«تنگه ابوقریب» جنگ را قضاوت نمی کند/ مخاطب مسحور این فیلم می شود

«تنگه ابوقریب» روایت غریبِ ابرمردانِ عرصه دفاع از غیرت است که در روزهای پایانی جنگ مرخصی را رها کرده و به سمت تنگه ابوقریب می شتابند.

به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، حسین نوری در یادداشتی به بررسی فیلم تنگه ابوقریب پرداخته است.

«تنگه ابوقریب» داستان غریب مردانی است که در روزهای پایانی جنگ دست از دنیا شسته، مرخصی را رها کرده و به جبهه و جهاد می شتابند. مردانی که لحظاتی قبل همراه با مردم عادی کنار سد بند دزفول نشسته اند تا یادمان نرود، هر گاه که آسوده در کنار شط نشستیم، از فداکاری های و جان بازی های رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است.

عزیز، خلیل، مجید و حسن قهرمانان فیلم «تنگه ابوقریب» هستند، قهرمانانی که لحظه ای در راه جهاد توقف نکرده اند، از دنیا و مافی‌ها دل کنده و فقط به ایستادگی و پایمردی اندیشیده اند، فلکه آب را باز نکرده، لوله را تعمیر نکرده، به سراغ خانواده و برادری که در گرفتاری مالی است؛ نرفته، کتاب و درس را رها کرده و فقط به آنجایی می اندیشند که غیرت مردان این سرزمین در حال لگد مال شدن است. می روند تا دشمن بعثی که آمده تا برگ برنده ای را از آن خود کند و تا ابد خود را پیروز جنگ بنامد را از خانه بیرون کنند و به قول مجید، فقط برای دفاع می روند و این با جنگیدن بسیار متفاوت است.

«تنگه ابوقریب» را می توان اولین فیلمِ ژانر دفاع مقدس سینمای ایران بر شمرد که در لابه‌لای تصاویر بی نظیر و جلوه های ویژه میدانی و کامپیوتری گم نشده است و دست از روایت ابر مردان خود بر نمی دارد. روایتی که خود داعیه دار بازگویی قصه مردانی است که در گیرودار تصویب قطعنامه دیده نشدند و یادشان کمتر در خاطره ها باقی ماند. توکلی خوب از پس از این مدعا برآمده و توانسته است به قول خودش در ابتدای فیلم؛ ادای دینی به این شهدا داشته باشد.

در این سال ها کمتر اثری در سینمای دفاع مقدس تولید شد که تم ضد جنگ نداشته باشد، مردم را از دفاع و وقوع جنگ بیم ندهد، از بدی ها و پلیدی های جنگ نگوید؛ اما «تنگه ابوقریب» علی رغم به تصویر کشیدن تصاویری عریان از واقعیات جنگ، خون و خونریزی، آتش و دود، خاک و آوارگی و حتی خون آلود کردن چهره دوربین؛ تمام تمرکزش بر روایت قهرمانان خود است، مردانی که شب و روز نمی شناسند، جبهه و پشت جبهه نمی شناسند بین مردم تفاوتی قائل نمی شوند، یادشان نمی رود که آمده اند تا برای مردم بجنگند. مردم را متهم نمی کنند بلکه به آنها حق می دهند که از خانه و کاشانه خود بگریزند و اینگونه از میان خیل تصاویری که هر کدامش برای یک سینماگر روشنفکر کافی بود تا اثری ضد جنگ و ضد رزمندگانی که جان فدا کرده اند؛ بسازد، عبور می کند و آرام آرام قهرمانی پرورش می دهد به نام علی.

علی در پیشگاه خلیل مروت را آموخته، در کنار مجید دوندگی و تلاش بی وقفه را، در کنار عزیز مردم داری را و در کنار حسن دل و جرئت را به‌دست آورده و همان پلان آخر با همان چهره خاک و خون آلود و اسلحه به دوش کافی‌ست تا ما قهرمانی نو که این بار آموخته هایی از قهرمانان پیشین را به دوش می کشد مشاهده کنیم و همین پلان به تنهایی گواه و شاهدی عینی بر ضد جنگ نبودن این اثر است.

سال هاست که خاطرات رزمندگان را از عملیات سهمگین در دفاع مقدس می شنویم. از باران خمپاره ها، از درگیری نفر با تانک از بهم ریختگی درگیری ها تا حدی که گاه نیروی خودی و دشمن با هم گره می خورند؛ اما تاکنون هیچ کارگردانی به سراغ تصویر چنین واقعیاتی نرفته و شاید توان به تصویر در آوردن آن را در خود ندیده است.

بهرام توکلی که او را با سینمای نیمه روشنفکری‌اش می شناسیم این بار در اولین تجربه دفاع مقدسی خود به سراغ کاری رفته است که کمتر کارگردان و گروه تولیدی جرئت ساخت آن را به خود می دهند. گریم ها، طراحی لباس و صحنه هایی که از نمایشی بودن خارج شده و بهم ریختگی ها و آوارگی ها و درگیری هایی که اولین رسالت خود در روایت را رئال بودن آن قرار داده اند. تصاویری که ما را به یاد فیلم های شهیر هالیوود از جنگ می اندازد؛ اما به هیچ وجه تقلید نکرده است، کاملا منطبق بر ساختار بومی ایران و متناسب با زمان دفاع مقدس است. تصاویر رنگ باخته ای که به تداعی فضای سال 67 کمک شایانی کرده است تا چشم مخاطب را با رنگ و لعاب بیهوده اشغال نکرده باشد.

انفجارهای پی در پی و صدای سهمگین آنها سالن سینما را در هم می کوبد، خون، جراحت، مجروحین شیمیایی، فضای غبار آلود و درگیری های مستمر؛ همه از مجموعه عواملی هستند که هر کدام به تنهایی می تواند مخاطب را از ادامه تماشای فیلم هایی از این دست باز دارد و او را به یکباره از فیلم دلزده کند؛ اما بهرام توکلی که سعی کرده قصه خود را بر اساس ساختاری کلاسیک پیش ببرد؛ آنگونه مخاطب را مسحور خویش می سازد که مخاطب صدای بسیاری از انفجارها را نمی شنود و هنگامی که تصاویر آهسته می شوند و صدا ها آرام تر، تازه مخاطب به خود می آید که گویی صدای انفجار ها قطع شده است.

«تنگه ابوقریب» را می توان پدیده بی بدیل سی و ششمین دوره از جشنواره فیلم فجر نامید، فیلمی که مخاطب را از داخل سالن سینما به وسط درگیری های تنگه ابوقریب می کشاند و همراه با رزمندگان او را مجروح می کند و به همراه او به مجروحین امداد می رساند، شلیک می کند، تانک می ترکاند و در آخر به او یادآوری می کند که اسلحه قهرمان را بر دوش بگیرد و راه بیفتد.

انتهای پیام/

کد خبر: 971522

وب گردی

وب گردی