به گزارش ایسکانیوز به نقل از شهرآرا، مردم خراسان بزرگ داستانهای خود را در قالب نواهایی دلنشین با استفاده از سازهایی همچون «دوتار» سینه به سینه به نسلهای کنونی منتقل کردهاند. همین پیشینه قوی و تاریخ کهن اینساز منجر شد دوتار در زمره میراث ماندگار ملی ثبت شود و فروردینماه امسال به عنوان «میراث معنوی ناملموس»، برای ثبت در یونسکو پیشنهاد شود. ثبت یک ساز از موسیقی فولکلور یک کشور تأثیر بسیار زیادی بر ارتقا و امتیاز جهانی آن دارد. ثبت یک اثر در سازمانی نظیر یونسکو موجب میشود تا تعهدی بینالمللی برای حفظ و حراست از یک پدیده فرهنگی بهوجود آید و میراث ثبت شده به عنوان میراث همه کشورها شناخته شود. تا دیر نشده و کشورهای مدعی به فکر ثبت میراث ما به نام خود نیفتاده اند -که افتادهاند- باید سازهای ملی را جاودانه کنیم. قطعا ماندگاری این میراث برای آیندگان موجب زنده ماندن تمدن هزارساله ایرانی اسلامی خواهد شد. علی رغم اینکه جمهوری اسلامی ایران پیشتر برای ثبت ساز «کمانچه» در یونسکو اقدام کرده بود، اما جمهوری آذربایجان با اعتراض به موقع خود نسبت به این اقدام، توانست نام خود را در کنار نام ایران به عنوان دارنده «کمانچه» جهانی کند و این ساز قدیمی را در لیست میراث ناملموس خود به ثبت برساند. قبل از این هم جمهوری آذربایجان توانسته بود «تار» را میراث معنوی منحصر به خود در این سازمان بینالمللی ثبت کند و برخلاف مسئولان فرهنگی آذربایجان، مسئولان فرهنگی وقت کشورمان هیچ اعتراضی به این انحصارطلبی نکردند. با اینکه تلاشها برای ثبت «عود» ادامه دارد و مستندات ایران به یونسکو ارائه شده است، کشورهایی همچون سوریه، عراق و لبنان در اینباره مدعی هستند. حالا که اقدامات لازم برای ثبت جهانی دوتار از سوی پژوهشگران صورت گرفته و مستندات لازم به سازمان یونسکو تحویل داده شده، زیبنده است همه دستاندرکاران و مؤثران موسیقی کشور به خصوص در خراسان رضوی در ثبت جهانی این میراث ملی همدل شوند.
در ابتدا برایمان بگویید که کدام خطه از ایران را به طور قطع میتوان مهد دوتار نامید؟
بر دوتار تاریخ عجیبی گذشته است. در تاریخ آمده که مهد دوتار، خراسان، ری و طبرستان است و هنوز هم همینطور است. البته در بخشهایی از گیلان هم دوتار نواخته میشود و دوتار و تنبور از سازهای سنتی آن منطقه محسوب میشود. اینکه چگونه یک ساز به این پایه از انتشار و قدمت و تنوع دست پیدا کرده، برای ما بسیار مهم است. این که دوتاری که امروز نواخته و ساخته میشود آیا همان دوتار اولیه است که در طول تاریخ نواخته میشده یا نه؟ نکتهای است که همچنان در بین پژوهشگران تاریخ هنر مطرح است.
چه ساز دیگری در منطقه خراسان به لحاظ قدمت و تاریخ با دوتار برابری میکند؟
موسیقی عاشیقهای خراسان خیلی مهم هستند. بهویژه موسیقی «قوشمه» یا «دو سازه». موسیقی سُرنا و دُهل خراسان هم دارای قدمت و اهمیت بالایی است. چون سرنا و دهل جنوب و شمال خراسان با هم متفاوت است. سرنایی که در تربت جام نواخته میشود از نظر جنس اندازه، ساخت و صدای آن، با آنچه که در مناطق شمال خراسان نواخته میشود بسیار متفاوت است. حتی از نظر اندازه نیز این دو نوع سرنا با هم قابل مقایسه نیستند.
چرا دوتار با نام خراسانیها عجین شده است و آیا میتوان گفت دوتار، ساز سنتی خراسان است؟
دو تار در خراسان و مازندران دارای تاریخ دیرینهای است.اما تاریخ دوتار عظیمتر از این است که به یک یا دومنطقه محدود شود. دوتار یک ساز ایرانی محسوب میشود زیرا در بیشتر نقاط ایران انواعی از دوتار وجود داشته است. من هم اکنون هشت نوع دو تار در اختیار دارم از مناطق مختلف ایران که البته تنوع آن بیش از این تعداد است. در ایران تنوع دوتار به قدری زیاد است که وقتی میگوییم دوتار ایرانی، مجموعهای از انواع دوتار را شامل میشود.
