یکی از چالش های مهم دوران ما چالش اسلام و تجدد است /  آفت بسیاری از مسلمانان عدم موضع گیری در مقابل تمدن مادی است

آیت الله میرباقری با اشاره به وجود دو نوع جامعه و تمدن گفت: ما دو جمع پیدا می کنیم که هر دو دنبال یک مقصدی هستند. اراده هایی دارند، جهتی را انتخاب کردند، در مسیر آن جهت و حول یک محوری تجمع می کنند. اینجاست که تولی و ولایتی شکل می گیرد و تمدنی ساخته می شود و روح این تمدن پرستش است یا پرستش خدا و یا پرستش طاغوت.

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری ایسکانیوز، آیت الله سید محمدمهدی میرباقری در افتتاحیه سومین هفته علمی تمدن نوین اسلامی، به طرح شاخصه های انسان طراز تمدن نوین اسلامی پرداخت و گفت: انسان تمدن اسلامی انسانی است که تمام روابط خود اعم از رابطه با انسان های دیگر رابطه با خود رابطه با طبیعت و رابطه با حضرت حق را بر مدار رابطه با امام تنظیم می کند بر محور ولی حق حرکت می کند.

وی در مقدمه سخنان خود با بیانم این که ما حرف جدیدی در انسان شناسی اسلامی نداریم که بزرگان در گذشته نگفته باشند و مغفول مانده باشد، تاکید کرد: در موضوع انسان طراز تمدن نوین اسلامی نیاز به بازتولید ادبیات تخصصی داریم.

آیت الله میرباقری ادامه داد: انسان طراز انسان توسعه است. زیرا تمدن حاصل توسعه و پیشرفت است. یعنی ما در یک فرآیند به یک تمدن می رسیم. ما دو تمدن رقیب داریم یکی تمدن اسلامی و دیگری تمدن مادی و مدرن.

وی افزود: چطور انسان ابتدا تربیت می‌شود و چگونه هویت تمدّنی پیدا می‌کند؟ اصولاً جامعه انسانی حول یک محور شکل می گیرد اعم از اینکه این محور محور حق باشد یا محور باطل. تجمع حول این محور هم در واقع تجمع برای پرستش است، لذا تلقی ما این است که هر کجا جامعه ای شکل می گیرد عاری از پرستش نیست، یا خدا را می پرستند یا طواغیت، نفس و شیطان را می پرستند و فرض سوم نیز ندارد.

آیت الله میرباقری ادامه داد: اینکه می گویند انسان مدنی بالطبع است، یعنی نیازهای طبیعی انسان یعنی نیاز به امنیت، نیاز به مسکن و تغذیه انسان ها را دور هم جمع کرده؛ یک تحلیل روبنایی است چرا که انسان بر محور پرستش حول اولیایی جمع می شود. اراده های انسانی به هم گره میخورند، همفکری، همدلی و همکاری پیدا می کنند. عواطف، اندیشه و مهارت ها را به دست می آورند و بعد با تصرف در طبیعت یک مناسباتی را ایجاد می کنند برای پرستش آنچه که انتخاب کرده اند. لذا جامعه انسانی هر کجا که شکل می گیرد بر محور جهت‌گیری اختیارات انسان است و انسان ها در جهت گیری اختیار آزادی دارند.

آیت الله میرباقری با قرائت بخش هایی از قرآن کریم گفت: «لا اکراه فی الدین». در پرستش، در انتخاب خدا و در انتخاب ولی انسان آزاد است. «قد تبین الرشد من الغی» انسان انتخاب می‌کند. وقتی جهتی را انتخاب کرد بر محور امامی که ولی این جهت است سپس بر محور این تجمع اراده ها ساخته می شوند و سبقه پیدا می‌کنند و طبیعتا موجوداتی که مسخّر انسان در طبیعت هستند شکل می گیرند و در مجموع تمدنی ساخته می شود.

وی ادامه داد: تمدن ها عمدتاً بر محور اراده هایی هستند که آن اراده ها، اراده های تاریخی، اراده های اثرگذار و اراده های محوری در تاریخ بشر هستند. چه اراده های ظلمانی و چه اراده های نورانی. شهری که ساخته می شود، مدینه ای که ساخته می شود و بلدی که ساخته می شود یا بلد امین است و شهری است که حول امام حق و ولی حق شکل می گیرد یا بلد طاغوت و حول شیطان.

