به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز، در این تحقیق که به راهنمایی دکتر اکبر نصراللهی و مشاوره دکتر علی اکبر فرهنگی و دکتر مهدخت بروجردی انجام شد، برای کشف ذهنیت عوامل تولید خبر صداوسیما در مورد تغییر ماهیت مخاطب، از روش کیو و برای کشف آیندههای پیشرو خبر رسانه ملی، از روش دلفی استفاده شده است.
نتایج تحقیق به روش کیو نشان داده است سه ذهنیت کاربرمحور، مخاطب محور و مخابرمحور در خصوص تغییر ماهیت مخاطب وجود دارد.
در ذهنیت اول (کاربرمحور) موضوع تولیدکنندگی مخاطب، پویا و گزینشگر شدن مخاطب و دسترسی مخاطب به خبر در هر کجا و هر زمان به خبر در بالاترین سطح موافقت قرار دارد. در این ذهنیت به موضوع تغییر ذائقه مخاطب خبر و نیازهای خبری توجه شده است. با توجه به نظریه ارتباطات خودگزین میتوان این ذهنیت را اینگونه تحلیل کرد که مخاطب قدرتمند شده است و ویژگی تولیدکنندگی و منتشرکنندگی را علاوه بر مصرف خبر کسب کرده است. این ذهنیت سرعت شبکههای اجتماعی را نسبت به دقت و صحت خبری آنها ترجیح میدهد.
در ذهنیت دوم موضوع دقت وصحت خبری و ترجیح آن بر سرعت خبری رسانههای اجتماعی بالاترین سطح موافقت را داراست. در این ذهنیت مصرفکننده بودن مخاطب مطرح است و مخاطب به عنوان دریافتکنندهای مطرح میشود که به بخشهای خبری وفادار و به آن وابسته است.
در ذهنیت سوم که مخابرمحور نامگذاری شده است که موضوع سرعت خبری اهمیت بالایی دارد و افراد دارای این ذهنیت در خصوص مخاطب معتقدند که رقابت خبری بر سر ثانیه و دقیقه است. این گروه معتقدند که مخاطب در حال حاضر بیشتر منتشر کننده اطلاعات است و قدرت انتشاردهندگی مخاطب مهمتر از تولیدکنندگی خبر است. به نوعی افراد دارای ذهنیت مخابر محور با بخشی از نظریه خودگزین که به خودانتشاری میپردازد بیشتر از خود تولیدکنندگی توافق دارد. افراد معتقد به مخابرمحور بودن ویژگی فورواردکنندگی اخبار را موضوعی میدانند که باعث شده است تا مخابرها خود دروازه بانی خبر را انجام دهند و اقدام به انتشار اطلاعات نمایند. افراد دارای این ذهنیت معتقدند که مخاطب خواستار ارائه مداوم اطلاعات است؛ بنابراین مخابرها وابستگی به دریافت اطلاعات به رسانه خاص ندارد و اصل سرعت است که حرف اصلی را میزند و نمیتوان صحت و دقت خبری را ارجح بر سرعت دانست.
به طور کلی این سه ذهنیت با هم مشابهتها و افتراقهایی دارند. ذهنیت مخاطب محور به طور کلی مخاطب را دارای یک کارکرد مصرفکنندگی خبر تلقی میکند، ذهنیت مخابرمحور مخاطب را دارای دو کارکرد مصرف کنندگی و منتشرکنندگی خبر توصیف میکند و ذهنیت کاربر محور سه کارکرد داشته و علاوه بر دو کارکرد مصرفکنندگی و منتشرکنندگی خبر، مخاطب را دارای کارکرد مهمتر تولیدکنندگی خبر نیز میداند.
به نظر می رسد که شباهت هر سه این ذهنیت ها با یکدیگر در مصرف کنندگی خبر است؛ اما افتراق های ذهنیت مخاطب محور با مخابرمحور در منفعل و فعال دیدن مخاطب است، مخابرمحورها بر خلاف مخاطب محورها مخاطب را فعال دانسته که می تواند خبرهای خود را انتخاب، دروازه بانی و حتی و برای دیگران ارسال کند. ذهنیت کاربر محور؛ اما به کلی معتقد است که ماهیت مخاطب عوض شده و به کاربر تغییر کرده است.
برای پاسخ به سوالهای مربوط به شناسایی آینده های محتمل و مطلوب خبر رسانه ملی با توجه به تغییر ماهیت مخاطب به کاربر نتایج روش دلفی در سه مرحله اجرا شد نتایج به دست آمده از بخش اول تحقیق به کارشناسان تحقیق در مورد نگاه عوامل تولید به ماهیت مخاطب در مرحله اول دلفی 30 روند اصلی موثر بر آینده خبر در 5 سال آینده شناسایی شد. روندهای شناسایی شده با توجه به نظر کارشناسان در سه حوزه تغییرات فناوری، تغییرات مخاطب و تغییرات محتوای خبر دسته بندی شدند و در مرحله دوم روش دلفی اهمیت و عدم قطعیت روندها با توجه به امتیازات خبرگان تحقیق محاسبه شد.
