به گزارش ایسکانیوز به نقل از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی،بخشی از گفتوگوی آیمان مازیک رئیس شورای مرکزی مسلمانان در آلمان با مجله کریسمون را در ادامه میخوانید:
**وضعیت آموزش اسلامی در مدارس دولتی آلمان را چگونه ارزیابی می کنید؟
-متأسفانه، تاکنون تنها به گروه معدودی از دانشآموزان مسلمان در مدارس دولتی، به عنوان مثال در ایالات نوردراین-وستفالن، هسن یا نیدرزاکسن آموزش داده شده است. تدریس و همچنین آموزش معلمان در دانشگاهها باید گسترش یابد، در غیر این صورت مثل یک مسئله حل نشده باقی میماند. برای مثال، در شمال ایالات نوردراین- وستفالن، در حدود 200 مدرسه و 200 معلم برای آموزشهای دینی وجود دارد. در این شرایط آموزش دینی تنها به حدود 20 هزار دانشآموز از مجموع 360 هزار دانشآموز مسلمان خواهد رسید. بنابراین این بدان معنی است که پس از گدشت ده سال، ما تنها به 5 درصد از خواستههای خود رسیدهایم. در آموزش متوسطه نیز کمتر از 10 مدرسه در این زمینه وجود دارد. این در حالی است که نوردراین-وستفالن بیش از یک میلیون مسلمان دارد.
**دادگاه عالی اداری مونستر در تاریخ 9 نوامبر 2017 در آخرین حکم خود اعلام کرده که شورای مرکزی مسلمانان یک جامعه مذهبی نیست و بنابراین نمیتواند هیچ ادعایی برای آموزش اسلامی در مدارس دولتی نوردراین- وستفالن داشته باشد.این حکم را قبول دارید؟
-خیر، ما به دادگاه تجدیدنظر شکایت کردهایم، اگر آنها به شکایت ما رسیدگی نکنند، آماده هستیم که به دادگاه قانون اساسی فدرال برویم. ما این کار را به دانشآموزان و همچنین به معلمان بدهکاریم. براساس معیارهای قانون اساسی برای به رسمیت شناختن جوامع اسلامی، شاخصههایی مانند وسعت جامعه، اطمینان از مجموعه و نفوذپذیری لازم است که ما براساس این معیارها، شرایط یک جامعه دینی در آلمان را داریم. مشکل این است که همه شاخصههای شناخت کلیساها نمیتوانند در مورد جوامع مسلمان هم صادق باشند. به جای اینکه دادگاه، آموزش مذهبی را به عنوان حقوق اساسی ما بشناسد و ماهیت جوامع مسلمان و جوامع مذهبی حامی آن را درک کند، به شدت از پراکندگی و تنوعی که از اعتقاد ما ناشی میشود، شکایت میکند. علاوه بر این، نظرسنجی که توسط دولت ایالت نوردراین- وستفالن انجام شده بود، هیچ وقت ارزیابی نشد.در این نظرسنجی، شهروندان به شورای مرکزی مسلمانان به عنوان یک جامعه مذهبی، نظری بسیار مثبت داشتند. برخورد با جوامع مذهبی مسلمان که بیش از 30 سال فعالیت دارند، با قانون اساسی سازگار نیست.
**در حکم گفته شده که شما قدرت کافی برای مقابله با انجمنهای زیرمجموعه را نداشتید.
-با این حرف مخالفم. ما یک شورایی از علما داریم که به عنوان مقام مذهبی، تصمیمات خود را به جوامع ما اعلام میکند. این به وضوح در مقررات ما و قوانین ایالتی بیان شده است، زیرا قطعنامهها برای همه ضروری است. با این وجود، این بدان معنا نیست که ما تنوع باورها و اعتقادات مبتنی بر آموزههای معرفتی در ارتباط با مسائل فردی را نفی کنیم. متاسفانه، دادگاه این تمایز مهم را درک نکرده است. سالهاست که به تنوع در عقاید مسلمانان میپردازند، در حالیکه آنها تنها با انطباق در جامعه پذیرفته میشوند.
**امکانات و شرایط آموزش اسلامی در دانشگاههای دولتی آلمان را چطور ارزیابی میکنید؟
-ده سال پیش، به شورای علمی آلمان اعلام کردیم که از ایجاد کرسی استادی در حوزه اسلامی در دانشگاهها حمایت میکنیم. ما برای اینکار بلافاصله آماده شدیم. اما اقدامات انجام شده کافی نبود. پنج یا شش مرکز در حال حاضر وجود دارد که کافی نیست. برای مثال ما میخواهیم آموزش امامان را در دانشگاههای آلمان راهاندازی کنیم. اما این کار تنها با همکاری جوامع مذهبی اسلامی امکانپذیر است.