آیت الله میرباقری گفت: اگر جامعه در شکل مطلوب خودش حول امام حق موجود شود همه چیز در آن جامعه سبقه الهی دارد. هر کجا نگاه کنیم رنگ و بوی بندگی خدا را می بینیم و آهنگ توحید را میبینیم و اگر هم بر محور اولیای طاغوت شکل بگیرد هرچه پیش می رود سبقه ولایت آنها را دارد.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم گفت: جامعه و مدینه غیر از این کالبدی که دارد یک روح نیز دارد. روح این مدینه انسانها و ارواح انسانها است. روح این مدینه منظومه عواطف، اخلاق، اندیشه، عقلانیت، کارکرد و سبک زندگی انسان ها است و آنچه ما در این مدینه می‌بینیم پیکره مدینه و کالبد آن است.

وی افزود: شما وقتی در یک کالبد شهر تحقیق کنید مجموعه عواطف، اخلاق و فرآیند نیاز و ارضای آن جامعه را می توانید به دست بیاورید که اینها چگونه احساس نیاز می کنند، نیازهای فرهنگی شان چیست، نیازهای سیاسی شان چیست، نیازهای اقتصادی شان چیست؟ و برای حل این نیازها چه راه هایی دارند. اینها را در کالبد شهر می توانید ببینید.

آیت الله میرباقری با اشاره به دو نوع جامعه گفت: ما دو جمع پیدا می کنیم که هر دو دنبال یک مقصدی هستند. اراده هایی دارند، جهتی را انتخاب کردند، در مسیر آن جهت و حول یک محوری تجمع می کنند. اینجاست که تولی و ولایتی شکل می گیرد و تمدنی ساخته می شود و روح این تمدن پرستش است یا پرستش خدا و یا پرستش طاغوت.

وی افزود: این دو جریان جریانی نیستند که نسبت به هم بی تفاوت باشد، در طول تاریخ به صورت دائمی با هم تعارض دارند و این تعارض به صلح ختم نخواهد شد. زیرا موضوعی برای مصالحه وجود ندارد. گفت و گو بین این دو جریان برای فهم کردن نسبی یکدیگر کار ضروری و مفیدی است، برای اتمام حجت کار ضروری و مفیدی است، اما اگر تلقی شود که این دو جریان در نقطه ای به تفاهم و همدلی می رسند با فرض این که جهت خود را حفظ کنند، هرگز شدنی نیست. همه تفاوت ها بر سر اله است و جایی برای تفاهم نیست.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم ادامه داد: «قل یا أیها الکافرون. لا أعبد ما تعبدون. ولا أنتم عابدون ما أعبد. ولا أنا عابد ما عبدتم. ولا أنتم عابدون ما أعبد» آنها در پرستش به توسعه می رسند. چوب و سنگ را به تکنولوژی مدرن تبدیل می کنند. ما اله آنها را نمی پرستیم و آنها هم اله ما را نمی پرستند. «لکم دینکم ولی دین».

وی با اشاره به عقلانیت تمدن مادی، اظهار داشت: عقلانیت آنها بر خلاف اینکه می گویند؛ عقلانیت غیر ایدئولوژیک است. کاملا عقلانیت ایدئولوژیک است و عقلانیت دنیاپرستی است. حتی به نظر ما ریاضیات آنها هم ریاضیات دنیاپرستی است.

آیت الله میرباقری به عقلانیت جریان تمدن اسلامی اشاره کرد و گفت: عقلانیت تمدن اسلامی پرستش خدای متعال است. انسان طراز تمدن اسلامی انسانی است که جامعه پذیر و تاریخ پذیر باشد. نمی توانید انسانی را بیرون جامعه فرض کنید و بگویید انسان تمدن اسلامی است. انسان طراز اسلامی عضوی از یک جامعه دینی یعنی جامعه ای است که هم فرد در آن حقیقت اصالت دارد و هم جامعه هویت دارد.

وی افزود: انسان طراز انسانی درون جامعه اسلامی و درون تاریخ و انسان متناسب با پیشرفت اسلامی است. انسانی است که نسبت به تمامیت تمدن مادی موضع گیری و تبری دارد.

آیت الله میرباقری انسان طراز تمدن غربی را انسانی دانست که متناسب با توسعه غربی و توسعه ارضای نیازهای مادی تربیت شده است. وی انسان تمدن غربی را انسانی می داند که در یک نگاه هویتش یک توده انبوه ماده است. تمام قسمت هایی که دارد تحت قوانین ماده است و حتی فیزیک ماده بر روح او حاکم است. انسان طراز انسانی است که پیچیده تر شده، در فرآیندی تکامل اجتماعی پیدا کرده و متناسب با رشد تکنولوژی احساس می کند، می فهمد و عمل می کند. یعنی عواطف، اندیشه و رفتار او متناسب با رشد تکنولوژی است.

