با پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم شاهنشاهی، سیاست های ایالات متحده آمریکا در منطقه خاورمیانه با خطری جدی مواجه شد؛ سیاست های استعماری آمریکا در داخل ایران و استفاده بی چون و چرا از منابع و موقعیت استراتژیک کشورمان در دوران حکومت پهلوی، همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به ورطه نابودی کشیده شد. از طرفی تشکیل یک حکومت بر مبنای تفکرات اسلامی با هدف رسیدن به ظهور، سیاست هایی از قبیل نظم نوین جهانی و ایجاد خاورمیانه جدید که از سوی مقامات آمریکایی گفته می شد را با چالش های بسیار جدی مواجه کرد.

انقلاب اسلامی ایران به دلیل این که در سال های اخیر تقریبا تمام سیاست های استکبار جهانی از جمله آمریکا را در منطقه برهم زده و آرزوی خاورمیانه جدید را بر دل آن ها گذاشته است، سردمداران نظم نوین جهانی به دنبال این هستند تا به هر طریقی علم انقلاب اسلامی را که از ایران شروع شده به زیر بکشند تا بتوانند به راحتی هرچه تمام تر سیاست های استعماری شان را در خاورمیانه عملی و پیاده کنند.

راهکار آن ها برای عملیاتی کردن طرح خود، استفاده از سیاستی تحت عنوان "Regime Change" یا "تغییر رژیم" در جمهوری اسلامی است.

ماجرا از آن جایی شروع می شود که "جان بولتون" مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، در نشستی که با برخی از اعضای گروهک تروریستی مجاهدین خلق داشت بر این موضوع تاکید کرد که" نمی گذاریم انقلاب اسلامی ایران 40 سالگی خود را ببیند"؛ او همچنین در سخنرانی دیگری تاکید می کند که در تیرماه 97 یک سوپرایز برای جمهوری اسلامی دارد. این اظهارات در جمع منافقین نشان دهنده آن است که نقش تروریست های مجاهد خلق در سناریوی آمریکایی ها بسیار پررنگ و قابل توجه است.

از طرفی خروج ایالات متحده از توافق هسته ای و اعمال تحریم های سخت علیه فروش نفت ایران و دیگر حوزه های اقتصادی و از طرفی ناکارآمدی تیم اقتصادی "دولت تدبیر و امید" موجب برهم خوردن سیستم ارزی کشور و افزایش بی سابقه نرخ دلار و طلا شده است که این موضوع نارضایتی های گسترده ای را در بیشتر نقاط کشور به همراه داشته و حتی در برخی مناطق به خشونت کشیده شد.

اما باید ببینیم که که پشت پرده این سناریو و برهم خوردن ناگهانی وضعیت اقتصادی کشور تا چه حدی می تواند به سیاست های اخیر دولت آمریکا و اظهارات مقامات این کشور مرتبط باشد.

آمریکا برای این که بتواند سیاست "تغییر رژیم" خود را در جمهوری اسلامی پیدا کند، به 5 روش زیر متوسل می شود:

1.فشار اقتصادی

2. نارضایتی مردمی

3. حمله مسلحانه

4. پروژه کشته سازی

5. مسلح سازی

تورم، گرانی و عدم رسیدگی به نیازهای معیشتی مردم هر کشوری سبب بروز نارضایتی و افزایش فشار روانی و اقتصادی به جامعه می شود؛ متاسفانه پس از انقلاب اسلامی به دلیل روی کارآمدن برخی از مسئولان غیرانقلابی یا بهتر بگوییم "لیبرال مسلک" برخی مشکلات به ویژه در حوزه اقتصادی و معیشتی مردم بروز یافته اند.

طبیعی است که فشار اقتصادی موجب بروز نارضایتی های گسترده خواهد شد؛ در این میان بهترین فرصت آن است که عده ای تحت عنوان لیدر، با نفوذ در داخل جمعیت متعرض، روند اعتراضات را به اغتشاشات مبدل کنند و حتی با حمله مسلحانه پروژه کشته سازی را به شکل کاملاً زیرکانه عملیاتی کنند؛ در نتیجه این اتفاقات و رپرتاژ گسترده رسانه ای که رسانه های معاند نقش به سزایی را در آن بر عهده دارند، پروژه رژیم چنج به تدریج تکمیل خواهد شد و در پی آن خون میلیون ها ایرانی به زمین ریخته می شود.

نکته قابل توجه اینجاست که رسانه های این جریان، به دنبال القاء کردن این موضوع به مخاطب ایرانی هستند که قطعا با تغییر رژیم وضعیت کشور بهبود خواهد یافت؛ اما این مسئله انقدر ساده انگارانه و بی ارزش است که حتی صادق زیباکلام می گوید:" این نظام جایگزین ندارد!"

سیاست های آمریکا در قبال عراق و لیبی و افغانستان و سوریه گواه این موضوع است که این کشور همواره به دنبال عملیاتی کردن سیاست های استعماری خود با رنگ و بوی حقوق بشر است؛ کشور لیبی که تمام تکنولوژی هسته ای خود را در اختیار آمریکا قرار داد شاهد بودیم که پس از چند سال آمریکا با حمله ای گسترده تمام زیر ساخت ها و حاکمیت این کشور را نابود کرد تا بتواند مسیر استعمار خود را هموار کند.

هدف ایالات متحده برنامه ریزی برای اجرایی کردن طرحی موسوم به خاورمیانه جدید است که مهم ترین سد برای آن ها جمهوری اسلامی به شمار می آید که برنامه آنها نابودی هرچه سریع تر ایران است.

با توجه به مشی سیاست های آمریکا، قطع به یقین موفقیت پروژه تغییر رژیم مساوی است با به وجود آمدن ایرانستان و تجزیه کامل این کشور و مسلم است که با تجزیه ایران به راحتی می توان به منابع سرشار و مهم این کشور دست پیدا کرد؛ آمریکا به دلیل شکست سیاست های خود در منطقه به دنبال این است که ناآرامی ها را به طور گسترده به داخل ایران بکشد؛ نمونه دیگر این سیاست در جنگ صفین نمایان شد، آن زمانی که مالک 10 ضربه شمشیر با خیمه معاویه فاصله داشت اطراف خیمه امیرالمونین را شلوغ و اغتشاش ایجاد کردند و این پیغام را به مالک رساندند که اگر برنگردی علی را خواهیم کشت.

حال انقلاب اسلامی به 7 کیلومتری اسرائیل رسیده است، لذا زمان آن است که با ایجاد نا آرامی در شیعه خانه امام زمان و در نزدیک ولی امر مسلمین جهان تمرکز را از فتنه اصلی به داخل بکشانند و تنها راه مقابله این است که باید هوشیار و مقاوم بود؛ برنامه آن ها برای ایران خیلی سخت از تر از لیبی،سوریه و عراق خواهد بود، زیرا که جمهوری اسلامی ایران تمام سیاست های آمریکا در منطقه را نابود کرده و نظم نوین جهانی مد نظر آن ها را به رویا مبدل کرده است «لذا تجزیه و غارت ایران بسیار سختتر و دردناکتر از دیگر های کشورهای همسایه خواهد بود».

نویسنده: شایان دنیادیده