مهمترین روندهای حوزه مخاطب چهار روند کلیدی زیر از نظرخبرگان تحقیق است: 1- تعامل کاربران با شیوههای نوین، 2- ذائقه سنجی مخاطب با شیوههای نوین، 3- محدود نبودن مخاطب به اخبار رسانه های سنتی و 4- تغییر یافتن نحوه انتشار خبر و نقش مخاطب در توزیع و انتشار خبر.
به نظر می رسد در اکوسیستم جدید خبر مطابق نظریه ارتباط خود انگیز دیگر کاربران مخاطبان سابق نیستند و قدرت تعامل، تولید، توزیع اخبار را به دست آوردهاند و مصرف خبری تقاضا محور شده است.
چهار روند حوزه محتوای خبر نیز عبارت است از: 1- انتشار خبر و سپس صحه گذاشتن بر خبر، 2- توجه به فراخبر( تحلیل و تفسیر) در رسانههای سنتی به خاطر رونق گرفتن خبرهای کوتاه و ساندویجی، 3- تأثیر اخبار پربازدید و پر کلیک بر دروازه بانی خبر و 4- صحت و دقت پایین خبری شبکههای اجتماعی و فضای مجازی. این روندهای کلیدی در حوزه محتوا نشان میدهد که فوری بودن و ارزان بودن تولید خبر قالب و محتوای خبری را تغییر داده است و با فراگیر شدن فناوری اطلاعات و ارتباطات بسیاری از محدودیت ها از بین رفته و اطلاعات و اخبار در کوتاهترین زمان ممکن دریافت، پردازش و منتشر میشود. امکان اخبار، شایعات و ابهامات در اکوسیستم جدید وجود دارد که فضای وقوع آن بیشتر در رسانههای جایگزین و شبکههای اجتماعی است.
در مرحله سوم دلفی که هدفش طراحی سناریوهای محتمل و مطلوب خبر رسانه ملی است؛ پس از شناسایی روندها با استفاده از نظرات خبرگان در مورد تأثیر روندهای هر پیشران بر پیشران دیگر ماتریس اثرات متقابل ترسیم شد و در نهایت، در نرمافزار سناریو ویزارد وارد شد.
با استفاده از تحلیل تکنیک تاثیرات متقابل 64 سناریو در این نرمافزار شناسایی شد که از این بین 4 سناریو با سازگاری بالا تشخیص داده شدند که با توجه با ویژگیهای آنها با عناوین مرجعیت خبری، شکاف خبری، شوک خبری و تورم خبری نام گذاری شدند که با تحلیل شاخص های به دست آمده از نرمافزار سناریو ویزارد مرجعیت خبری به عنوان سناریو مطلوب از بین سناریوهای قوی انتخاب شد.
بر اساس این سناریو صداوسیما در 5 سال آینده با شیوههای نوین مانند داده کاوی و علوم شناختی میتواند به ذائقه سنجی مخاطب بپردازد و به لحاظ امکان پخش گسترده صوت و تصویر خبر هم در فضای آنالوگ و هم فضای دیجیتال بر فضای خبری تسلط خواهد داشت و با تهیه تحلیل و تفسیرهای متنوع یعنی فراخبر به جریان سازی رسانهای و خبری میپردازد.
دکتر اکبر نصراللهی راهنمای این رساله با اشاره به تغییرات گسترده در تکنولوژهای ارتباطی و محیط پیرامون رسانه از جمله تغییر در آرایش رسانه ای و تحولات گسترده در مخاطبان و دسترسی های و منابع و مصرف رسانه ای آنها، بر ضرروت توجه رسانه ها به ویژه رسانه ملی به این تغییرات و داشتن برنامه در این موارد تاکید کرد . به گفته دکتر نصراللهی همه چیز در حال تغییر هستند و اگر رسانه ها به ویژه رسانه های خبری این تغییرات را شناسایی، پیش بینی و برای آن در خود تغییر ایجاد نکنند حذف و یا تبدیل به رسانه بی اثر یا کم اثر می شوند.
پرفسور فرهنگی استاد مشاور این پایان نامه نیز ضمن قدردانی از تلاش دوساله آقای البرزی برای تحقیق در این حوزه ، بر ضرورت استفاده فوری از نتایج این تحقیق در رسانه ها تاکید کرده است. همچنین مشاور دوم (دکتر مهدخت بروجردی) و داوران این پایاننامه ( دکتر عباس اسدی، دکتر ندا سلیمانی، دکتر عطاالله ابطحی، دکتر افسانه زمانی مقدم و دانشگاه علامه با بدیع و نو بودن این موضوع نتایج آن را مهم توصیف کرده اند.
انتهای پیام /