وی افزود: اگر چه در یک تمدن اراده های انسانی نسبت به طبیعت اراده های محوری هستند ولی در فرآیند توسعه مادی به جایی می رسد که عواطف انسان مانند انرژی های مادی خرج توسعه می شود. یعنی انسان به عنوان منبع تولید ثروت مورد مطالعه قرار می گیرد.

آیت الله میرباقری تعبیر توسعه انسانی را خلاف اصطلاح رایجش خواند و گفت: برای اینکه انسان متناسب با توسعه تربیت بشود انسان را تبدیل به انسان تابع تکنولوژی می کنند و حتی خیر و شر و خوبی و بدی اخلاق متناسب با رشد تکنولوژی می شود چرا که عاطفه انسانی متناسب با رشد تکنولوژی مهندسی می شود.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم ادامه داد: انسان طراز تمدن مادی انسانی است که افکار، مهارت ها، رفتار، عواطف و سبک زندگی او متناسب با رشد تکنولوژی است و احساس او متناسب با تکنولوژی ساخته می شود.

آیت الله میرباقری گفت: انسان اگر برآمده از ماده شد و هویت انسان احساس حب و طمع بر محور محبت و میل به خودش شد، انسانی است که خودمحور هم خواهد شد و میخواهد همه چیز حول محور خودش بچرخد. اگر جایی وارد حیات اجتماعی بشود مفاهیم را بر مبنای محور خودش اعتبار خواهد کرد. به عنوان مثال عدالت برای یک همزیستی در جهت رسیدن به منافع خود این شخص است.

این تجمع منتهی به ایثار و محبت حقیقی و فداکاری نخواهد شد هیچوقت جامعه آنها جامعه بهشتی نخواهد شد عرصه جامعه عرصه رقابت و به تعبیر قرآن عرصه برتری جویی و فساد است. »تلک الدّار الأخرة نجعلها للّذین لایریدون علوّا فی الأرض و لا فسادا و العاقبة للمتّقین« انسانی که بر مدار خود حرکت می کند دنبال برتری جویی است. برای این برتری جویی فساد می کند حتی اگر نامش را بگذارد اصلاح.

وی انسان طراز تمدن اسلامی انسانی را انسانی دانست که عضو جامعه و عضو جامعه تاریخی است، و افزود: انسان طراز تمدن اسلامی کسی است که بر محور تاریخی بین این دو جریان زیست می کند، این فضا را درک می کند و نسبت به آن موضع گیری دارد. انسانی که اهل موضع در مقابل جبهه رقیب نیست انسان طراز تمدن اسلامی نیست و در حال حاضر آفت بسیاری از نیروهای انسانی در جامعه مسلمین این است که موضع گیری در مقابل تمدن رقیب ندارند.

آیت الله میرباقری در ادامه گفت: یکی از چالش های مهم دوران ما چالش اسلام و تجدد است. خیلی خوب که بیاندیشیم به خوب و بد تقسیم می کنیم و موضعی نسبت به تمامیت این تمدن و تبری در مقیاس این تمدن نداریم و موضع ما در مقیاس موجودات و اجزا است. لذا ممکن است استحاله هم بشویم.

وی درگیری و تقابل دو تمدن مادی و اسلمی را در سه سطح تشریح و اظهار کرد: در سطح اول تعارض بین اله است. در محور پرستش با هم هماهنگ نیستند تمدن مادی و الهی و جهت گیر با ه هماهنگ نیست. در سطح دوم درگیری ها در مدیریت نظام و انتخاب ولی است. در سطح سوم به لایه های تمدنی کشیده می شود. انسان طراز تمدن اسلامی سه درگیری را حس می کند و تعقل می کند. می شناسد این درگیری ها را و در هر سه سطح موضع گیری دارد. تمدن مادی در طول تاریخ دنبال جنگ نرم انسان های تمدن مقابل را در تمدن خود استحاله کند.این کار قدیمی دستگاه شیطان است. «لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقِیمَ» راه امام حق را بر آنها می بندند و عضو جبهه باطل می شوند. انسان تمدن اسلامی ارزش ها را بر مدار هوای خودش تعریف نمی کند. احساسی که از خیر و شر دارد بر مدار پسند خودش نیست تابع امام است. دین را تابع خودش نمی داند خودش را تابع دین می داند. خودش را برای دین می داند نه دین را برای خودش. خودش را خلیفه الله نمی داند خودش را تابع خلیفه الله می داند.

کد خبر: 909781

وب گردی

وب گردی