نام عماد مغنیه برای دشمنان رعب‌آور و برای دوستان نشاط بخش بود

فرمانده سپاه قدس گفت: نام عماد مغنیه برای دشمنان رعب آور و برای دوستان نشاط بخش و امید آور بود.

به گزارش گروه سیاسی ایسکانیوز ، سردار قاسم سلیمانی در همایش راز رضوان ویژه دهمین سالگرد شهادت عماد مغنیه اظهار کرد: اولین جلسه ای است که درچارچوب علمی پیرامون شخصیت شهیدی برگزار می شود که وجودش، حضورش و شهادتش تاثیر بسیاری بر عالم اسلامی داشت. نامی که برای دشمن رعب آور و برای دوست نشاط بخش و امید آور بود.

وی ادامه داد: برای اولین بار می خواهم پیرامون دوست عزیزی صحبت کنم که دوره مهمی از عمرم را با او گذراندم. شخصیتی که قدر و اساس شخصیتش تاکنون در میان جوانان جهادی عالم اسلامی اعم از سنی و شیعه و غیر از آن در عالم مسیحی، مجهول و ناشناخته مانده است. نه این کنگره می تواند قدر او را معلوم کند و نه کنگره های دیگری.

سردار سلیمانی گفت: امروز دهمین سالگرد شهادت این اسطوره زمان است، این کلمه پیرامون افراد مختلف بر زبان ما جاری می شود اما حقیقتا در میان مجموعه مجاهدانی که به شهادت رسیدند، نمی شناسم اسطوره ای همچون شهید عماد مغنیه. شهادتش اندوه بزرگی را در عالم اسلامی به وجود آورد.

وی با بیان اینکه بعد از ارتحال امام در میان شخصیت های غیر روحانی ندیدم شخصیتی همچون عماد که اندوه بزرگی را در عالم اسلامی به وجود آورد، گفت: چه عواملی باعث می شود که انسان به چنین مرحله بزرگی از خودگذشتگی، ایثار و نبوغ برسد، آیا این فقط ذاتی در عماد مغنیه بود یا اینکه طریقی است که اگر انسان آن را بیابد می تواند شخصیت بزرگی را تربیت کند.

سردار سلیمانی اظهار کرد: انسان براساس دو عامل شخصیت خود را می سازد اول آروزست و دوم اراده. ریشه تزلزل و یا استقامت انسان هم به این دو عامل برمی گردد.

وی بیان کرد: آرزو اگر خاکی باشد انسان را در همان جایگاه نگاه می دارد. اگر این آرزو متعالی بود انسان را در اوج نگه می دارد. اراده انسان تابع تعلق انسان است. اگر خواستید ضعف و قوت انسان را بشناسید باید به تعلق آنها نگاه کنید.

فرمانده سپاه قدس گفت: اگر دیدید در جایی شخصیتی همچون امام (ره) اینگونه بر خلاف جریان حرکت کرد و یک امر محال و غیر ممکنی را تبدیل به ممکن کرد این به تعلقات، آرزوها و اراده امام برمی گرشت. تعلق ایشان به دنیا نبود و یک آرزو و خواست زمینی نداشتند لذا ایشان موفق شدند.

سردار سلیمانی گفت: وقتی خرمشهر سقوط کرد گفتند می‌خواستیم این خبر را به امام بدهیم چون همزمان با خروج ایشان از بیمارستان قلب بود ترسیدیم تهدیدی برای سلامتی ایشان باشد، وقتی به امام گفتند خرمشهر سقوط کرده ایشان گفتند سقوط کرده که کرده آن را پس می گیریم.

وی خاطر نشان کرد: عماد مغنیه شخصیتی بود که ممکن بود وقتی در جمع می نشست با شما بخورد و بیاشامد و زندگی عادی انسانی داشته باشد، اما هیچ کدام از عوامل دنیوی محور تعلق او نشد، حتی فرزند هم محور تعلق چنین شخصیتی نشد.

سردار سلیمانی ادامه داد: او در جنگ چریکی یک متخصص بود اما آنچه ورای او وجود داشت و دشمن را در برابر او ناتوان می کرد، تعلقش بود. انسانی که تعلقش عالی است اگر خبر مرگ را به او بدهند تبسم می کند و انسانی که تعلق اش پایین باشد، خبر مرگ را به او بدهند وحشت می کند. امری که عماد در میان دوستان و مجاهدان برجسته تبدیل به خورشید کرد تفاوت در آرزو و تعلق وی بود.

فرمانده سپاه قدس گفت: همه کسانی که در کارهای ویژه دست و نقش دارند بعضا ممکن است در عمل خود یک تخصص پیدا کنند و حرفه ای شوند. انسان اگر در موضوعی حرفه ای شد آن وقت مثل این حرفه ای‌هایی است که آمریکائی ها در بلک واتر تربیت می کنند و این انسان، انسان ناجی نیست.

وی با اشاره به حالات معنوی عماد مغنیه، گفت: یکی از حالات معنوی او تواضع بود. قبل از تاسیس حزب الله، حزب الله تاسیس کرد. دوستان لبنانی جریان حزب بعث و ترور شخصیت ها را به یاد دارند، او 19 سال داشت، چه کسی به یادش افتاد که از شخصیت ها دفاع کند در غیر این صورت بعثی ها همه را از بین می بردند، آن فرد عماد مغنیه بود.

سردار سلیمانی اظهار کرد: کسی که حزب بعث را منهدم و اخراج کرد در لبنان ، عماد مغنیه بود. من ندیدم و نشنیدم که حتی یه بار از منیت خود بگوید در حالی که خالق بسیاری از پیروزی ها بود. نزدیک ترین فرد به دشمنان بود برای شناخت آنان.

وی بیان کرد: در جلسه ای برادری اعتراض کرد و گفت هر روز می‌آیی اینجا جلسه می گذاری و میروی. آن شخص گفت باید ظرف ها را بشوری. عماد مغنیه گفت درست میگویی، ظرف ها را شست و کارش تمام شد و رفت. همین فرد سوال کرد که این کیست هر روز اینجا می آید گفتند او رضوان است.

فرمانده سپاه قدس گفت: آنکه خوف را در لبنان شکست داد عماد مغنیه بود. مرگ را ترساند و توانست لبنان را از جامعه کتک خورده پیوسته توسط دشمن، به جایگاه عالی برساند. عماد مغنیه مسئول نبود بلکه قائد بود. بعضی ها قائد هستند و از جلو فرمان صادر می کنند. در تمامی عملیات ها بدون استثنا که او مدیریت کرد خودش محور اساسی عملیات بود امکان نداشت بدون حضور او در صحنه میدان، عملیاتی صورت گیرد.

سردار سلیمانی اظهار کرد: برای علم آموزی و تربیت شیوه عجیبی داشت، او خودش یه مربی بود که متربیان فراوانی را در خدمت داشت. ما در عالم شیعه و سنی نداریم که در جایی جهاد بوده باشد اما مجاهدانش در پای درس عماد نبوده باشند. اما در عین حال از تجربه های دیگران هم استفاده می کرد. با برادران فلسطینی و عراقی می نشست و تجربه آنان را جمع بندی و بعد کادر سازی می کرد.

کد خبر: 907505

وب گردی

وب گردی