبگوشت بزباش و قورمه سبزی در هیچ تکنولوژی صنعتی نسبت به جهان برتری نداریم، در یک فضای فکری حزب کارگزاران قرار مبنی بر سرمایه داری و آزادسازی قرار بگیرد عملا می تواند به معنی پذیرش واردات گسترده و غفلت از حمایت برای درونزا شدن اقتصاد باشد. و این نگاه ها یعنی باز بودن کشور برای واردات در نگاه برخی از سیاستمداران، فرصتی خوب برای گره خوردن اقتصاد ایران به اقتصاد جهان و ایجاد وابستگی متقابل است که حساسیت و آسیبپذیری کشورها را در روابط با یکدیگر بالا میبرد و عملا به کنترل رفتار سیاسی طرفین میانجامد.

حال شاید با توجه به تفکراقتصادی و سیاسی حزب کارگزاران، این حزب کارگزاران است که تمایل به روابط استراتژیک با فرانسه دارد و نه ایران به معنی مجموعه حاکمیت.

کد خبر: 899880

وب گردی

وب گردی