رو به اضمحلال!

جشنواره تئاتر فجر آخرین ساعات خود را سپری می کند. جشنواره ای به نسبت کم فروغ با آثار ضعیف و دسته چندمی و با حواشی بسیار.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز، در این دوره از جشنواره می توان گفت که آثار قابل قبول به ندرت وجود داشت آثاری که بتوان آن را نماد و نمونه یک تئاتر خوب داخلی دانست. از طرفی می توان به وفور آثار دسته چندمی با مفاهیم ابتدایی بدون هر گونه پرداخت روایی و با ضعف های بسیار مشهود در بازی ها و کارگردانی؛ یافت.

اما وقتی نگاه دقیق تری به نمایش های ارائه شده در جشنواره می اندازیم انتخاب این آثار را بیهوده و دلیل نابلدی هیئت انتخاب نمی بینیم. آثاری که درون متن اشتراکاتی همچون حرف های سیاسی با افزودنی های کمدی و حرکات موزون به همراه دارند.

آواز ماهی ها در مرداب نمایشی بسیار خسته کننده است که در طول اجرا به دنبال عقده گشایی است و دائما همه مردان را مورد تهاجم قرار می دهد، این نمایش نه تنها ضد مرد است، بلکه ضد زن نیز شده و از طرفی مردان ماهی گیر خلیج را به تمسخر گرفته است. این نمایش در حالیکه نماینده بندر دیر است به هیچ وجه نمایندگی فرهنگ مردم ساحل خلیج را به عهده نگرفته است و اصلا می توان تصور کرد که قصه در شمال کشور اتفاق افتاده است.

نمایش هنرپیشه نقش دوم که یکی از نوشته های بهرام بیضایی است هم یکی از آثار به شدت متوسط جشنواره است که در ظاهر به موضوعی اجتماعی می پردازد اما سراسر آن حرف ها و کنایه های سیاسی به نظام و انقلاب است و قبله آمالش هم نقش شیر خورشیدی است که بر بالای خانه ای برای تماشاگر متصور می شود. می توان گفت که اکثر نمایش ها استقلال هنری خود را فراموش کرده اند و کاملا جانبدارانه و گاها غیر منصفانه به نقد نظام می پردازند و به آن طنز و رقص نیز اضافه می کنند.

در نمایش کوکوی کبوتران حرم، نوشته علیرضا نادری در دیالوگی؛ آذر می گوید: " امام رضا حاجت من رو نداد، اما رها حاجت منو اجابت کرد، گفت میام و طلبکارها رو راضیشون میکنم" رها زنی است که به بدکاره گی متهم است.

بیشتر نمایش های تئاتر فجر به همین مشکل مبتلا هستند، عقده گشایی از مسائل سیاسی و فرهنگی. نمایش های خوبی مبتنی بر معضلات اجتماعی و فرهنگی نیز وجود داشتند که سعی بر آن داشتند تا منصفانه و هنرمندانه به بررسی آن معضل بپردازند.

لازم است یک بار دیگر به همه هنرمندان تذکر داده شود که هنر را نباید به اسارت عقده های شخصی برد، هنر باید آزاد باشد، نباید آن را دستمایه اهداف کرد، پس از آن است که می توان نام آن را هنر گذاشت و اگر تیغش برّنده هم بوده، قابل پذیرش و تاثیر گذار خواهد بود.

500

کد خبر: 901697

وب گردی

وب گردی