به گزارش گروه سیاسی ایسکانیوز؛ آمریکا تنها کشوری است که وقتی به سیاستهای آن در قبال کشورمان نگاه میکنیم سیاستهای خصمانهای را میبینیم که درنهایت براندازی جمهوری اسلامی ایران را دنبال میکند. سیاستهایی که طراحیشده در موسسهها و اندیشکده هایی است که دارای بهترین نخبگان و سیاستگذاران هستند. ازجمله چنین مکانهایی که علیه جمهوری اسلامی ایران برنامهای برای براندازی طرحریزی کرده کمیته خطر جاری است.
کمیته خطر جاری:
عنوان کمیتهای است که در دهه 1970 و در اوج جنگ سرد، توسط گروهی از سناتورهای آمریکایی، مسئولان ارشد وزارت خارجه، اساتید برجسته علوم سیاسی، موسسه مطالعاتی «امریکن اینترپرایز» و گروهی از مدیران باسابقه سیا و پنتاگون تأسیس شد.
هدف از تأسیس این کمیته، خروج از بنبستی بود که در دوران جنگ سرد میان دو ابرقدرت آن زمان یعنی ایالاتمتحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در توازن هستهای به وجود آمده بود. بهگونهای که کارشناسان ارشد نظامی بهصراحت اعلام کرده بودند، در صورت وقوع جنگ هستهای میان دو ابرقدرت، هر دو طرف جنگ بازنده نهایی خواهند بود؛ چراکه تسلیحات اتمی در اختیار دو قطب بلوک شرق و غرب برای نابودی کامل موجودات زنده کره زمین برای 250 بار کفایت میکند.
پروژه دلتا :
اما حالا راهبردهای این کمیته در قبال ایران طرحریزیشده است. کمیته خطر جاری در اکتبر سال 2005 (مهر 1384) با توجّه به استحکام نظام جمهوری اسلامی و شکست دهها استراتژی نظام سلطه در مقابل ملّت ایران در طول سالهای گذشته، جنگ سخت را بیفایده دانست و خواستار توجه بیشتر دولت ایالاتمتحده به پروژه نرمافزاری براندازی از درون شد.
این کمیته در قالب طرح دلتا که مبتنی بر دکترین مهار، نبرد رسانهای و نافرمانی مدنی است برنامههایی را به سیاستمداران آمریکایی ارائه میکند که براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را در نظر دارد. بر اساس این گزارش که توسط مارک پالمر یکی از اعضای برجسته کمیته خطر جاری جمعبندی شده، در خصوص گسترش شبکههای رادیویی و تلویزیونی آمده است، «باید شبکههای متعدّد رادیوتلویزیونی را برای ایرانیان تدارک دید و پیامهای خود را با پیشرفتهترین تکنولوژیهای روز، به دست مردم ایران برسانیم.»
استفاده از شبکههای اجتماعی :
این موضوع را میتوان با حوادثی که در دیماه 96 اتفاق افتاد تطبیق داد. درواقع میتوان گفت بهجای استفاده از شبکههای تلویزیونی و رادیویی از شبکههای اجتماعی برای برنامهریزی در جهت هماهنگیهای اغتشاشات داخلی استفاده شد.
گفتنی است مارک پالمر در گفتوگویی با دبوراه سولومود، خبرنگار روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز، بهصراحت با ایده تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی مخالفت و اعلام کرد:
«ایران به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقه خاورمیانه و هارتلند نظام بینالملل به قدرتی کمبدیل تبدیلشده است که دیگر نمیتوان با یورش نظامی آن را سرنگون کرد.»
