به گزارش ایسکانیوز، پیمان بیگدلی در این یادداشت می نویسد: حضور دانشآموزان در کلاسهای درس مدارس روزانه حقی است که در صورت ازدواج آنها در دوران تحصیل سلب شده و این دانش آموزان باید پس از ازدواج بقیه دوران تحصیل خود را به یکی از چهار طریقی که در ماده 53 آییننامه اجرایی مدارس قید شده است ادامه دهند.
برخی افراد، علت عدم امکان ادامه تحصیل دانش آموزان متاهل زیر 18 سال را به علت ازدواج آنها در سنین پایین قلمداد میکنند در حالی که این موضوع هیچگونه منع قانونی ندارد و صرفاً اعمال سلیقههای شخصی مدیران در اجرای آییننامه اجرایی مدارس موجب محرومیت دانش آموزان متأهل از ادامه تحصیل هست. طبق ماده ۵۳ آییننامه اجرایی مدارس مصوب ۲۰ مرداد ۱۳۷۹ دانش آموزان ازدواجکرده میتوانند به یکی از روشهای زیر ادامه تحصیل دهند:
1- طبق مقررات در امتحانات متفرقه شرکت کنند.
2- طبق مقررات در مدارس بزرگسالان تحصیل کنند.
3- در صورت داشتن شرایط سنی در مدارس روزانه ثبتنام نمایند و بدون حضور در کلاس، مانند سایرین در امتحانات شرکت کنند.
4- با رعایت سادگی کامل و خودداری از ابراز مسائل ازدواج با دیگر دانش آموزان، مانند سایرین در مدارس روزانه به تحصیل ادامه دهند.
در واقع، مطابق بندهای یک و سه این آییننامه دانش آموزان متأهل حق حضور در کلاس درس را ندارند و این در حالی است که مطابق اصل 30 قانون اساسی، تأمین وسایل آموزش و پروش رایگان برای همه دانش آموزان یکی از وظایف اصلی دولت است که باید آن را فراهم کند.
همچنین بر اساس بند 2 این آییننامه دانش آموزان متأهل به حضور و ادامه تحصیل در مدارس شبانه هدایت میشوند و از آنجائی که این مدارس هزینههایی را جهت ثبتنام دریافت میکنند این موضوع با اصل 30 قانون اساسی که مربوط بهرایگان بودن تحصیل است مغایرت و منافات دارد و همچنین چون این مدارس در نوبت بعدازظهر تشکیلشده و تا شب به طول میانجامد استفاده از این مدارس برای دانش آموزان و علیالخصوص دانش آموزان دختر مشکلساز میشود و از سوی دیگر با برخوردهای سلیقهای مدیران بنده 4 این آییننامه نیز که در آن مقرراتی را برای دانش آموزان متأهل معین کرده است نیز کارایی خود را ازدستداده است.
در واقع، هرچند این بحث در آییننامه اجرایی مدارس تصویبشده است و هیچ اثری از این موضوع در قانون وجود ندارد اما بعضا برداشتهای سلیقهای از بندهای این آییننامه اثرات جبرانناپذیری را به دانش آموزان متأهل وارد می کند.این در حالی است که امید میرود مدیران مدرسه با نگاه مثبت به دانش آموزان متاهل و اعمال بند چهارم ماده 53 آییننامه اجرایی مدارس شرایط را برای تحصیل یکسان برای این دانش آموزان فراهم کنند.
در واقع، این مسیر سلیقهای که برای ادامه تحصیل دانش آموزان در نظر گرفتهشده است، یک مانع اساسی برای ازدواج دانش آموزان محسوب میشود که قدرت انتخاب آنها برای انتخاب مسیر بهتر برای ادامه زندگی را محدود میکند زیرا اگر هم بخواهند پس از ازدواج، ادامه تحصیل بدهند باید در مدارس شبانه بزرگ سالان ثبتنام کنند و این امر با توجه به اختلاف سن آنها با سایر محصلین این مدارس آسیبزاست و عملا بخشی از این دانش آموزان در چنین شرایطی ترجیح میدهند بهجای ادامه تحصیل، ترک تحصیل کنند. به عبارت دیگر، این روال که برای ادامه تحصیل دانش آموزان در نظر گرفتهشده است، بهجای اینکه دانش آموزان را تشویق به ازدواج کند بهنوعی یک مانع اساسی جلوی پای آنها محسوب میشود که اجازه انتخاب مسیر زندگی را برای آنها سخت دچار مشکل کرده و قدرت اختیار را از آنها میگیرد. در واقع، سازوکار فعلی حتی می تواند زمینه طلاق این دانش آموزان را فراهم کند.
این اتفاق در حالی رخ می دهد که بر اساس بندهای 4 و 13 سیاستهای کلی خانواده ابلاغی مقام معظم رهبری، «ایجاد نهضت فراگیر ملی برای ترویج و تسهیل ازدواج موفق و آسان برای همه دختران و پسران و افراد در سنین مناسب ازدواج و تشکیل خانواده و نفی تجرد در جامعه با وضع سیاستهای اجرایی و قوانین و مقررات تشویقی و حمایتی و فرهنگسازی و ارزشگذاری به تشکیل خانواده متعالی بر اساس سنت الهی» و نیز «پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و عوامل تزلزل نهاد خانواده بهویژه موضوع طلاق و جبران آسیبهای ناشی از آن با شناسایی مستمر عوامل طلاق و فروپاشی خانواده و فرهنگسازی کراهت طلاق» ازجمله وظایفی است که بر عهده نهادهای حاکمیتی قرار دادهشده است.
اما اگر در بهترین شرایط مدارس قبول کنند که این دانش آموزان بر اساس روش چهارمی که در این آیین نامه ذکرشده است نیز در مدارس حضور یابند، بعید نیست که باز هم پس از مدتی به علت کنجکاوی دانش آموزان دیگر برای اطلاع از شرایط زندگی در دوران بعد از ازدواج و یا مواجهشدن با بحث بارداری در دانش آموزان دختر، این دانش آموزان از ادامه تحصیل محروم شوند. این موضوع در مناطق روستایی بهمراتب سریعتر موجب ممنوعیت دانش آموزان دختر خواهد شد و از آنجایی که در این مناطق مدارس بزرگسال کمتری وجود دارد رفتهرفته بر تعداد زنان بیسواد و کمسواد جامعه افزوده خواهد شد.
درباره تأثیر منفی حضور این دانشآموزان در آگاهی جنسی دیگر دانشآموزان باید به این نکته اشاره شود که واقعیتهای موجود خلاف این موضوع را نشان میدهد، چون هماکنون عموم دانشآموزان مخصوصاً در دوره دبیرستان ازلحاظ آگاهیهای جنسی و روابط بین دختر و پسر در حدی نیستند که بتوان گفت اطلاعاتی ندارند. در نتیجه،نمیتوان پذیرفت که صحبتهای این دانشآموزان متأهل در مدارس برای همکلاسی های خود ممکن است باعث بلوغ زودرس آنها و دیگر مشکلات مطرحشده، شود.
همچنین دسترسی به اطلاعات جنسی بهقدری سهلالوصول شده است که مساله حضور دانشآموزان متأهل در کنار دیگر دانشآموزان برای دسترسی آنان به اطلاعات جنسی دیگر معنای قدیم را ندارد.
در مجموع، امید است با همکاری وزارت آموزش و پرورش، اوضاع نامناسب فعلی درباره وضعیت تحصیل دانش آموزان متاهل هر چه سریعتر برطرف شود تا این دانش آموزان بین دوراهی ازدواج و تحصیل گیر نیفتند.
700