جامعه هنری برای حفظ و حراست از سرمایههای معنوی مثل سازهای سنتی ایرانی، با چه چالشهایی روبهرو است؟
در جامعه ما همچنان نگرش چندگانه نسبت به موسیقی وجود دارد. این نگرشهای مختلف، هنر کشور را دچار سرگردانی کرده است. امروز تکلیف هنری که یک عمر در خدمت معنویت و جامعه بوده است، مشخص نیست. جایگاه موسیقی در تاریخ، جایگاه بسیار حساسی بوده و کاربردهای مختلفی داشته است. در گذشته موسیقی خبری وجود داشته که برای اطلاعرسانی استفاده میشدهاست و موسیقی برانگیزاننده و هیجانانگیز نیز وجود داشتهاست که به آن موسیقی حماسی گفته میشود. امروز به ذات و ارزش این نوع از موسیقی هیچ توجهی نمیشود و برای حفظ آنها و هنرمندان این رشتهها نیز حمایتی صورت نمیگیرد. هنر موسیقی «بخشیهای خراسان» زمانی که به طور رسمی مطرح شد، حداقل ١٢ بخشی بزرگ در خراسانزنده بودند.
مسئله آموزش دو تار نیست. مسئله این است که با بیتوجهی به جایگاه ساز ایرانی، مکتب معنوی آن از بین خواهد رفت و به تبع آن فرهنگ خراسانی نیز نابود خواهد شد. امروز حتی نوحهگریهای خراسانی هم نابود شده است. من معتقدم هرچقدر به این سمت برویم که موسیقی سنتی خودمان را رد و آن را ممنوع کنیم، به همان میزان دچار مسخ فرهنگی خواهیم شد.
ثبت یک اثر چقدر زمان میبرد؟
زمان بستگی به تداوم جلسات و تلاش هیئتی دارد که از سوی میراث فرهنگی برای این قضیه تشکیل شده است. این گروه دست کم باید هر ماه، سه تا چهار مرتبه جلسه بگذارند و تمام پروندهها را بررسی کنند و یکییکی آنها را به ثبت برسانند. ثبت ملی یک اثر بین شش تا ٩ ماه طول میکشد و ثبت جهانی آن بعد از تشکیل پرونده، حدود دو سال زمان میبرد. چون یونسکو هر دو سال یکبار پروندههای پیشنهادی را میپذیرد و بررسی میکند.
ثبت جهانی یک میراث، چه فایدهای دارد؟
با ثبت اثر، فرهنگ از دست نمیرود و حفظ میشود. مواد عمومی کنوانسیونی که تصویب شده است، شامل حفاظت از میراث ناملموس یا معنوی، تضمین احترام به میراث فرهنگی ناملموس جوامع، گروهها و افراد ذیربط و ارتقای آگاهی محلی و ملی و بینالمللی از اهمیت میراث فرهنگی ناملموس و تضمین درک و قدردانی متقابل از آن و تدارک همکاری و کمک بینالمللی است. این موضوعات فصل اول کنوانسیون است که در ١٧ اکتبر ٢٠٠٣ مصوب شده است. بنابراین با ثبت یک اثر جدا از ثبتنام آن فرهنگ، تمام کشورها به حفاظت و نگهداری از آن متعهد میشوند.
چرا این آثار تا کنون ثبت نشدهاند؟
ما در این زمینه مشکل داریم و کسی پیگیر این مسایل نیست. برای همین هم بسیاری از ادوات موسیقی که داشتیم و یا هنرهای ورزشی و آیینی مثل چوگان را کشورهای همجوار در یونسکو ثبت جهانی کردند و ایران از لحاظ اصلاحات هم هیچ اعتراضی نکرد و در نهایت به نام کشورهای دیگر به ثبت رسید. در کنوانسیون یونسکو ماده ٣٨ را به عنوان ماده اصلاحات قرار دادهاند که در آن نوشته شده که کشورهای عضو میتوانند کتبا اصلاحات کنوانسیون را به دبیر کل پیشنهاد بدهند و دبیرکل باید اصلاحات را به تمامی کشورهای عضو اعلام کند. ما این کار را انجام ندادیم و پیگیر نبودیم. به همین نسبت نیز راجع به آوازها و آیینها و ادوات موسیقی و خود موسیقی کمتر تلاش کردیم. الان موارد بیشماری است که باید در یونسکو ثبت شود، اما تا به حال کسی به دنبال آن نبوده است.
بررسی ویژگیهای ساز «دوتار» و شرایط ثبت آن در یونسکو در گفتوگو با هوشنگ جاوید
دنیا را به حفظ دوتار متعهد کنیم
فهیمه جوان - هوشنگ جاوید، از برجستهترین پژوهشگران موسیقی نواحی و بنیانگذار جشنوارههای مختلف موسیقی نواحی و آیینی در ایران است. «آواهای روحنواز»، «موسیقی آیینی»، «نقش زن در موسیقی مناطق و نواحی ایران»، «موسیقی رمضان در ایران» و «پرند ستایش ایران» از جمله کتابهای این پژوهشگر موسیقی است. وی پیش از این «موسیقی بخشیهای خراسان» را در لسیت آثار فرهنگی ناملموس یونسکو به ثبت رسانده است.