ناشنوایان حق داشتن یک زندگی عادی را دارند؛ ندارند؟

«شنوایی» از آن دسته از مواهب الهی است که باید می بود تا با دنیای اطرافمان ارتباط قوی تری برقرار کنیم. انگار یک پازل چند قطعه ای شامل همه حواس گوناگون  است که نقصان هر کدام از این حواس اجازه تکمیل جورچین را نمی دهد.

به گزارش ایسکانیوز علی صرافیان ؛ کارشناس علوم اجتماعی در این یادداشت می نویسد: گوش فرادادن به صدای پرندگان، وزیدن نسیم لابه لای شاخه درختان، صدای فروریختن آبشار، صدای فرزند، والدین و نزدیکان، شنیدن یک آهنگ زیبا، آوازی ماندگار، تماشای فیلم، ارتباط گرفتن با گویندگان رادیو و هزاران ازین موارد، چقدر برای این که حال آدمی را خوب کنند مفید و مهم اند؟ جدای از آن، برقراری ارتباط کلامی با دیگران و شنیدن پاسخ آنها، پرهیز از خطرات احتمالی که در اطراف ما در حرکت هستند و ما بدون دیدن و صرفا با شنیدن صدا، متوجهشان می شویم برای زندگی در اجتماع دایما در حال دگرگونی، از لوازم اولیه و ضروریات انکارناپذیر است.

30 ام سپتامبر به عنوان «روز جهانی ناشنوایان» و آغاز هفته ناشنوایان نام گذاری شده است. در توضیح هدف نام گذاری این روز، ارتقای فرهنگ ارتباط با ناشنوایان، دانسته هایی از زبان اشاره و آگاهی سیاست مداران و همچنین عموم مردم از مشکلاتی است که این قشر با آن رو به رو هستند، را می توان برشمرد.

هر کدام از حواس پنج گانه کارکردهایی منحصر به فرد دارند که نبود هر کدام باعث می شود که فرد از برخی مواهب محروم بماند. حس شنوایی دارای درجه ای از اهمیت است که هِلِن کِلِر، سخنی به غایت قابل تامل در مورد آن گفته. او که با وجود نابینایی و ناشنوایی همزمان که می توانست عذابی الیم برای همه عمرش باشد، با همت والا، تلاش خستگی ناپذیر و الهام بخش، تبدیل به یکی از موفق ترین افراد استثنایی دوران شد، می گوید: «اگر این فرصت به من داده می شد که یکی از 2 حس خود که از آن محرومم را باز یابم، ترجیح می دادم نابینا بمانم، ولی بتوانم بشنوم».

در اطراف ما قطعا افرادی هستند که چه به طور مادرزاد، به علت تبعات بیماری یا بر اثر حادثه دچار ناشنوایی یا کم شنوایی هستند و این فراوانی، نشان دهنده درصد قابل تاملی و با اهمیتی است که ناشنوایان از جامعه معلولان را شامل می شود. این تعداد نفرات ناشنوا به طور طبیعی ملاحظات و نیازهای خاص خود را دارند که می بایست توسط جامعه پاسخی مناسب برای آن تدارک دیده شود. مثلا یکی از بدیهی ترین مواردی که هنوز در کشور ما برای آن تدبیر و تمهیدی اندیشیده نشده و بالطبع راهکاری اتخاذ نشده، این است که یک فرد ناشنوا که دارای حقوقی برابر (حداقل در شعار!) با دیگر افراد سالم جامعه است، اگر بر حسب ضرورت و فوریت، نیاز به تماس با پلیس 110، اورژانس 115، آتش نشانی 125 یا امثالهم داشت، به چه شکل باید ارتباط بگیرد؟ با تماس تلفنی؟

حکایت است که شخصی ساعتی پس از نیمه شب به درب منزل طبیب مراجعه کرد. در زد و پس از دقیقه ای، کسی از آن سوی در گفت: «کیست این وقت شب؟»

جواب داد: «ای طبیب! حیوانی مرا گاز گرفته و زخمی کرده است. به دادم برس!»

صدا از آن سوی در گفت: «مگر نمی دانی که ما در این ساعت شب کسی را به حضور نمی پذیریم؟»

حیوان گزیده گفت: «من که می دانم! آن حیوان بی خبر بود!»

در مثل مناقشه نیست. از ظواهر امر چنین بر می آید ناشنوایان باید فعلا منتظر بمانند و قول بدهند که هیچ حادثه ای نباید برایشان پیش بیاید، نیازمند پزشک و اورژانس نشوند و... تا مسئولان پس از حل مشکلات مهمتر ، نظری از گوشه چشم به معضل آنها بیندازند. عجالتا راه اندازی سامانه پیامکی، می تواند این مشکل و معضل خاص که برای ما از شدت سادگی به چشم نمی آید، مرتفع کند. ناشنوا گناهی ندارد که نمی شنود، اگر برای معضلات خاصش تدبیری اندیشیده نشده، ایراد را در کسانی که تصمیم می گیرند و دستورشان راه گشاست، باید جست. جامعه معلولان را درک کنیم!

انتهای پیام/

کد خبر: 972280

وب گردی

وب گردی