به نام ایران به نیت مقابله با چین و اروپا

رئیس مرکز مطالعات سیاست خارجی و ایالت متحده در برلین، بر این باور است که هدف غایی تحریم های اقتصادی- سیاسی آمریکا، در حقیقت آسیب رسانی به اقتصاد دولت های اروپایی و چین بوده و شرایط در آمریکا به گونه ای است که اگر بعد از ترامپ هر دولتی در راس امور قرار گیرد همین سیاست ها را در پیش خواهد گرفت.

به گزارش گروه بین الملل ایسکانیوز، «جوزف برامیل» رئیس مرکز مطالعات سیاست خارجی و ایالت متحده در برلین، بر این باور است که هدف غایی تحریم های اقتصادی واشنگتن، انعکاسی از تمایل دولت ترامپ به قصد آسیب رسانی به دول اروپایی و چین است.

برامیل با مهم خواندن جنگ لفظی دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران، آن را مساله مهم زمان برشمرد که با مشارکت اسرائیل و پشتیبانی عربستان سعودی در جریان است.

محقق برجسته آلمانی شروط 12 گانه مایک پومپئو وزیر خارجه آمریکا علیه ایران را نیز در همین راستا می داند.

ایالت متحده، تهران را مخیر به انتخاب بین اعمال تحریم های سخت گیرانه و یا پذیرش شروط 12 گانه پیشگیرانه هسته ای کرده است و هیچ توضیحی بر این اظهارات مایک پومپئو مترتب نیست، مگر بهانه ای برای اداره جنگی با مشارکت اسرائیل و پشتیبانی عربستان سعودی علیه ایران. این درحالی است که "فرانک والتر اشتاین مایر"رئیس جمهوری آلمان پیش از این اعلام کرده بود: « توافق هسته ای را تنها به منظور پیشگیری از وقوع جنگی جدید در خاورمیانه امضا کردم.»

این توافق به صراحت از باز بودن درهای هسته ای به روی تهران و حملات پیشگیرانه می گوید؛ همان گونه که جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا در سال 2014 از آن به عنوان متوقف کردن جاه طلبی های هسته ای تهران یاد می کند: « قطعا رد توافق یعنی تمایل به رخ دادن جنگ.»

منفعت دولت ترامپ از وقوع جنگ در خاورمیانه

دولت ترامپ منافع خود را با ایجاد بحران در منطقه پیش می برد. ایجاد بی ثباتی در منطقه،متزلزل کردن استقرار و ثبات، منافع اروپاییان و همچنین افزایش قیمت نفت به نفع تولیدکنندگان بزرگ مانند ایالات متحده، عربستان و روسیه از جمله آن ها است.

بعید است که روسیه به خاطر اتکای اقتصادی به صادرات نفت، در دراز مدت به مساعدت تهران بشتابد و این چیزی است که آمریکایی ها در جنگ به دست خواهند آورد. سیاست ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم به اداره جهان، بنابر قواعد لیبرالی، اعمال روش های خشن رئالیستی و واقع گرایانه استوار بوده و این امر بر پایه فشار به سازمان ملل متحد، نابودی سازمان تجارت جهانی و پایان دادن به ارزش های نظام جهانی فعلی استوار است. برای همین ترامپ و بولتون موکدا تنها اروپا و چین را به عنوان مادرخوانده های رقبای سیاسی نگه می دارند.

قطع روابط تجاری چین با ایران

علاوه بر هدف تغییر حاکمیت در ایران، چین نیز در برنامه ای قرار دارد که منافع عمده ایالات متحده در منطقه را می بلعد.

این سیاست از زمان دولت اوباما که تلاش داشت پکن را از معاملات تجاری با تهران منع کند دنبال می شود. مضاف بر شرکت های اروپایی، واشنگتن از سفیر خود در برلین می خواهد شرکت های آلمانی را برای خروج از ایران ترغیب کند.

رویارویی آمریکا و اتحادیه اروپا

شرکت های اروپایی قطعا آمریکایی ها را رقبای تجاری خود می دانند. آن ها از سویی منافعی در ایران دارند و از سوی دیگر منافع بزرگتر خود را در آمریکا را دنبال می کنند.

نه تنها ترامپ، بلکه هیچ کس دیگری نمی تواند آن ها را از مشارکت در ایران منع کند با این حال نتیجه غایی مخاصمه، رویارویی است.

تبدیل نظام تجارت جهانی به قانون جنگل

تهدید آلمان به جنگ از سوی دونالد ترامپ بی سابقه است. رییس جمهور آمریکا، علنا در باج‌گیری آشکار، برلین را ترغیب به خرید هواپیماهای f35 از ایالت متحده می کند. ترامپ با از بین بردن نظام تجارت جهانی، درحال سوق دادن این نظام به سوی قانون جنگل است.

اروپاییان در مورد ماندن در توافق هسته ای ایران، تقسیم وظایفی دارند. «امانوئل مکرون» رییس جمهور فرانسه، طی سخنرانی خود در کنگره آمریکا از آن به عنوان «شرایطی بد» نام می برد. «آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان» اذعان کرده که این توافق بی عیب نیست؛ اما بهتر از آن هم وجود ندارد.

با این حال اشتباه است اگر تصور کنیم آمریکا با رفتن ترامپ جای بهتری می شود. پدیده ای به نام «دونالد ترامپ» نشان از مشکلات ریشه ای و ساختاری در آمریکا دارد که بی گمان به فنا و نابودی و قهقرای ایالات متحده منجر خواهد شد. پس از ترامپ هر دولتی که روی کار بیاید بدون شک همین سیاست ها را در پیش خواهد گرفت.

کد خبر: 951883

وب گردی

وب گردی