به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، نمایش «ابوبکر محمدی، فاطمه محمدی» به نویسندگی و کارگردانی جلال تجنگی درباره فروپاشی یک معصومیت همراه با فقیر تماشاگران را با تقابل شیعه و سنی مواجه کرد.
این نمایش با بازیهای ساده و متنی نه چندان پیچیده، سه فاکتور مشخص و مهم دارد؛ فاکتورهایی که به متن و به اجرا، تشخص و ویژگی میدهد.
نمایش روایتگر زوجی سنی و شیعه است که با وجود مخالفت خانوادهها و مشکلات و محدودیتهای اجتماع ازدواج کردهاند و زندگی سخت و فقیرانه اما عاطفی و شریفی را با تدریس خصوصی میگذرانند.
بحران و گرهی سه جانبهای در یک مقطع زمانی کوتاه برای آنها رخ میدهد: باید خانه اجارهای خود را خالی کنند در حالی که پول پیش برای اجاره کردن خانه ندارند، فاطمه که برای تدریس به خانهای رفته مورد آزار و مزاحمت مردی به نام افشاری قرار گرفته و یک مرد مذهبی و سختگیر سنی به نام فاروق نیز (که استاد ابوبکر بوده) اصرار و تاکید دارد آنها را برای کار در یک کانال تلوزیونی مخصوص اهل سنت به خارج بفرستد.
اولین فاکتور مهم و ویژه، نمایشنامه است؛ متنی که جلال تجنگی در آن برای اولین بار در ایران به طور جدی و مستقل به مسئله اقلیت دینی و مشکلات زیستی و اجتماعی آنها پرداخته است. نویسنده تاکیدی بر ایجاد پیچش مکانیکی و ابهامافرینیهای مصنوعی ندارد، بلکه به طور واضح و شفاف و هوشمندانه به ابعاد و سویههای اجتماعی-زیستی مردمان اقلیت که در شرافت و فقر نیز محاصره شدهاند میپردازد.
کارگردان این نمایش، انسانهایی مچاله شده در وضعیت بستهی اجتماعی و اقتصادی را که تنها سرمایهشان "شرافت" است را به طوری لمسپذیر و بدون شعار ، تعریف و بازسازی کرده است؛ انسانهایی که دین و سنت و ایرانی بودن و شرافت را با هم دارند و نمیخواهند تکبعدی و مبتلای ایدئولوژی باشند اما آدمها و محیط اطرافشان، با همه وجود از فقر و آسیبپذیری آنها میخواهند سواستفاده کنند؛ دوستشان علیرضا که با مرد مزاحم برای گرفتن پول گاوبندی کرده! فاروق که میخواهد از فقرشان استفاده کند و آنها را به سمت مهاجرت و کار در یک کانال تلوزیونی ایدئولوژیک هدایت کند! افشار که مزاحمت و آزار برای فاطمه ایجاد کرده و گمان میکند با پول جبران میشود! این گرههای سه گانه، شخصیتهای نمایش را بهخصوص ابوبکر را که بر انسانگرایی و شرافتش ایستادگی میکند، تا مرز انهدام و فروپاشی روحی پیش میبرد.
نمایشنامه جلال تجنگی دارای گرهگاههای تراژیک سه سویه است که بسیار خوب و اساسی در متن ایجاد شدند و مخاطب را به متوجه سویهها و ابعاد زیستی این زوج (و اقلیت دینی) میکند. همچنین عواقب تلخ محدودیت و چالشهای ایدئولوژیک در قالب دیالوگها و حسهای شخصیتها، در این متن فضاسازی و نشان داده شده است. تجنگی در نوشتن متون شهری (اصطلاحی جامعهشناختی برای متنهای ادبیای که به چیستی و چراییهای زندگی شهری و ساختار زندگی شهری میپردازند) هوش و نگاههای خاصی دارد و این را در نمایشنامهها و نمایشهای قبلیاش نیز نشان داده است.
نمایش ابوبکر محمدی و فاطمه محمدی قرار است در شهرستانها نیز اجراهایی داشته باشد و این نمایش با گروههای مختلف اجتماعی ارتباط خواهد گرفت زیرا رئالیته، سادهگی، روشنی و روشنگری را همراه دارد.
بازیهای ساده اما خوب مهران نائل، وحید آقاپور، سرور عربپور، اتابک نادری و بهخصوص امین میری در نقش فاروق هم در این نمایش از نکات اشارهکردنی است.
از: رضا قنبری