در یکی دیگر از بندهای گزارش کمیته خطر جاری آمده است: «این کشور علاوه بر برنامهی هستهایاش، با حمایت از گروههایی چون حزبالله، حماس و جهاد اسلامی و گروههایی در عراق، مانع تحقق منافع امریکا در منطقه میشود. از سویی دیگر ثروت رو به رشد نفت ایران، توانایی و ظرفیت آن را در داخل کشور و منطقه افزایش میدهد. فرصتی که در این میان وجود دارد، استفاده از ضعف سیاستهای اقتصادی و اختلافات درونی ایران است.» این موضوع نشان میدهد که آمریکاییها برنامههایی برای اخلال در حمایت ایران از محور مقاومت دارند. کما اینکه در حوادث و جنگ سوریه دیده شد که آمریکا در بخشی از کمکهای خود به داعش زدن محور مقاومت را هم مدنظر داشت. در این خصوص باید گفت کارشناسان اسرائیلی برای زدن حزبالله لبنان پیشنهاد داده بودند تا بازوی خون رسان این کشور را که همان سوریه بود، زده شود؛ که با توجه به از بین رفتن داعش می توان نتیجه گرفت، آمریکا و اسرائیل در از بین بردن سوریه موفق نبودند.
نافرمانی های داخلی :
یکی دیگر از محورهای اصلی این گزارش «دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکلهای دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی از ابزارهای مهم فشار بر ایران است .» این طرح و برنامه بهخوبی در دی ماه 96 و خردادماه امسال که مشور با اغتشاشاتی مواجه به خوبی نشان داد که البته با بصیرت و هوشیاری مردم به نتیجه نرسید.
گزارش کمیته خطر جاری در خصوص مذاکره با جمهوری اسلامی ایران گزاره مهمی دارد. در این گزاش آمده است: «اگر قرار است گفتوگو و تعامل با ایران صورت گیرد، باید با مقامات بانفوذ ایرانی و آنها که قدرت واقعی و کافی برای تصمیمگیریها دارند، انجام شود، همچون مقامات مورد وثوق و تأیید رهبری ایران. باید دانست دراینباره دیگران در ایران چنین قدرتی ندارند.» امروزه با بسته شدن معاهده برجام بهخوبی میتوان این برنامه را درک کرد. میتوان دید که این بند از گزارش کمیته خطر جاری بهخوبی در مذاکرات برجام اجرا شد و مقامات مهم و ارشد کشور به مذاکراتی مستقیم باسیاستگذاران و نمایندگان آمریکا پرداختند.
برخی از بندههای دیگر این گزارش عبارتند از:
1. تضعیف ستونهای حمایتی حکومت ایران که همانا سرویسهای امنیتی و نظامی این کشور میباشند، باید در دستور کار قرار گیرند.
2. سرویسهای امنیتی و قضایی امریکا و متحدانش باید در همکاری با سازمانهای حقوق بشر به جمعآوری مدارک و شواهدی در متهم کردن مسئولین ایرانی به موارد شبیه میکونوس اقدام کنند. 3. باید رهبران روحانی ایران را که در رأس قدرت هستند، وادار کرد از قدرت سیاسی بهصورت مسالمتآمیز کناره بگیرند.
4. باید قدرت بسیج و سپاه را از میان برد و در وزارت اطلاعات تغییرات اساسی ایجاد و یا بهطورکلی آن را حذف کرد.
5. گفتوگو با دولت ایران هم باید در دستور کار باشد. ما باید تعامل خود را برای دیدار با مقامات ایران و بحث و گفتوگو درباره موضوعات موردعلاقه و نگرانی دو طرف نشان دهیم.
این گزار نشان میدهد دشمن برای براندازی کشورمان طرح و برنامههای زیادی دارد که تمامی آنها را در دستور کارش قرار داده است. به طبع چنین اقداماتی میطلبد تا مقامات ایران با هوشیاری بیشتری در مواجهه با دشمنان جمهوری اسلامی ایران مواجه شوند. دشمنانی که در طول چهل سال از عمر انقلاب اسلامی ایران همیشه خباثتهای خودشان را در بزنگاههای مهم کشور بهخصوص در اغتشاشات داخلی نشان دادهاند و حمایتهای آشکاری را از براندازان داخلی داشتهاند. در میدان سیاست مسئولان اگر با هوشیاری کامل وارد نشوند و اقداماتی هوشیارانه نداشته باشند آنچه از بین خواهد رفت منافع ملی بهخصوص امید مردم وزندگی آنها است؛ زیرا تاریخ بارها ثابت کرده است بیکفایتی مسئولان کشور باعث روی دادن حوادث تلخ و ناگواری برای ملت شده است.