«لاتاری»؛ قصه‌ای که اینبار مهدویان بطور کلاسیک روایت می‌کند

مهدویان پس از ساخت ماجرای نیمروز و ایستاده در غبار، این بار به سراغ یک فیلم داستانی آمده است و انتظار می رفت سبک جدیدی در فیلمسازی مهدویان دیده شود.

محمدحسین مهدویان در تازه ترین ساخته خود همچنان با سبک دوربین جستجوگر و گاها از پشت پنجره و ستون و درخت به طور مخفیانه سوژه های خود و حتی شخصیت های اصلی داستانش را پی می گیرد. او این بار سعی کرده تا قصه خود را به طور کلاسیک آغاز کند و شخصیت اصلی داستان را در روند عادی و روزمره خود با مشکل روبرو سازد و آنها را از روند عادی زندگی خود خارج کند.

امیر علی که شخصیت اصلی داستان است و از ابتدای قصه روند زندگی او را پی می گیریم، در یک رابطه عشقی دچار معضل می شود، معضلی که می تواند مخاطب را با خود همراه کند. رابطه ی امیر علی و نوشین سرنوشت نامعلوم و مبهمی پیدا می کند، دچار اما و اگرهای مختلف می شود و امیر علی؛ قهرمان قصه را به پی گیری، پی جویی و دست آخر - و به کمک آقا موسی- به اکت وامی دارد. قهرمان برای گشودن راز سر به مهر ناچار به شال و کلاه کردن و جستجوی چرایی واقعه می شود.

در این فیلم مهدویان در ابتدای امر به دنبال شخصیت پردازی و آماده سازی مخاطب برای رفتارهای امیر علی و آقا موسی است. او همچون فیلم ایستاده در غبار که شخصیت متوسلیان را عصبانی معرفی کرده بود، در این فیلم و در قبای آقا موسی بازهم همان رفتارها و نشانه های شخصیتی را در او می کارد و او را بیشتر به یک شخصیت کمیک بدل می کند تا مخاطب به حرف ها و اکت های او بخندد، در واقع مهدویان که در مستند ترور سرچشمه خود نیز نشان داده است که می تواند درون یک واقعه تراژیک، مخاطب را بخنداند و حتی با هنر تدوین صحبت های جدی فرد را به کمدی تبدیل کند آن هم بدون تقطیع زمانی آن، حالا و در انتهای فیلم چنان شخصیتی یا بهتر است بگوییم تیپی از آقا موسی ساخته است که مخاطب صرفا افعال او را برای خنده دنبال کند، البته نه برای مضحکه، بلکه برای تعجب برانگیز بودن و غیر عادی بودن اغلب رفتارهای او. البته در این فیلم مخاطب با آقا موسی سمپات است و برای عملکرد او دست هم می زند که البته شاید دلیل اصلی آن حرف های آقا موسی است که بیشتر ما را به یاد حیدر خسته فیلم بادیگارد می اندازد.

همه چیز خوب پیش می رود، هر چند که کارگردان نتوانسته از بسیاری از صحنه ها دل ببرد و آنها را حذف کند و یا شاید نویسنده نخواسته و یا نتوانسته در مدت زمان کوتاه تری مخاطبش را به فهم دقیقی از کاراکتر برساند. تا آنجا که در سکانس پایانی فیلم تمام مسائل و مشکلات در درون یک اتاق حل می شود و به مانند فیلم فارسی های قبل انقلاب-البته خوش ساخت تر- آدم بدهای داستان کشته می شوند و بیانیه ی کارگردان نیز قرائت می شود.

البته شاید از منظر دیگری بتوان حضور چنین شخصیتی یعنی آقا موسی را موجه دانست و گفت این باعث می شود تا ما به عنوان مخاطب به رفتارهای او در جامعه احترام بگذاریم اما اینگونه نیست.

مهدویان که با بهره گیری از نمونه طنز های شخصت های مسعود ده نمکی، رفتارهای آقا موسی قصه اش را به طنز می گیرد؛ او و رفتارش را از ابتدا تا انتهای فیلم افراطی می بیند، چه آن وقت که او به دختران بی حجاب در دوبی جوابی نمی دهد، چه آن وقت که در زمین بازی بازیکن را می زند و چه آن وقت که در هتل پسر شیخ احمد را مضروب می کند، هر چند مخاطب از حرف های او به وجد می آید، برای اولین بار در این فیلم احساس وجود داشتن درام می کند، با حرف های او در گیر می شود و لرزه به اندامش می افتد و حتی او را تشویق هم می کند اما باز هم او و عملش را افراطی می بیند.

ضعف دیگری که این فیلم از آن رنج می برد، همراه نکردن مخاطب با شخصیت اصلی خود است، مهدویان که سبک دکوپاژ خود را تغییر نداده و حتی دوربین را به سوژه نزدیک نمی کند، در نزدیک کردن بیینده به کاراکتر هم ناتوان بوده است، مخاطبی که می نشیند تا تماشاگر یک روایت باشد و اگر می خندد سطحی و فراموش شدنی است و اگر احساسی می شود به ضرب و زور موسیقی است.

در جایی از فیلم که حادثه ای-برای حفظ ماهیت اثر از گفتن قصه پرهیز می شود- برای نوشین اتفاق می افتد عملا هیچ حسی در بیننده اثر برانگیخته نمی شود، اشکی ریخته نمی شود، دلی نمی لرزد تا بلکه داد و بیداد ها و درگیری های امیرعلی و خانواده نوشین راه به جایی ببرد و تازه مخاطب را با شخصیت ساخته نشده نوشین همراه سازد.

مهدویان باید به این نکته توجه بیشتری داشته باشد که وجود قاب های مختلف سینمایی برای زیبایی شناسی صرف نیست بلکه هر کدام کارکرد مخصوص خود را در نزدیک شدن و یا نشدن مخاطب به روایت خود دارد، در واقع او نمی تواند مخاطب را به سمپاتی و یا ایمپاتی با کاراکتر خود اجبار کند آن هم زمانی که اجازه نداده است تا او به کاراکتر نزدیک شود و در ازای جای دادن مخاطب درون قصه او را به عنصری مشاهده گر از پشت شیشه و درخت تبدیل کرده است.

503

کد خبر: 917991

وب گردی

وب گردی