نیروی هوایی ارتش اسرائیل، از اسطوره تا واقعیت

دکتر عدنان ابو عامر در مقاله ای ضمن بررسی عملکرد نیروی هوایی ارتش اسرائیل در جنگ های غزه بر نگاه مبالغه آمیز رهبران و فرماندهان رژیم صهیونیستی به این نیروی ارتش تاکید کرده و معتقد است ورود نیروی زمینی ارتش این رژیم به ورطه جنگ از ناکامی جنگنده های اسرائیلی حکایت می کند چرا که این رژیم همیشه به دنبال آن است که تهدیدات خارجی را در درجه اول با تکیه بر نیروی هوایی خود برطرف نماید.

به گزارش گروه بین الملل ایسکانیوز، دکتر عدنان ابوعامر استاد علوم سیاسی دانشگاه الامه غزه و کارشناس امور اسرائیل در مقاله ای نوشت: نیروی هوایی اسرائیل برترین قدرت نظامی ارتش این رژیم به حساب می آید. در اسرائیل به این نیرو به عنوان نجات دهنده اسرائیل در مقابل تهدیدات خارجی نگریسته می شود و از این جهت آوازها و اعتباری برای خود یافته و نسبت به نیروی زمینی و دریایی از جایگاه مناسب تری برخوردار است. بنابراین ارتش در جنگ ‌های آینده برای تحقق پیروزی حساب ویژه ای برای این نیرو لحاظ کرده چرا که سرعت عمل آن از نیروهای دیگر بسیار بیشتر بوده و به دلیل همین جایگاه ویژه از بودجه بیشتری برخوردار است. توجه منحصر به فرد به این نیرو از آن جهت است که تهدیدات پیرامونی را خنثی می نمایند و هنوز برخی از فرماندهان ارتش اسرائیلی معتقدند نیروی هوایی قدرت ویژه خود را در جنگ ها به اثبات رسانده اگر چه توقعات از این نیرو به سبب مفهوم غلطی که در ذهن برخی وجود دارد مبالغه آمیز است.

بلا فاصله پس از شروع جنگ های سه گانه اخیر در غزه از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴ فرماندهان ارتش و رهبران دولت اسرائیل اعتقاد داشتند که این موقعیت برای نیروی هوایی بسیار مهم و حساس است و می تواند تهدیدات موشکی علیه اسرائیل محدود نماید، نیروی هوایی دارای اطلاعات ارزشمندی است که می تواند اهداف استراتژی و تاکتیک ویژه ‌ای را محقق نماید.

با این حال تنها چند روز پس از آغاز جنگ برای آنها مشخص شد که نیروی هوایی در حملات خود نتوانست تمام سامانه ‌های موشکی مقاومت فلسطین را نابود کند، البته ناکامی در هدف قرار دادن مخازن موشک های مقاومت فلسطین تنها ناشی از شکست قدرت عملیاتی نیروی هوایی نبود بلکه پیش از هر چیز برآمده از اختلالات و اشکالات در اطلاعات دقیق جمع آوری شده در طول زمان بود و باعث بروز این اشکالات در عملیات های انجام شده از سوی نیروی هوایی ارتش اسرائیل گردید، البته نیروی هوایی توانست در جریان این عملیات ها در نقاط مختلف نوار غزه را هدف قرار دهد.

شاید تهدید بزرگ موجود در مقابل نیروی هوایی در تعیین اهداف آن است، چنانچه سرتیپ الیعیزر شکیدی فرمانده اسبق این نیرو در جمع خلبانان و فرماندهان گفت: نیروی هوایی باید در تحقق هدف مورد نظر برای ایجاد وضعیتی که در آن از بروز هرگونه آسیبی به اسرائیل جلوگیری شود مشارکت نموده و در تعیین قواعد بازدارندگی نسبت به دو همسایه مجاور خود همکاری کنیم.

این هدف بسیار مشکلی است که نیروی هوایی به تنهایی و بدون مشارکت دیگر نیروهای ارتش نمی‌تواند آن را محقق کند و شاید مقصود شکید حمله از طریق یک مکانیزم مخرب دیوانه وار و فراهم کردن بیشترین قدرت برای ایجاد خسارت های انسانی و اقتصادی و زیربنایی است برای این منظور پشت ارتش اسرائیل از سیاست «عصای هوایی» استفاده کرد و ده ها ساختمان اساسی در غزه را بمباران کرد.

