دیگران را قضاوت نکنید تا آرام و بدون استرس زندگی کنید

بدون شک یکی از مواردی که استرس را در ما بالا می برد، قضاوت کردن است.

به گزارش ایسکانیوز مارال شیخ زاده در ترجمه این مقاله می نویسد: تصور کنید در جنگل قدم می زنید و از دور سگ کوچکی را می بینید. او به نظر شما بامزه و دوست داشتنی می رسد. بعد از اینکه به او نزدیک می شوید، او ناگهان زوزه می کشد و می خواهد گازتان بگیرد. این سگ دیگر به نظرتان بانمک نمی رسد، بلکه از او می ترسید و احتمالا عصبانی می شوید. سپس، بعد از اینکه باد ملایمی وزید، برگ هایی که روی پای سگ را پوشانده بود کنار می روند و شما می بینید که یکی از پاهای سگ در تله گیر کرده است. در این لحظه شما دلتان به حال سگ می سوزد. شما متوجه می شوید که دلیل خشونت سگ، دردی است که در پایش احساس می کند.چه درسی از این داستان می گیرید؟ آیا می بینید که قضاوت کردن می تواند چقدر به نوع نگاه ما و نه واقعیت بیرونی بستگی داشته باشد؟

قضاوت دو گونه است:

قضاوت شناختی- تحلیلی -تشخیصی – که فرد به قصد شناخت ماهیتی شیی، شخص یا رویدادی آن را تحلیل می کند.

قضاوت ارزشی-که فرد قصد دارد ارزش یا خوب و بد بودن شیی، شخص یا رویدادی را تعیین کند.

به عنوان مثال بدون اینکه ارزش گذاری مثبت یا منفی کنیم، بگوییم آقای الف فردی خوش قول ولی آرام است. در اینجا نحوه بیان این ویژگی ها (لحن و نیت) اگر هیجانی و احساسی نباشد (حاکی از احساس تایید یا رد نباشد)، بلکه صرفا به هدف شناخت باشد، این قضاوت شناختی محسوب می شود. اما اگر با لحنی حاکی از تایید ویژگی اول و بد بودن ویژگی دوم همین جمله را بگوییم (یا به هر سبکی که خوب و بد داشته باشد) این به قضاوتی ارزشی تبدیل می شود.

در اینجا منظور ما از قضاوتی که استرس زا است قضاوت ارزشی است، زیرا در این نوع قضاوت معمولا منع، نپذیرفتن و سرزنش وجود دارد.

ذهن انسان بسیار عجله دارد تا تجزیه و تحلیل اش را به نتیجه ای ارزشی و قطعی منتهی کند و نکته مهم این است که ما در بسیاری از موارد همه واقعیت های مرتبط با یک فرد یا رویداد را نمی دانیم، و درباره فرد یا موقعیت مواردی را حدس می زنیم و به تدریج احتمالات ذهنی مان را باور می کنیم و برایشان حکم قطعی صادر می کنیم.

گاهی اوقات فرد قضاوت ذهنی اش را با شخص یا اشخاص دیگری هم در میان می گذارد و غیبت می کند و حدسیات منفی خود را به گوش دیگران می رساند و ذهن آنها را هم منفی می کند.

قضاوت و نپذیرفتن و منع کردن، رفتارهایی حاکی از این است که:

- من نمی فهمم فردی که او را قضاوت می کنم چه شرایطی دارد.

- من توقعات غیرواقع بینانه از مردم دارم.

- من خودم را برتر از دیگران می بینم.

- من قدردان و سپاسگزار نیستم.

- من خود-محورم.

- من به اندازه کافی کنجکاو نیستم، بلکه خود را نسبت به تجربیات و نقطه نظرهای جدید بسته نگه داشته ام.

مراقبه کنید در ذهن تان کسی را قضاوت ارزشی (مخصوصا سرزنش) نکنید. هرگاه ناهوشیارانه این کار را درباره کسی انجام دادید و بعد متوجه آن شدید، به خود تذکر بدهید: من درباره او همه چیز را نمی دانم و از این لحظه مراقبم که او را قضاوت نکنم.

البته هر رفتاری به تدریج تغییر می کند – اگر هربار که موفق شدید جلوی قضاوت کردن تان را بگیرید خود را تشویق کنید، این رفتار جدید تقویت و به مرور تثبیت می شود.

بدانید حتی رفتارهای منفی و نادرست دیگران نیز نباید شما را مشغول و عصبی کند. حتی اگر به رفتار غلط کسی اطمینان دارید، با مشغول کردن ذهن تان به غلط های او، قدرت اثرگذاری بر او را از خود می گیرید، علاوه بر اینکه او توانسته است شما را عصبی و ناراحت کند.

بپذیرید هرکس ماموریتی متفاوت در عالم دارد و می بایست کار خاصی را انجام دهد (این را بارها و آنقدر با خود تکرار کنید که آویزه ذهن تان شود و در شرایطی که به طور معمول از کسی آزرده می شوید، توسط این باور هیجانات خود را مدیریت کنید). شرایط رشد او – قوای عقلانی اش – الگوها و تجاربش و باورهایی که کسب کرده و مسائل متعدد در زندگی او، که با شما بسیار متفاوت است و نمی تواند نگاه و رفتار شما را داشته باشد.

نکته جالب این است که هرچه قضاوت گری ما نسبت به دیگران کمتر می شود، ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن توسط دیگران نیز برای ما کاهش می یابد و این خود باعث می شود که کمتر از مورد قضاوت قرار گرفتن توسط دیگران دچار استرس و آزردگی شویم. و بیشتر خود حقیقی مان باشیم به جای نقابی دروغین که این خود نقش بسزایی در آرامش ما دارد.

و در نهایت، به یاد داشته باشید که با قضاوتی که درباره دیگران می کنید، خودتان را معرفی می کند، و نه او را.

700

کد خبر: 963097

وب گردی

وب گردی