نگاه منفی حاکمیتی به ارزهای دیجیتال

فرهاد مقدم سلیمی - کارشناس اقتصادی

مقالات وزین و جدی اقتصادی این روزها را اگر جمع آوری کنید، شک نکنید که به کتاب کلیله و دمنه پهلو خواهد زد، از بس که اساتید و تحلیل گران محترم از حکایت های مختلف در جهت انذار و ابشار استفاده کرده اند و صلاح ندانسته اند که حرف خود را رک و مستقیم بیان کنند. بسیاری نیز سکوت پیشه کرده، اصولا همان حکایت گفتن را هم صلاح ندانسته اند.

راجع به آینده ی ارزهای دیجیتال نیز این روزها سوالات زیادی مطرح شده است. خوشبختانه در این مورد می توان یک مقدار واضح تر و صریح تر صحبت کرد و از داستان های شتر و گاو و پلنگ استفاده نکرد.

نگاه حاکمیتی به ارزهای دیجیتال منفی است. دوستانی که امیدوارند بتوانند تصمیم گیرندگان را متقاعد کنند که قانون ارزهای دیجیتال تصویب شود و صرافی های دیجیتال مجوز بگیرند، "فعلا" آب در هاون می کوبند (گرچه تلاش و امیدواری شان شایان تحسین است: "دوست دارد یار این آشفتگی - کوشش بیهوده به از خفتگی").

از نگاه حاکمیت، ارزهای دیجیتال صرفا در خلافکاری و قمار بازی و پول شویی مصرف دارند و همه شان به درد لای جرز دیوار می خورند (از جهتی البته نگاهشان درست است. منتها حکایتشان حکایت دیدن فیل در تاریکی است که کسی دستش به گوش فیل خورده بود و حکم داده بود که فیل ها همه شبیه بادبزن هستند!) .

نگاه حاکمیتی به بلاک چین نیز در همان حد "فیلترینگ" است و امیدی به باز شدن فضا با این دید نمی رود. این وسط شرایط تحریم را هم اضافه کنید که بگیر و ببند صرافی ها صرفا یک "خود تحریمی" جدید خواهد بود که به تحریم های دیگر اضافه خواهد کرد. اینجا نقطه ای است که از قضا تصمیم گیران ارشد اقتصادی کشور با آقای "ترامپ" همسو شده اند.

اکنون که فعالیت صرافی های مجوز دار بانک مرکزی زیر زمینی شده است و شما با خرید یک دلار از بازار آزاد تبدیل به یک قاچاقچی می شوید، به طور اولی، فعالیت صرافی های ارزهای الکترونیک، به لایه ی موهورویچیک کره ی زمین منتقل خواهد شد! برخی نیز عطای کار را به لقایش خواهند بخشید و به گوشه ای خواهند خزید تا آب ها از آسیاب بیفتد.

قلع و قمع و فیلتر و بگیر و ببند صرافی های فعلی، راه را برای جوانان تازه کار باز خواهد کرد و شاهد تعداد زیادی سایت و کانال خواهیم بود که در فضای غبار آلود، با حجم های کم، فعالیت اکسچنج ارزهای الکترونیک را در مقیاس محدود آغاز می کنند و به این ترتیب ارزهای دیجیتال گسترش بیشتری خواهند یافت و با گسترش بیشتر به سطوح قیمتی بالاتر نیز دست خواهند یافت.

این همان Demassifying است که در مقالات قبلی (مقالات بیت کوین به کجا می رود) راجع به آن صحبت کردم. تعداد زیاد اکسچنج های بی نام و نشان، در واقع پدید آوردنده ی یک بلاک چین جدید خواهند بود. بجای اینکه چند اکسچنج آنلاین به صورت Centralized وجود داشته باشند، به زودی شاهد صدها اکسچنج خواهیم بود که همه Decentralized شده اند. اینجا نیز منطق بلاک چین راه خود را باز خواهد کرد.

آن وقت باید بنشینیم و عکس العمل تصمیم گیران ارشد اقتصادی را مشاهده کنیم که بجای چند سایت اکسچنج ارزهای الکترونیک، با چند صد سایت و کانال اکسچنج چه می خواهند کنند و چطور مرکزیت خود را در جهانی که در حال Decentrelize شدن است حفظ خواهند کرد.

بلاک چین و ارزهای رمزنگاری شده، علیرغم همه ی بگیر و ببند ها به سرعت در حال نفوذ سلطه ی خود بر تمام اینترنت است. کسانی که داوطلبانه با آن مواجه نشوند (و تجربه نشان داده که در کشور ما این قبیل کارها هیچگاه دواطلبانه و با نیت پیشرو بودن اتفاق نمی افتند)، بزودی مجبور به مواجهه با آن خواهند بود.

در چنین شرایطی تکلیف فعالان بازار روشن است. میل عاقلانه و شدیدی به خزیدن در کنج وجود خواهد داشت، لیکن چون همیشه نیم بیت زیر پیروز خواهد شد:

هستم اگر می روم،
گر نروم نیستم.

کد خبر: 953901

وب گردی

وب گردی