**به زودی در دانشگاه هومبولت برلین، موسسهای برای الهیات اسلامی ایجاد میشود. شورای مرکزی باید به عنوان هیات مشورتی در این زمینه اقدام کند. همکاری از طریق هیات مشورتی برای شما راضی کننده است؟
-قرارداد مربوطه هنوز به مرحله نهایی نرسیده است، اما به زودی امضا میشود. راهحل مشورتی، تنها میتواند یک راهحل موقت باشد زیرا حضور انجمنهای اسلامی در شکلگیری دورههای دانشگاه، یک حق ویژه است. در واقع، باید به گونهای باشد که جوامع مذهبی مستقیما در ایجاد موسسات الهیات اسلامی مشارکت داشته باشند، همانطور که در مورد کلیساهای کاتولیک و پروتستان این کار صورت میگیرد.
**چرا بیشتر سازمانهای مسلمان در قانون عمومی به رسمیت شناخته نمیشوند؟
-دلایل مختلفی وجود دارد. باید به عقب برگردیم. سالهاست که درخواستهایی از سوی شورای اسلامی و انجمن مراکز فرهنگ اسلامی به ایالات فرستاده شده است. ما در شورای مرکزی حتی جلوتر رفتیم و اقدامات قانونی را هم در نظر گرفتیم. به طور مثال در هامبورگ، نوردراین وستفالن یا نیدرزاکسن قراردادهای دولتی و موافقتنامههای مشترک تنظیم شده است. اما این مسائل در حال حاضر در جوامع مسلمان بسیار بحث برانگیز شده است، چرا که کارهایی بیشتر از این باید انجام شود.
**این باعث ناراحتی شما نیست که دیگر جوامع اسلامی مانند جامعه احمدیه در هسن، در قانون عمومی به رسمیت شناخته شدهاند؟
-ما در همان زمان در یک مصاحبه مطبوعاتی، از این اتفاق استقبال کردیم. چرا که این امر نشاندهنده انعطافپذیری قانون ما است و نظر قانون اساسی درباره آزادی دینی را تقویت میکند.
**چه چیزی میتواند همکاری با سازمانهای دولتی را بهبود بخشد؟
-جامعه ما هنوز شکننده است، چرا که مدتهاست موضوع داغ "خشونت و ترور" در حوزه اسلام مطرح شده است. با توجه به حضور حزب آلترناتیو برای آلمان در پارلمان، این امر گسترش پیدا میکند. طرح این موضوع، باعث شده که برای چندین دهه، بیاعتمادی عمومی در ارتباط با مسلمانان به وجود آید و شرایط برای مسلمانان در آلمان هر روز سختتر شود. این گفتمان ما را مجبور میکند که نگرش منفی خود را نسبت به افراطگرایی اعلام کنیم، اگرچه چندین بار مخالفت ما ثابت شده است. در نتیجه ما بخش زیادی از زمان و انرژی خود را از دست میدهیم. در این شرایط، نسل جدید در انتظار آموزش اسلامی است و باید آموزش معلمان و امامان در دستور کار قرار گیرد. از سوی دیگر، اشتباه طرف مسلمان این است که تعداد کمی از آنها همچنان به قومیتسازی اسلامی در آلمان ادامه میدهند و به منافع کشورهای خود فکر میکنند. این البته گناه نیست اما ما را در طولانی مدت از جامعه آلمان دور میکند. فقدان ثبات در بخشهایی از جامعه اسلامی و فقدان اراده در بخشهایی از سیستم سیاسی این روند را تشدید میکند.
**امروزه آموزش امامان در آلمان، کجا و چگونه انجام میشود؟
-در برخی از ایالتهای فدرال، ما قبلا پیشنهادات جایگزین را ارائه کردهایم. ما مفهوم آموزش امامان را با آموزش پزشکان در کلیساها مقایسه میکنیم. این کار باید به طور مشترک توسط جامعه مذهبی و دانشگاه انجام شود. همانطور که در کلیساها این کار صورت میگیرد. قرار است امامان بعدها در جوامع کار کنند. در این زمینه دانشگاه و مسجد شریک هستند. این امر اطمینان لازم را برای جوامع فراهم میکند تا یک روز از این امامان و روحانیان بهره بگیرند. تامین مالی این آموزش نیز باید در نظر گرفته شود. یکی از پیشنهادات ما، آموزش معلمان موجود است. هزینه مالی آموزش 50 درصد جوانان میتواند توسط جوامع اسلامی و 50 درصد توسط دولت تامین شود. ما میتوانیم نقش مهمی در رشد آموزش زبان آلمانی داشته باشیم و فرهنگ آلمانی را توسط امامان در مساجد گسترش دهیم.
**آیا با تهدیدات ضداسلامی در آلمان روبرو هستید؟
-من شخصا تهدید شدهام. شورای مرکزی بارها با تهدید روبرو شده است. کمپینهای ضد اسلامی در رسانههای اجتماعی در سالهای اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است. همچنان افزایش تعداد حملات به مسلمانان و مساجد یا پناهگاههای پناهجویان بر این واقعیت تاکید میکند که نژادپرستی علیه مسلمان در کشور ما تهدید جدی و اجتماعی است. این در حالی است که تمرکز هنوز هم بر افراطگرایی مسلمانان است. بر اساس آمارها در حال حاضر 400 مورد خشونت توسط مسلمانان ثبت شده است، این در حالی است که بیش از 10 هزار مورد خشونت توسط گروههای راست افراطی به ثبت رسیده است.
500