روزگار کمدی‌های مبتذل سپری شده‌ است؟

کاتیوشا تازه ترین ساخته علی عطشانی است که در ژانر کمدی جای گرفته است.

گروه فرهنگی ایسکانیوز، در یادداشتی به نقد و بررسی فیلم کاتیوشا ساخته علی عطشانی پرداخته است:

کاتیوشا ساخته علی عطشانی فیلمساز پرکار سینمای ایران است. فیلمی به ظاهر کمدی که مشکل عمده اش این است که نمی تواند بخنداند! طبیعتا فیلم کمدی‌ای که نتواند بخنداند یک جور نقض غرض است. ساختن چنین فیلمی واقعا کار سختی است! این موقعیت یعنی تماشای فیلمی کمدی که نمی خنداند خودش طنز تلخی دارد!

کاتیوشا هم در متن و هم در اجرا فاقد ملات و مواد لازم برای به‌وجود آمدن یک فیلم گرم و سرپا است. قصه‌ای تک خطی و کم جان دارد که شدیدا هم بر کلیشه ها سوار شده است. تضاد مواجهه بین آدم سنتی/ مدرن را بارها دیدیم و کاتیوشا هیچ زاویه دید تازه و آشنایی زدایی جدیدی نسبت به کارهای ساخته شده قبلی ندارد. به اضافه اینکه هیچ میزانسن هوشمندانه و ایده بکر و خلاقانه ای در اجرا دیده نمی شود. کاتیوشا در قالب و ساختار شدیدا تلویزیونی است و دم دستی ترین قاب ها و ترکیب بندی ها را در آن می بینیم.

بدتر از همه اینکه شخصیت خلیل کاتیوشا با بازی هادی حجازی فر (که بازی اش در این فیلم یاد و خاطره بازی های خوب خود در فیلم هایی مثل ایستاده در غبار و ماجرای نیمروز را خدشه کرد) تیپ اغراق شده ای از بچه های جنگ است که هنوز آرمانگرا هستند. فیلمساز آگاهانه و البته شدیدا مبتدی و کاریکاتوری به وهن بچه مسلمان هایی می پردازد که اهل باج دادن و تحملِ اضمحلال آدم ها در این روزگار و زمانه نیستند. اینکه شخصیت اصلی فیلم از خودش فیلم می گیرد با آن لحن مبتذل و در اینستاگرام به اشتراک می گذارد هیچ منطقی ندارد. معلوم نمی شود چرا خلیل کاتیوشا که ظاهرا آدم با اصولی است تمنای دیده شدن دارد.

کاتیوشا هم مثل عموم فیلم های کمدی سینمای ایران از کلیشه های جنسی وام می گیرد. با این تفاوت که به جای شوخی های جنسی از موقعیت های جنسی استفاده می کند. عشوه های لیلا اوتادی و طرح مسئله صیغه به صورتی که انگار یک جور توجیه شرعی است برای پاسخ گویی به نیازهای جنسی تنها گوشه ای از این سوءاستفاده های جنسی در فیلم کاتیوشا است.

عبدالرضا کاهانی جایی گفته بود ایران تنها جایی است که می توانی در آن فیلمی بسازی که نفروشد و باز هم امکان داری فیلم بسازی. این هم از عجایب سینمای ایران است که علی عطشانی با کارنامه ای پر از فیلم های شکست خورده و نازل نه تنها از چرخه رقابت فیلمسازی کنار نمی رود بلکه بیشتر از بقیه موقعیت برای ادامه فیلمسازی اش دارد. می گویند آکیرا کوراساوا وقتی یکی از فیلم هایش در گیشه شکست خورد و مخاطب از آن استقبال نکرد دست به خودکشی زد! حالا البته ما از فیلمسازان وطنی توقع خودکشی پس از شکست فیلم هایشان در گیشه نداریم اما خوب است حداقل کمی به مخاطب احترام بگذارند و سال بعد با فیلمی بدتر پرده سینماها را از آن خود نکنند.

کاتیوشا را در چه ژانری باید به حساب بیاوریم؟ سینمای کمدی؟ اما این که نه سینماست و نه کمدی! پس چکار باید کرد؟ مخاطب چه گناهی کرده است که می خواهد بعد از کار روزانه و برای رهایی از خستگی برای دقایقی با حال خوش به آینه جادو خیره شود و با سهیم شدن در تجربه ای انسانی، با حالی خوب از سینما خارج شود. چرا در سینمای فکستنی ما فیلمسازان انقدر از مخاطب عقب هستند. کاش کمی از پیله خود بیرون بیایند. بروند توی کوچه و بازار. توی مترو و اتوبوس و به مردم نگاه کنند. همه جا پر است از قصه ها و داستان های جذابی که جان می دهند برای تبدیل شدن به فیلمی درخشان و گرم که چون از مخاطب آمده لاجرم مردم با آن ارتباط برقرار می کنند. کاش روزی زیست فیلمسازان ما با مردم مملکت‌شان هم طراز و مماس شود.

انتهای پیام/

کد خبر: 965660

وب گردی

وب گردی