به گزارش سرویس سیاسی ایسکانیوز؛ برجام حاصل دوازده سال مذاکره سخت و پرالتهاب جمهوری اسلامی ایران باقدرت های بزرگی چون آمریکا، چین و روسیه است. معاهدهای که هرچند روح و جسمش با خروج آمریکا نقض شد ولی هنوز هم عدهای به دنبال احیای آن در وقت اضافه هستند. در این میان آمریکایی که خیلی راحت زیر همه تعهدات خود زد و از برجام کنار رفت بیخیال ننشسته است.
دسته گلهایی که دونالد ترامپ در عرصه بینالملل به آب داده است را میتوان با چشمان غیرمسلح هم دید. خروج از معاهده پاریس برگ زرین دیگری از سیاست خارجی کشوری است که از اظهار نظرات مسئولانش چنین برمیآید؛ به دنبال براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند.
به همین خاطر هم یکی از عرصههایی که برای آنها مهم به نظر میرسد اقتصاد است. اقتصادی که در سالهای 90_91 دچار التهاب ارزی شد. از اینجا به بعد بود که ارزش ریال ایران 40 درصد سقوط کرد. سقوطی که مردم به عیان در زندگی خود حس کردند. تازه این موضوع را میتوان در صحبتهای جیمز ریکاردز کارشناس جنگهای ارزی پنتاگون دید. کسی که در اندیشکده کارنگی اعتراف کرد با جنگ ارزی که از سوی آمریکا برای ایران به راه انداخته شد پول ملی این کشور سقوط 40 درصدی را تجربه کرد؛ اما از این بگذریم. تازه ترین تهدید ترامپ برای ایران بوی نفت میدهد. تهدیدی که میخواهد درنهایت صادرات نفت ایران را به صفر برساند که البته با پاسخ کوبنده رئیسجمهور مواجه شد.
بستن تنگه هرمز یکی از کارهایی است که جمهوری اسلامی ایران میتواند در قبال این تهدید اجرایی کند. ولی باید توجه کرد که تحریمهای جدید آمریکا در راه است. هرچند این تحریمها در صورت توجه به ظرفیتهای داخلی و اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی نمیتواند تأثیر قابلتوجهی بر عرصه معیشت مردم بگذارد اما از چند نکته نباید غفلت کرد:
1_ مسئولان باید راههای مقابله با این تحریمها را بدانند و اجرایی کنند. در غیر این صورت اولین جایی که ضربه اساسی خواهد خورد سفره مردم است. همانجایی که روزبهروز در حال کوچکتر شدن و فقیرتر شدن است. به خاطر همین هم باید مسئولان اهتمام ویژهای به این موضوع داشته باشند.
2. ستون فقرات هر کشوری اقتصادش است. اگر ضربه سختی به این ستون فقرات بخورد نهتنها یک قشر خاص که بر تمام جامعه تأثیر میگذارد. پس باید توجه کرد بهجای نگاه به خارج، به ظرفیتهای داخلی توجه کرد. ایران از منابع طبیعی و انسانی چیزی کم ندارد. کشوری که در مجموع نفت و گاز جز کشورهای ممتاز محسوب میشود. همچنین نخبگان زیادی در عرصههای مختلف دارد که میتواند از همه آنها برای پیشرفت کشور استفاده کند. لازمه این کار دل بریدن از غرب و دلدادگی به خاک کشور است.
با تمامی این تفاسیر باید توجه کرد جمهوری اسلامی در اوضاعی که با آن مواجه است چه دیپلماسی را اتخاذ میکند. با سفری که دکتر ولایتی به روسیه دارد میتواند حدس زد که دیپلماسی ایران در پسابرجام بیشتر به سمت تعامل گام برداشته است. در این سفر که دکتر ولایتی حاوی پیامهای دو مقام ارشد جمهوری اسلامی یعنی رهبر معظم انقلاب و رئیسجمهور است، میتواند راهبردهای کلان خوبی برای آینده سیاست خارجی ایران طراحی شود.
این سفر درست قبل از دیدار پوتین با ترامپ انجام می شود و می تواند موضع ایران در قبال برجام و حواشی آن را به خوبی بیان کند. بیان شفاف موضع ایران و تشریح اقدامات آمریکا در قبال برجام میتواند کمک شایانی برای دیپلماسی ما باشد.
زیرا دو نتیجه حتمی را برای ما خواهد داشت:
1_ وقتی موضع ایران در قبال برجام بهصورت شفاف بیان شود تهمتهایی که در خصوص نقض برجام زده میشود از بین خواهد رفت. این کار باعث میشود تا ایران در عرصه بینالملل دست بالا را داشته باشد و از این قبل بتواند ضربههای سختی به آمریکا بزند.
2_ آمریکا را میتوان در موضع ضعف قرارداد. زیرا هیچ کشوری دوست ندارد با کشور دیگری که بدعهدی و بدقولیش در دنیا زبانزد شده است کار کند. باید توجه داشت که با مواضع اخیر ترامپ که تمامی عرص بین الملل را دچار التهاب کرده است، امروز آمریکا توان قبلی خود را در جهان ندارد. زیرا اعتماد جامعه بینالملل به این کشور کم شده است و حتی متحدانش نگاه قبلی خود را به آمریکا ندارند.
سفر دکتر ولایتی به روسیه و دیدار با پوتین میتواند فصل جدیدی را در عرصه سیاست خارجی ایران رقم بزند. پیامهایی هم که دکتر ولایتی از سمت رهبر معظم انقلاب و رئیسجمهور با خود به روسیه میبرد حتماً راه گشا خواهد بود. زیرا روند چند سال گذشته ایران و روسیه نشان میدهد که این دو کشور متحدان خوبی در مواقع سخت بودهاند. چه آنکه در سوریه، روسیه پا به پای جموری اسلامی ایران جنگید. و چه آنکه در روزگار تحریمهای سخت روسیه کمکهای خوبی را به ایران رساند. باید منتظر ماند و آینده این دیدار را به نظاره نشست.
نگارنده : مجید فاضلی