تداوم بحران قطر در سایه سیاست هویج و چماق عربستان

احمد بخشایش اردستانی کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتگو با ایسکانیوز براین باور است دیدار ماه آینده رئیس جمهور آمریکا با سران عربستان، قطر و امارات به علت بحران های عمیق سیاسی، ایدئولوژیک، اقتصادی این کشور دستاوردی چندانی به بار نخواهد آورد و سیاست چماق و هویج عربستان علیه قطر نیز در تداوم این تنش نقش مهمی خواهد داشت.

*از اوایل ژوئن 2017 چهار کشور عربی به رهبری عربستان روابط دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی خود را با قطر قطع کرده اند. تلاش های بسیاری برای میانجی گری در میان این کشورهای صورت گرفت اما نتایج چندانی به دست نیامد اکنون رئیس جمهور آمریکا در ادامه تلاش ها برای پایان دادن به این بحران در ماه آینده با سران سه کشور عربستان، امارات و قطر دیدار خواهد کرد، به عنوان سوال اول هدف آمریکا از این میانجی گری چیست؟

در ابتدا آمریکا و به ویژه رئیس جمهور این کشور کار بسیار سختی برای پایان دادن به بحران درون عربی در پیش دارند. دونالد ترامپ و تیم سیاست خارجی این کشور در تلاش هستند کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به طور کامل در حوزه نفوذ و قدرت آمریکا قرار داشته باشند اما این بحران سبب شده است که قطر به نوعی به ترکیه و حتی جمهوری اسلامی ایران نزدیک شود و شکاف ایدئولوژیک در میان کشور های عربی نیز این نزدیک شدن قطر را تشدید می کند. اکنون آمریکا در تلاش است در وهله اول از تعمیق بیشتر این بحران جلوگیری کند و به نوعی به پوشش دادن و یا به عبارت بهتر با سرپوش گذاشتن بر آن تداوم آن را مدیریت کند. اکنون حاشیه جنوبی خلیج فارس به دو جبهه متخاصم تقسیم شده است و ترکیه و ایران نیز به نحوی از سیاست قطر حمایت می کنند این نیز نه تنها به نفع آمریکا نیست بلکه عربستان را نیز بیشتر در تنگنای امنیتی و سیاسی قرار خواهد داد. اگرچه براین باور هستم دیدار ماه آینده رئیس جمهور آمریکا با سران این سه کشور موفقیت چندانی به دست نخواهد آورد و مثل میانجی گری های پیشتر دستاورد ملموسی در راستای پایان بخشی به بحران نخواهد داشت و وضعیت حاشیه جنوبی خلیج فارس به پیش از ژوئن 2017 بازنخواهد گشت. در این میان باید به این نکته نیز اشاره کنم آمریکا از این تنش به نحوی سودمند خواهد شد اما این بحران باید مدیریت شده باشد و تعمیق چندانی نداشته باشد تا آمریکا نیز بتواند از از این مساله به نحو احسن استفاده کند.

* با اطمینان از عدم حل این بحران سخن می گوئید چه علل و عواملی باعث می شود این تنش همچنان تداوم داشته باشد؟

بحران درون کشورهای حاشیه خلیج فارس بحرانی تاریخی است مرزهای این کشور به نحوی ترسیم شده اند که نماد ضرب المثل استخوان لای زخم هستند. در دهه های گذشته عربستان با قطر و امارات، امارات و قطر و همچنین قطر و بحرین دارای مشکلات ارضی و مرزی بسیاری بوده اند و این مسائل همواره این کشورهای را مستعد بحران آفرینی ساخته است. در دهه نود و حتی ابتدا هزاره سوم این سه کشور چندین بار حتی تا آستانه درگیری های نظامی پیش رفتند که در چند مورد به درگیری نظامی کوچک مرزی نیز منجر شد. علاوه براین، این سه کشور سه استراتژی مجزا را برای آینده جهان عرب در پیش گرفته اند که این نیز خود در تعمیق این تنش نقش بسیار موثری دارد. قطر از طریق نظام رسانه ای و به ویژه وجود الجزیره و سیستم فرهنگی مختص به خود برای ایجاد هژمونی فرهنگی و رسانه ای در میان کشورهای عربی منطقه خاورمیانه تلاش می کرد این سیاست قطر به شدت عربستان و امارات و حتی مصر را نگران کرده بود زیرا از سیاست های قطر در سطح کشورهای عربی نگران بودند به ویژه اینکه ایدئولوژی اخوانی به ابزاری قدرتمند در دست قطر برای نفوذ فرهنگی و سیاسی و مداخله به ویژه در مصر تبدیل شده بود. از طرفی دیگر امارات با سیاست توسعه اقتصادی و ایجاد شهرهای نوین و تقویت مبانی اقتصادی خود برای ایجاد سلطه اقتصادی در میان سایر کشورهای عربی تلاش می کرد این نیز قطر را به شدت نگران می ساخت و به نحویی در تقابل با سیاست قرار می گرفت. در کنار این دو پروژه سیاس عربستان برای سرپرستی و رهبری مذهبی، سیاسی و اقتصادی کشورهای عربی و حتی جهان اسلام قرار دارد که در سطح کلان هم برنامه امارات و هم قطر در تضاد بنیادین با سیاست عربستان قرار دارند اگرچه امارات و عربستان چشم اندازهای مشترک بیشتری با همدیگر دارند. این مساله باعث می شود عربستان با امارات در یک جبهه قرار بگیرند و قطر را به عنوان رقیب و حتی دشمنی تصور کنند که نه تنها برنامه آنان برای هژمونی بر جهان عرب را به چالش می کند خود برای سلطه رسانه و فرهنگی در آن نیز تلاش می کند. به این خاطر چندان به آینده رفع تنش های درون عربی خوش بین نیستم.