این بر خلاف آن چیزی است که فرماندهان ارتش در روزهای اول جنگی انتظار داشتند که تنها نیروی هوایی می تواند به جنگ پایان دهد، اما هنگامی که متوجه شدند به ورود نیروهای زمینی هم نیاز است با شدت مقاومت فلسطینیان و قدرت آنها برای ضربه زدن به تانک های اسرائیلی و اجرای کمین با استفاده از تجهیزات پیشرفته دید در شب غافلگیر شدند و فراتر از اینها قدرت نیروهای مقاومت برای بمباران روزانه جبهه داخلی اسرائیل با صدها موشک بود به طوری که هزاران نفر از اسرائیلی ‌ها به پناهگاه ها هجوم برده و حجم زیاد ویرانی ها در سرزمین های اشغالی یادآور جنگ های اسرائیل علیه کشورهای عربی بود.

نیروی هوایی ارتش اسرائیل با توجه به این که نمی‌توانست با پرواز صدها هواپیمای جنگی وارد عملیات شود با چند هواپیما شروع به بمباران های تدریجی و منظم نمود و تا پایان جنگ به همین سیاست ادامه داد، سیاستی که از سوی فرماندهان نظامی و سیاستمداران برای تخریب تعداد زیادی از پایگاه‌های حماس، مخازن موشک این گروه، زیرساخت های غزه، صدمه وارد کردن به رهبران حماس و قطع تمامی خطوط امداد مقاومت به نیروی هوایی ابلاغ شده بود.

اما با گذشت هفته اول جنگ که ارتش قصد داشت در آن کوبنده و سریع عمل کند نیروی هوایی متوجه شد که نمی تواند تمام این اهداف را محقق نماید و همین امر اتخاذ تصمیم برای عملیات نظامی زمینی را نیز در پی داشت.

این شکست و ناکامی برای نیروی هوایی در مقابله با گروه های مقاومت فلسطینی مساله ای مربوط به همان زمان نبود، مناقشات زیادی میان روؤسای دستگاه های اطلاعاتی و نیروی هوایی در خصوص قدرت این نیرو برای نابودی سازمان های مسلح فلسطینی و تهدیدات موشکی آنها به وجود داشت، در راستای همین مناقشات بود که سرتیپ اهارون زئیفی فرکش رئیس اسبق اطلاعات نظامی اسرائیل خواستار عدم گمراه کردن مقامات سیاسی شد و در آن زمان معتقد بود راه حلی کامل برای مشکل موشک ها وجود دارد، همچنین بینی گانتس فرمانده سابق منطقه شمالی ارتش در این خصوص گفت: اگر اوضاع به همین منوال پیش رود باید آماده عملیات زمینی بلند مدت باشیم.

اشکال بزرگی که فرمانده هان ارتش و سیاستمداران با آن مواجه بودند وجود اعتقادی فراگیر در میان آنان بود مبنی بر اینکه تا وقتی موشک های حماس سرزمین های اشغالی را هدف قرار دهد پیروزی وجود ندارد و هرگز پیروز نمی شویم تا مگر آنکه شلیک موشک ها متوقف شود. آنها اعتقاد داشتند نیروی هوایی این مسئله را در چند دقیقه حل می‌کند، از همین جهت ایهود اولمرت نخست وزیر اسبق اسرائیل در جریان جنگ سال ۲۰۰۸ در دانشکده نظامی گفت: اسرائیل در این جنگ پیروز خواهد شد و به موفقیت های بی سابقه ای دست خواهد یافت و حتما نقشه خاورمیانه را تغییر خواهد داد.

اما آنچه پس از چند روز مشخص گردید آن بود که این اظهارات تنها عباراتی بر روی کاغذ بوده و عملی نشد و از همین جهت احساس ناتوانی در میان اسرائیلی ها منجر به ایجاد ناامیدی در میان آنان شد.

بنابراین نتیجه آنکه جنگ از آسمان پایان نمی یابد حتی زمانی که جنگنده ها بتوانند مواضع فرماندهان حماس را پیدا کرده و آنها را بمباران کنند و این به معنای آن است که جنگ هوایی منجر به پیروزی نمی شود حتی با وجود تبلیغات فراوان، این حملات در بهترین حالت منجر به تحقق موفقیت های نظامی محدود می شود.

کد خبر: 956304

وب گردی

وب گردی