* یعنی سیاست عربستان یکی از عوامل تداوم و تطویل این بحران است؟

بله عربستان سیاست بسیار رادیکال و حتی طماع گونه در پیش گرفته است و هر کشوری که در مقابل هژمونی این کشور و ادعای رهبری آن بر جهان عرب و حتی اسلام قرار گیرد را به شدت مورد حمله قرار خواهد داد اکنون قطری ها در بسیاری از موارد آماده گفتگو و مذاکره با طرف عربستانی هستند اما دولت عربستان و شروط این چهار کشور مبتنی بر نابودی قطر و به زانو در آوردن آن است در نتیجه سیاست به زانو در آوردن قطر توسط عربستان یکی از مهمترین عوامل این بحران کنونی و تداوم آن است.

*اما در هفته گذشته وزیر خارجه عربستان از سیاست عادی سازی روابط با عربستان سخن به میان آورد این مساله را چگونه ارزیابی می کنید؟

با این مساله موافق نیستم زیرا در همان زمانی که وزیر خارجه عربستان این موضوع عادی سازی روابط با قطر را مطرح کرد رئیس دفتر پادشاهی عربستان سعود القحطانی با حمله به قطر ین کشور را مسبب بحران در کشورهای عربی معرفی کرد و به شدت از قطر انتقاد کرد. این نشان دهنده سیاست چماق و هویج عربستان در قبال قطر است و باید آن را در چارچوب این سیاست بررسی کرد و گرنه عربستان سیاست رادیکالی در قبال قطر در پیش گرفته است. سیاست چماق و هویج عربستان نشانگر عادی ساز روابط نیست بلکه بیشتر باید آن را در قبال تهدید قطر و افزایش فشارهای ریاض بر دوحه تفسیر کرد.

* به ایدئولوژی اخوان المسلمین و حاکم شدن آن بر نظام مذهبی قطر اشاره کردید این موضوع چه تاثیری بر این بحران خواهد داشت؟

این موضوع یک موضوع بسیار جدی است زیرا عربستان و امارات دارای یک ایدئولوژی مبتنی بر وهابی گری و خوانش رادیکال از اسلام هستند و قطر نیز در طی دهه های گذشته از این مشی پیروی کرده است است اما اکنون آنان با یک چرخش ایدئولوژیک خود را به جنبش جهانی اخوان المسلمین نزدیک کرده اند آنچه این موضوع را به شدت بغرنج تر خواهد کرد این است که قطر نزدیک به اخوان المسلمین به معنی نزدیکی ترکیه خواهد بود و این نیز باعث باز شدن درها حاشیه جنوبی خلیج فارس به سوی ترکیه خواهد شد ترکیه ای که اکنون به چالشی بزرگ برای آینده رهبری عربستان تبدیل شده است زیرا ترکیه اکنون ادعای بازسازی خلافت اسلامی و نئوعثمانی گری و خلیفه ترک در سر دارد. علاوه براین یکی از مهمترین مسائلی که باعث شد مصر به محور عربستان نزدیک شود همین موضوع اخوان المسلمین بود زیرا قطر و حتی ترکیه به شدن از دولت محمد مرسی رئیس جمهور اسبق مصر حمایت می کردند و به ویژه ماشین رسانه ای قطر نقش بسیار مهمی در جهت دهی به انتقادات از دولت نظامی مصر به رهبری عبدالفتاح سیسی داشته است. بنابراین این بحران درون عربی را نمی توان بدون توجه به ابعاد فرهنگی و ایدئولوژیک آن نیز تحلیل و بررسی کرد.

* با این اوصاف آینده تنش عربستان و محور تحت امر این کشور با قطر به کدام سمت و سو خواهد رفت؟ آیا این تنش همچنان تداوم خواهد یافت؟

شواهد بسیار ضعیفی درمورد بهبود این روابط وجود دارد و به نظر می رسد این تنش بنا به دلایل سیاسی، نظامی و فرهنگی و حتی اقتصادی همچنان تداوم خواهد داشت و سیاست و میانجی گری ایالات متحده نیز تنها سرپوشی براین تنش ها خواهد گذاشت و نخواهد توانست این شکاف ها را بهبود بخشد. حتی این احتمال نیز وجود دارد این بحران ابعاد جدیدی به خود بگیرد.

کد خبر: 910216

وب گردی

وب گردی